صهیـونیسم و مطبوعـات آذربایـجان
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
چکیده
متن
پس از فروپاشی اتحاد شوروی سابق و استقلال جمهوری آذربایجان بعنوان یک واحد مستقل سیاسی، این جمهوری نیز همانند سایر کشورهای تازه استقلال یافته در اتحاد شوروی سابق و اروپای شرقی، مورد توجه بنیادها و نهادهای غیر دولتی غربی، صهیونیستی و آمریکایی (که خواستار ایجاد جای پا و نفوذ در آن در راستای ایجاد و تعریف منافع ملی جهت خودشان و توسعه و گسترش آن در این سرزمین های تازه استقلال یافته بودند) و اربابان آنها که منادی شعار ایجاد و استقرار (به اصطلاح) دمکراسی و آزادی بیان و مطبوعات در کشورهای مورد نظرشان هستند، قرار گرفت. و آرام آرام این مراکز و بنیادها، در قالب NGO های بین المللی شروع به ورود به این مناطق تازه استقلال یافته و به ویژه جمهوری آذربایجان و ایجاد جای پا و آغاز فعالیتهایشان نمودند. حضور در جمهوری آذربایجان به واسطه پارامترهای متعدد از جمله:
اهمیت ژئوپلتیکی منطقه قفقاز ، همجواری این جمهوری با دریای خزر ، بروز مناقشه قره باغ ، وجود منابع زیرزمینی نفت و گاز در این جمهوری و از همه مهمتر اشتراکات تاریخی، دینی، مذهبی، نژادی و زبانی مردمان آن با کشورمان و همچنین همجواری سرزمینی این جمهوری با کشورمان و وجود مرزهای قابل توجه زمینی و آبی آن با کشورمان، و ...، بر اهمیت آن افزوده بود. به ویژه اینکه این جمهوری به نسبت سایر جمهوریها در منطقه قفقاز و آسیای میانه در اوایل فروپاشی، به واسطه فضـای سـیاسی آشـفته حاکم بر آن، از حال و هوای نسبتاً بازتری به این لحاظ قـرار داشته و زمینه جهت حضور این نهادها و تشکل ها فراهم تر بود. با توجه به اینکه به واسطه خط مشی اتخاذ شده توسط خاندان علیف ها در رأس حاکمیت سیاسی در این جمهوری، عرصه سیاسی و افکار عمومی در این کشور (به منظور حضور نیروهای مختلف و جناح های رقیب به لحاظ اینکه حضور قدرت های گوناگون جهانی و منطقه ای به جهت ورود آنها برای سرمایه گذاری های اقتصادی و ... در کشور) فراهم تر بود، لذا حیدر علیف پس از روی کار آمدن خود نه اینکه این روند را سد ننمود بلکه سعی نمود تا با زیرکی خاصی که در بهره برداری و استفاده از کارت قدرت های مختلف و بازی با آنها در مقابل همدیگر داشت، این فضای استقرار و ایجاد دمکراسی و آزادی خواهی را در عرصه مطبوعاتی و خبری و رسانه ای به صورت کنترل شده (البته در بعد کلان آن) در سمت و سوی خارجی و بین المللی آن هدایت و خط دهی نماید.
