چکیده

متن


از اواخر ماه، مسکو تهدید نمود که اگر کی یف بابت هر هزار متر مکعب گازدریافتی از روسیه مبلغ 230 دلار(به قیمت بازار) نپردازد، در روز اول سال جدید میلادی، آن را قطع می کند. پیش از این، اوکراین بابت هر هزار مکعب گاز50 دلار می پردازد و یک سوم گاز این کشور از روسیه تأمین می شود. دولت اوکراین مدعی است که: (1) بر اساس یادداشت تفاهم بوداپست در مورد خلع سلاح هسته ای اوکراین در سال 1994 (میان روسیه، انگلستان، آمریکا و اوکراین)، استقلال و امنیت این کشور در برابر فشارهای سیاسی و اقتصادی تضمین شده است، (2) اوکراین برای خود حق برداشت 15 درصد از گاز روسیه را بابت انتقال به اروپا (حق ترانزیت) محفوظ دانسته و در حال حاضر، 5/1 میلیارد متر مکعب طلب دارد، (3) اوکراین افزایش یکباره قیمت را به این میزان نمی پذیرد، (4) حاضر است در مورد افزایش تدریجی قیمت تا 80 دلار با روسیه مذاکره کند، (5) و سرانجام اینکه، چنانچه مسکو گاز را قطع کند، کی یف نیز از گاز انتقالی به اروپا استفاده نموده و یا آن را قطع می نماید. در عین حال رئیس جمهور اوکراین (یوشچنکو) این مسئله را نبرد برای استقلال نام نهاده است.
    به هر حال، در نخستین روز سال نو و پس از رد آخرین پیشنهاد مسکوـ مبنی بر تداوم فروش گاز تا سه ماه بعد و به شرط پذیرش افزایش قیمت برای مرحله بعد از سوی اوکراین ـ شرکت روسی گاز پروم به تهدید خود عمل نموده و اوکراین نیز تهدید خود را مبنی بر برداشت گاز مصرفی از خطوط ترانزیت اجرا کرد.
   