یعنی در واقع با فراهم کردن زمینه فعالیت این بنیادها به گونه ای عمل نمود تا هم ژست دمکراسی خواهی و وجود آزادی بیان و اخبار و ... را در ظاهر در کشورش نهادینه معرفی نموده و غربیها را از بابت احتمال سردادن شعارهای عدم وجود دمکراسی خلع سلاح نماید، و هم اینکه در موارد مورد دلخواه و ضروری از این امکانات در جهت مطامع خود در عرصه های گوناگون در برابر خارجی ها و حتی در حوزه داخلی کشورش، حداکثر استفاده را در تنظیم و ایجاد تعادل و موازنه در برابر مخالفین خارجی و داخلی خود ، بـه نماید. یکی از نمودها و ابعاد جدی حضور این بنیادها و تشکل های در ظاهر غیردولتی و مستقل (اما در واقع و پشت پرده وابسته کامل به محافل صهیونیستی، آمریکایی و غربی) کمک مالی رسمی و غیر رسمی آنها به ایجاد و شکل گیری خبرگزاری ها، نشریات، روزنامه ها و کلاً مطبوعات وابسته به آنها بود. تا در قالب شعار استقرار و توسعه دمکراسی و آزادی بیان و اندیشه در این جمهوری، و از این تریبون های ایجاد شده، اقدام به انتشار خبرها و مطالب مورد نظر گردانندگان اصلی و پشت پرده این بنیادها (که همان محافل صهیونیستی و امپریالیستی هستند) در عرصه افکار عمومی مردم این جمهوری و کلاً مردم ساکن در منطقه نمایند. به عبارت دیگر در حقیقت خط اصلی در جریان در این عرصه، ایجاد یکسری خبرگزاری ها، نشریات و مطبوعات زنجیره ای با ماهیت صهیونیستی و غرب گرایانه بود تا با اسامی و القاب و گرایشات مختلف اقدام به ایجاد جریان تبلیغاتی و جنگ روانی در افکار عمومی در راستای منافع کلان آنها بنمایند. طبیعی می باشد که منافع مورد نظر آنها، در تعارض آشکار با سایرقدرتهای حاضر در منطقه اعم از روسیه ، ایران و ... بوده و قرار دارد .
حاکمیت جمهوری آذربایجان نیز در این رهگذر با اقدام حساب شده و به دست گرفتن کنترل پشت پرده هدایت مجریان بومی این تریبونها ، ضمن کاستن از زهرهای آنها در عرصه داخلی و بر علیه خود ، و بی خاصیت و بدون تاثیر جدی کردن آنها در این زمینه، از این امکانات مهیا شده (به عنوان بنگاه های غیر دولتی که خود در ظاهر منتقد حاکمیت فعلی در این جمهوری هستند) در راستای انعکاس برخی از نظریات و منویات خود در عرصه های منطقه ای و بین المللی از طریق ایجاد یک جریان هدایت شده و یا سوار شدن بر این جریان های موجود، به نفع خود و در راستای منافع مورد نظر خود ، اقدام به بهره برداری نموده و حرف هایی را که نمی تواند در عرصه های رسمی و حتی غیر رسمی به طرف های خود بزند از کانال این تریبونها (و بصورت غیر مستقیم) به آنها منتقل می نماید. اگر در این راستا اعتراضی نیـز از سـوی هـر طـرف و یا کشـوری
صورت پذیرد، حاکمان سیاسی در جمهوری آذربایجان اعـلام مـی دارند که ایـن تریبون ها آزاد هستنـد و در چـارچوب دمکراسی موجود در کشورشان فعالیت نموده و در این خصوص و در درجه اول منتقد خود ما نیز هستند و سیاست های ما را نیز مورد حمله قرار داده و می دهند. ما نمی توانیم با آنها برخورد نمائیم و بایستی در چارچوب آزادی بیان و دمکراسی آنها را تحمل کرده و با آنها مدارا نمود. نکته حائز اهمیت در این میان سرمایه گذاری قابل توجه مراکز صهیونیستی و غربی ها (اعم از آمریکا ، اسرائیل ، اروپائیها و برخی از ارگانها در ترکیه و ...) در طی 14 سال اخیر در این جمهوری در این راستا بوده است، که ماحصل آن شکل گیری خبرگزاری ها، مطبوعات و نشریات زنجیره ای و متعدد وابسته (آشکار و نهان) به آنها، با بهره گیری از عوامل و کادرهای ساخته شده بومی در طی این سال ها می باشد. از جمله بنیادها و نهادهای فعال غربی و صهیونیستی در این زمینه می توان به این مراکز اشاره نمود:
1 ـ بنیاد جورج سوروس
2 ـ بنیاد کمک ملی به دمکراسی
3 ـ مؤسسه دموکراتیک ملی برای امور بین المللی
4 ـ مؤسسه رسانه های قفقاز
5 ـ انستیتو صلح و دمکراسی آمریکا
6 ـ تعدادی از موسسات فعال ترکیه ای در این عرصه
7 ـ انستیتو ملی حزب جمهوریخواهان آمریکا
8 ـ و تعدادی مؤسسات اروپایی وابسته به آلمان و انگلستان و.... .
از جمله خبرگزاری ها، نشریات و مطبوعات غیردولتی در آذربایجان (که تعداد آنها بالغ بر 50 خبرگزاری و حدود 200 روزنامه و نشریه می باشد) می توان بعنوان نمونه به این موارد اشاره نمود:
روزنامه ها و نشریات : ینی مساوات، آزادلیق، اکسپرس، آینه، باکو خبر، 525، بیزیم یول، اوچ نقطه، شرق، خالق جبهه سی،یورد، اولوس، گوندلیک آذربایجان، هفته ایچی (که همگی آذری زبان هستند)، واز جمله روس زبان ها نیز می توان به روزنامه های اخو ، و زرکالو اشاره نمود .
خبرگزاری ها : توران (که در حقیقت بزرگ ترین و گـسترده تـرین خبرگزاری به لحاظ کیفیت و نفوذ در این جمهوری می باشد ، هم در بین دولتی ها و هم غیر دولتی ها)، ترند، شرق، آسا اراده،راه ابریشم، آپا، آزاد اینفورم، میدیا. شایان ذکر است که در عرصه این جمهوری علاوه بر خبرگزاری ها، نشریات و روزنامه های رسمی که رسماً از طرف دولت و حزب حاکم منتشر می گردند، تعدادی نیز خبرگزاری، روزنامه و نشریه فعالیت می نماید که در ظاهر غیر دولتی هستند اما طرفدار خط مشی سیاسی حاکمیت فعلی، و در پشت پرده توسط یکی از افراد و یا جناح های متنفذ موجود در حاکمیت این جمهوری راه اندازی شده وراساً تأمین مالی می گردند، که آنها نیز هر یک متناسب با گرایشات صاحبان اصلی و پشت پرده شان (در طرفداری از جناح پرو غربها و یا پرو شرق ها و ...) فعالیت می نمایند.
در چندین روز اخیر که شاهد حملات ددمنشانه رژیم صهیونیستی به نقاط مختلف حکومت خود گردان فلسطین و متعاقب آن به لبنان و کشتار مردم بی دفاع در این دو کشور و همچنین مقاومت دلیرانه مردم مسلمان فلسطین و حزب الله لبنان در برابر این تجاوزات بوده ایم ، مجموعه خبرگزاری ها و نشریات زنجیره ای فوق الذکر، که توسط محافل صهیونیستی (به صورت مستقیم و غیر مستقیم) تأمین مالی شده و هدایت و خط دهی می گردند، با سکوت معنی دار و بی تفاوتی و همچنین جهت گیری آگاهانه به سمت تحریف واقعیات مورد اتفاق، روند حوادث را دقیقاً وارونه جلوه و انتشار داده و هم صدا و هماهنگ با یکدیگر و در راستای خط مشی مورد اتخاذ اربابان خود به انعکاس غیر واقعی و تحریف گونه حقایق اقدام می نمایند. مأموریتی که به همان دلیل این نشریات و تریبونها بر مبنای آن پا گرفته اند و بر روی راه اندازی آنها در گذشته سرمایه گذاری شده است ، و در این مقطع حساس نیز می بایستی با خوش خدمتی و حرکت در راستای مطامع گردانندگان اصلی و پشت پرده خود وفاداری خودشان را به تامین کنندگان اصلی شان در انظار عمومی نیز به معرض نمایش بگذارند . ضمن اینکه این ها نهال هایی هستند که در اثر بذرهای کاشته شده در سنوات قبل رشد و نمو نموده و به صورت بومی و با بهره گیری از عوامل محلی و آذری، پا به عرصه گذاشته اند. البته در طی سالیان گذشته (و تا به امروز) نیز این تریبون ها به واسطه ماهیـت ذاتـی و فلسـفه واقعـی تشکیـل شدنشـان و تأمین