    این اقدام روسیه با واکنش هایی مواجه شد وکشورهای غربی با ابــراز نگــرانی از ایــن دعوا، هشــدار دادنــد که روسیــه نبـاید از گاز به عنوان یک سلاح استفاده کند و این موضوع، روابط اقتصادی روسیه را با غرب متأثر می سازد. آلمان به روسیه هشدار داد که تصمیم یکجانبه اش به قطع عرضه گاز می تواند به روابط اقتصادی مسکو با غرب آسیب برساند. وزیر اقتصاد آلمان که کشورش بزرگترین مشتری گاز روسیه است گفت که مسکو باید مسئولانه عمل کند. وی گفت: «در حال حاضر سی درصد از گاز آلمان از روسیه می آید، و این مقدار باید افزایش یابد، اما فقط وقتی می توان آن را افزایش داد که از تحویل گاز از شرق اطمینان حاصل کنیم.» وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد که «اقدامات مسکو بخش انرژی منطقه را بی ثبات می کند و پرسش هایی را درباره توسل به انرژی برای اعمال فشار سیاسی برانگیخته است.» از نظر مقامات آمریکایی، تغییر قیمت ها باید به تدریج صورت گیرد.
    به هر حال اقدام روسیه، در واقع یک نوع مجازات برای اوکراین است. یک سال پس از انقلاب نارنجی در این کشور که دولتمردان طرفدار غرب روی کارآمده و در جهت جدایی هرچه بیشتر از مسکو کوشیده اند ـ به نظر می رسد پوتین با این اقدام، می خواهد به کی یف نشان دهد که باید بهای نزدیک شدن به غرب را بپردازد. از نگاه مقامات روسیه، اولاً به لحاظ تاریخی نخستین دولت روسی در هزار سال پیش در محل اوکراین شکل گرفته است. ثانیاً، به لحاظ نژادی، فرهنگی و سابقه سیاسی و تاریخی، اوکراین بخشی از روسیه است، و سرانجام اینکه کشورهای جدا شده از شوروی، حوزه منافع حیاتی و حیاط خلوت روسیه تلقی می شوند. در اسناد سیاسی و امنیتی مسکو، از مفهوم «خارج نزدیک» برای این کشورها استفاده می شود و این به معنای غیرخارجی بودن این مناطق و در واقع، تعدیل مفهوم و معنای استقلال سیاسی برای این کشورها است. مسکو حتی بر اساس اسناد دکترین نظامی خود در پانزده سال اخیر، حق اقدام نظامی را در فضای شوروی همچنان برای ارتش خود محفوظ دانسته است. همچنین باید به مجموعه ای از مسائل حساس میان دو کشور روسیه و اوکراین مانند روس های ساکن اوکراین، وضعیت بندر سواستوپل و مسائل دریای سیاه اشاره کرد.
    با وجود گذشت پانزده سال از استقلال 14 کشور جدا شده از شوروی، اما هنوز روسیه دارای ابزارهایی برای کنترل این کشورها و فشار بر آنهاست. طی این مدت، کشورهای مذکور بر اساس منطق ژئوپلتیک قدرت ـ که همسایه قدرتمند خطرناک است و برای حفظ خود در کنار آن، باید با قدرتمندان دورتر متحد شد ـ کوشیده اند که به غرب (آمریکا، اتحادیه اروپا و ساختارهای آن مانند ناتو) و سایر کشورهای جهان نزدیک شوند؛ سه جمهوری بالتیک به عضویت ناتو درآمده اند، مولداوی مسیر خود را برای نزدیک شدن به اتحادیه اروپا می پیماید، گرجستان دو سال است که کاملاً راه خود را جدا کرده است و قرقیزستان نیز به آرامی در حال حرکت است.
    اما یک عامل مهم متوقف کننده این مسیر آن است که بسیاری از حکومت های منطقه هنوز از سران کمونیستی دوره شوروی هستند و اگرچه تمایل جدی دارند تا از مسکو دور شده و به غرب نزدیک شوند، اما این روند به حذف آنها منجر می شود؛ چرا که باید به قواعد انتخابات تن در دهند و این به معنای روی کار آمدن نخبگان جدید است. از این رو ملت ها برای استقلال خود دل خوشی از دولت روسیه ندارند، اما حکومت ها با وجود تمایل به استقلال، همچنان مسکو را تنها حامی خود دانسته و یا حداقل اینکه از نظر آنها جدا شدن یکباره از مسکو بسیار پرهزینه است و روسیه هنوز اهرم های متعددی برای کنترل منطقه اوراسیای مرکزی دارد و پیشینه چند سده سیطره بر این سرزمین ها، ابزارهایی را به آن داده است که برتری خویش را همچنان حفظ نماید.
    آنچه که در دعوای اوکراین و روسیه بر سر گاز مطرح شد بخش کوچکی از یک مسئله بزرگ ژئواستراتژیک در فضای اوراسیا می باشد و اوکراین حلقه وصل روندهایی است که می تواند به ناکارآمد شدن ساختارهای روس مدار مانند سی.آی.اس برای جلوگیری از سقوط اوراسیا در دامن آتلانتیک منجر شود. روسیه در یکسال اخیر و پس از تجربه انقلاب های رنگی، موضعی هجومی گرفته است وچند ماه پیش بود که بیانیه سازمان همکاری شانگهای در «آستانه» پایتخت قزاقستان از آمریکا خواست تا نیروهای خود را از منطقه خارج کند و به دنبال آن پایگاه ازبکستان تخلیه شد. اینک با فشار بر اوکراین، باید در انتظار اقدامات بعدی بود. اما باید دید که غرب تا کجا این فشارها را تحمل خواهد کرد. جالب اینجاست که مسکو در روزی صدور گاز را قطع نمود که ریاست دوره ای گروه هشت (8 کشور صنعتی جهان) را به عهده گرفته است؛ گروهی که هنوز مسکو عضو رسمی آن نیست.
    اگرچه این دعوا سرانجام با توافق دو کشور برای ایجاد یک کمپانی مشترک و تأمین گاز مورد نیاز اوکراین با قیمت 95 دلار خاتمه یافت، اما نگرانی هایی را در کشورهای اروپایی نسبت به اعتماد روسیه به عنوان تأمین کننده انرژی برای آینده به وجود آورد، به طوری که برخی مقامات در این کشورها از ضرورت توجه به کشورهایی چون ایران برای تأمین گاز مورد نیاز اروپا سخن گفتند.
    * رئیس جمهور روسیه در دسامبر 2005 در جلسه شورای امنیت ملی کشورش از این اصطلاح استفاده کرده است.
   

تبلیغات