کنندگان مستقیم و غیر مستقیم مالی شان ، بیشترین تهاجم و تبلیغات روانی و دروغین را علیه کشورمان و بر ضد نظام مقدس ج.ا.ا، اسلام و کلاً حرکت های اسلامی در جهان و منطقه و کلاً مقوله دین داری در نزد افکار عمومی مردم این جمهوری و منطقه داشته ، و اقدام به خبرسازی های منفی مستمر و هرروزه و جنگ روانی در موضوعات مختلف به ویژه بحثهای ملی گرایانه، قومی، تجزیه طلبی، لائیسم و ... بر علیه کشورمان ـ در راستای سیاست دور ساختن هرچه بیشتر این جمهوری و ایجاد فاصله با کشورمان نموده و می نمایند.
ضمن اینکه هر موقع اتفاق مثبتی در سطح روابط دو کشور رخ می دهد، این بلندگوها هماهنگ با هم شروع به تخطئه و تخریب آن نموده و علیه آن اقدام به موضعگیری منفی می نمایند، تا به نوعی این موضوع را در نزد افکار عمومی خدشه دار و بی اهمیت جلوه دهند. شایان توجه است که ما در طی این سال ها در مقابل این جریان های تبلیغاتی و در جهت ایجاد یک روند مثبت قوی و تأثیرگذار به نفع خودمان و بهره گیری از آنها حداقل در راستای بیان منافع خودمان در جهت روابط با این جمهوری و در منطقه قفقاز، غفلت نموده ایم. در هر حال بایستی توجه داشته باشیم که یکی از شگردهای صهیونیست ها و محافل وابسته به آنها،سرمایه گذاری در جهت ایجاد و راه اندازی رسانه، نشریات، مطبوعات و بنگاه های سخن پراکنی در اقصی نقاط جهان (به عنوان ابزاری تأثیرگذار) بوده و هست، تا بصورت مستمر از آنها در جهت اهداف و مقاصد خود استفاده و بهره برداری لازم را نمایند
اهمیت ژئوپلتیکی منطقه قفقاز ، همجواری این جمهوری با دریای خزر ، بروز مناقشه قره باغ ، وجود منابع زیرزمینی نفت و گاز در این جمهوری و از همه مهمتر اشتراکات تاریخی، دینی، مذهبی، نژادی و زبانی مردمان آن با کشورمان و همچنین همجواری سرزمینی این جمهوری با کشورمان و وجود مرزهای قابل توجه زمینی و آبی آن با کشورمان، و ...، بر اهمیت آن افزوده بود. به ویژه اینکه این جمهوری به نسبت سایر جمهوریها در منطقه قفقاز و آسیای میانه در اوایل فروپاشی، به واسطه فضـای سـیاسی آشـفته حاکم بر آن، از حال و هوای نسبتاً بازتری به این لحاظ قـرار داشته و زمینه جهت حضور این نهادها و تشکل ها فراهم تر بود. با توجه به اینکه به واسطه خط مشی اتخاذ شده توسط خاندان علیف ها در رأس حاکمیت سیاسی در این جمهوری، عرصه سیاسی و افکار عمومی در این کشور (به منظور حضور نیروهای مختلف و جناح های رقیب به لحاظ اینکه حضور قدرت های گوناگون جهانی و منطقه ای به جهت ورود آنها برای سرمایه گذاری های اقتصادی و ... در کشور) فراهم تر بود، لذا حیدر علیف پس از روی کار آمدن خود نه اینکه این روند را سد ننمود بلکه سعی نمود تا با زیرکی خاصی که در بهره برداری و استفاده از کارت قدرت های مختلف و بازی با آنها در مقابل همدیگر داشت، این فضای استقرار و ایجاد دمکراسی و آزادی خواهی را در عرصه مطبوعاتی و خبری و رسانه ای به صورت کنترل شده (البته در بعد کلان آن) در سمت و سوی خارجی و بین المللی آن هدایت و خط دهی نماید.
یعنی در واقع با فراهم کردن زمینه فعالیت این بنیادها به گونه ای عمل نمود تا هم ژست دمکراسی خواهی و وجود آزادی بیان و اخبار و ... را در ظاهر در کشورش نهادینه معرفی نموده و غربیها را از بابت احتمال سردادن شعارهای عدم وجود دمکراسی خلع سلاح نماید، و هم اینکه در موارد مورد دلخواه و ضروری از این امکانات در جهت مطامع خود در عرصه های گوناگون در برابر خارجی ها و حتی در حوزه داخلی کشورش، حداکثر استفاده را در تنظیم و ایجاد تعادل و موازنه در برابر مخالفین خارجی و داخلی خود ، بـه نماید. یکی از نمودها و ابعاد جدی حضور این بنیادها و تشکل های در ظاهر غیردولتی و مستقل (اما در واقع و پشت پرده وابسته کامل به محافل صهیونیستی، آمریکایی و غربی) کمک مالی رسمی و غیر رسمی آنها به ایجاد و شکل گیری خبرگزاری ها، نشریات، روزنامه ها و کلاً مطبوعات وابسته به آنها بود. تا در قالب شعار استقرار و توسعه دمکراسی و آزادی بیان و اندیشه در این جمهوری، و از این تریبون های ایجاد شده، اقدام به انتشار خبرها و مطالب مورد نظر گردانندگان اصلی و پشت پرده این بنیادها (که همان محافل صهیونیستی و امپریالیستی هستند) در عرصه افکار عمومی مردم این جمهوری و کلاً مردم ساکن در منطقه نمایند. به عبارت دیگر در حقیقت خط اصلی در جریان در این عرصه، ایجاد یکسری خبرگزاری ها، نشریات و مطبوعات زنجیره ای با ماهیت صهیونیستی و غرب گرایانه بود تا با اسامی و القاب و گرایشات مختلف اقدام به ایجاد جریان تبلیغاتی و جنگ روانی در افکار عمومی در راستای منافع کلان آنها بنمایند. طبیعی می باشد که منافع مورد نظر آنها، در تعارض آشکار با سایرقدرتهای حاضر در منطقه اعم از روسیه ، ایران و ... بوده و قرار دارد .
حاکمیت جمهوری آذربایجان نیز در این رهگذر با اقدام حساب شده و به دست گرفتن کنترل پشت پرده هدایت مجریان بومی این تریبونها ، ضمن کاستن از زهرهای آنها در عرصه داخلی و بر علیه خود ، و بی خاصیت و بدون تاثیر جدی کردن آنها در این زمینه، از این امکانات مهیا شده (به عنوان بنگاه های غیر دولتی که خود در ظاهر منتقد حاکمیت فعلی در این جمهوری هستند) در راستای انعکاس برخی از نظریات و منویات خود در عرصه های منطقه ای و بین المللی از طریق ایجاد یک جریان هدایت شده و یا سوار شدن بر این جریان های موجود، به نفع خود و در راستای منافع مورد نظر خود ، اقدام به بهره برداری نموده و حرف هایی را که نمی تواند در عرصه های رسمی و حتی غیر رسمی به طرف های خود بزند از کانال این تریبونها (و بصورت غیر مستقیم) به آنها منتقل می نماید. اگر در این راستا اعتراضی نیـز از سـوی هـر طـرف و یا کشـوری
صورت پذیرد، حاکمان سیاسی در جمهوری آذربایجان اعـلام مـی دارند که ایـن تریبون ها آزاد هستنـد و در چـارچوب دمکراسی موجود در کشورشان فعالیت نموده و در این خصوص و در درجه اول منتقد خود ما نیز هستند و سیاست های ما را نیز مورد حمله قرار داده و می دهند. ما نمی توانیم با آنها برخورد نمائیم و بایستی در چارچوب آزادی بیان و دمکراسی آنها را تحمل کرده و با آنها مدارا نمود. نکته حائز اهمیت در این میان سرمایه گذاری قابل توجه مراکز صهیونیستی و غربی ها (اعم از آمریکا ، اسرائیل ، اروپائیها و برخی از ارگانها در ترکیه و ...) در طی 14 سال اخیر در این جمهوری در این راستا بوده است، که ماحصل آن شکل گیری خبرگزاری ها، مطبوعات و نشریات زنجیره ای و متعدد وابسته (آشکار و نهان) به آنها، با بهره گیری از عوامل و کادرهای ساخته شده بومی در طی این سال ها می باشد. از جمله بنیادها و نهادهای فعال غربی و صهیونیستی در این زمینه می توان به این مراکز اشاره نمود:
1 ـ بنیاد جورج سوروس
2 ـ بنیاد کمک ملی به دمکراسی
3 ـ مؤسسه دموکراتیک ملی برای امور بین المللی
4 ـ مؤسسه رسانه های قفقاز
5 ـ انستیتو صلح و دمکراسی آمریکا
6 ـ تعدادی از موسسات فعال ترکیه ای در این عرصه
7 ـ انستیتو ملی حزب جمهوریخواهان آمریکا
8 ـ و تعدادی مؤسسات اروپایی وابسته به آلمان و انگلستان و.... .
از جمله خبرگزاری ها، نشریات و مطبوعات غیردولتی در آذربایجان (که تعداد آنها بالغ بر 50 خبرگزاری و حدود 200 روزنامه و نشریه می باشد) می توان بعنوان نمونه به این موارد اشاره نمود:
روزنامه ها و نشریات : ینی مساوات، آزادلیق، اکسپرس، آینه، باکو خبر، 525، بیزیم یول، اوچ نقطه، شرق، خالق جبهه سی،یورد، اولوس، گوندلیک آذربایجان، هفته ایچی (که همگی آذری زبان هستند)، واز جمله روس زبان ها نیز می توان به روزنامه های اخو ، و زرکالو اشاره نمود .
خبرگزاری ها : توران (که در حقیقت بزرگ ترین و گـسترده تـرین خبرگزاری به لحاظ کیفیت و نفوذ در این جمهوری می باشد ، هم در بین دولتی ها و هم غیر دولتی ها)، ترند، شرق، آسا اراده،راه ابریشم، آپا، آزاد اینفورم، میدیا. شایان ذکر است که در عرصه این جمهوری علاوه بر خبرگزاری ها، نشریات و روزنامه های رسمی که رسماً از طرف دولت و حزب حاکم منتشر می گردند، تعدادی نیز خبرگزاری، روزنامه و نشریه فعالیت می نماید که در ظاهر غیر دولتی هستند اما طرفدار خط مشی سیاسی حاکمیت فعلی، و در پشت پرده توسط یکی از افراد و یا جناح های متنفذ موجود در حاکمیت این جمهوری راه اندازی شده وراساً تأمین مالی می گردند، که آنها نیز هر یک متناسب با گرایشات صاحبان اصلی و پشت پرده شان (در طرفداری از جناح پرو غربها و یا پرو شرق ها و ...) فعالیت می نمایند.
در چندین روز اخیر که شاهد حملات ددمنشانه رژیم صهیونیستی به نقاط مختلف حکومت خود گردان فلسطین و متعاقب آن به لبنان و کشتار مردم بی دفاع در این دو کشور و همچنین مقاومت دلیرانه مردم مسلمان فلسطین و حزب الله لبنان در برابر این تجاوزات بوده ایم ، مجموعه خبرگزاری ها و نشریات زنجیره ای فوق الذکر، که توسط محافل صهیونیستی (به صورت مستقیم و غیر مستقیم) تأمین مالی شده و هدایت و خط دهی می گردند، با سکوت معنی دار و بی تفاوتی و همچنین جهت گیری آگاهانه به سمت تحریف واقعیات مورد اتفاق، روند حوادث را دقیقاً وارونه جلوه و انتشار داده و هم صدا و هماهنگ با یکدیگر و در راستای خط مشی مورد اتخاذ اربابان خود به انعکاس غیر واقعی و تحریف گونه حقایق اقدام می نمایند. مأموریتی که به همان دلیل این نشریات و تریبونها بر مبنای آن پا گرفته اند و بر روی راه اندازی آنها در گذشته سرمایه گذاری شده است ، و در این مقطع حساس نیز می بایستی با خوش خدمتی و حرکت در راستای مطامع گردانندگان اصلی و پشت پرده خود وفاداری خودشان را به تامین کنندگان اصلی شان در انظار عمومی نیز به معرض نمایش بگذارند . ضمن اینکه این ها نهال هایی هستند که در اثر بذرهای کاشته شده در سنوات قبل رشد و نمو نموده و به صورت بومی و با بهره گیری از عوامل محلی و آذری، پا به عرصه گذاشته اند. البته در طی سالیان گذشته (و تا به امروز) نیز این تریبون ها به واسطه ماهیـت ذاتـی و فلسـفه واقعـی تشکیـل شدنشـان و تأمین
کنندگان مستقیم و غیر مستقیم مالی شان ، بیشترین تهاجم و تبلیغات روانی و دروغین را علیه کشورمان و بر ضد نظام مقدس ج.ا.ا، اسلام و کلاً حرکت های اسلامی در جهان و منطقه و کلاً مقوله دین داری در نزد افکار عمومی مردم این جمهوری و منطقه داشته ، و اقدام به خبرسازی های منفی مستمر و هرروزه و جنگ روانی در موضوعات مختلف به ویژه بحثهای ملی گرایانه، قومی، تجزیه طلبی، لائیسم و ... بر علیه کشورمان ـ در راستای سیاست دور ساختن هرچه بیشتر این جمهوری و ایجاد فاصله با کشورمان نموده و می نمایند.
ضمن اینکه هر موقع اتفاق مثبتی در سطح روابط دو کشور رخ می دهد، این بلندگوها هماهنگ با هم شروع به تخطئه و تخریب آن نموده و علیه آن اقدام به موضعگیری منفی می نمایند، تا به نوعی این موضوع را در نزد افکار عمومی خدشه دار و بی اهمیت جلوه دهند. شایان توجه است که ما در طی این سال ها در مقابل این جریان های تبلیغاتی و در جهت ایجاد یک روند مثبت قوی و تأثیرگذار به نفع خودمان و بهره گیری از آنها حداقل در راستای بیان منافع خودمان در جهت روابط با این جمهوری و در منطقه قفقاز، غفلت نموده ایم. در هر حال بایستی توجه داشته باشیم که یکی از شگردهای صهیونیست ها و محافل وابسته به آنها،سرمایه گذاری در جهت ایجاد و راه اندازی رسانه، نشریات، مطبوعات و بنگاه های سخن پراکنی در اقصی نقاط جهان (به عنوان ابزاری تأثیرگذار) بوده و هست، تا بصورت مستمر از آنها در جهت اهداف و مقاصد خود استفاده و بهره برداری لازم را نمایند