چکیده

اخیرا تلفیق زندگی معنوی و زندگی سازمانی کارکنان، موضوع مطالعات سازمانی و علوم مدیریت است. "معنویت" تلاشی در جهت پرورش و حساسیت یک فرد نسبت به ارتباط با خویشتن، ارتباط با دیگر انسانها، ارتباط با موجودات غیرانسانی و ارتباط با خدا، یا کندوکاوی در جهت آن چه برای انسان شدن مورد نیاز است، و جست و جویی برای رسیدن به انسانیت کامل است. بر این اساس در این مقاله بعد معنوی وجودی انسان در ارتباط فرافردی، یعنی خدا از طریق چهار نشان گر ارتباط با خدا تبیین شده است که در معنابخشی و هدفمندی و همچنین در برانگیختگی کار کارکنان بسیار موثر است. به منظور نشان دادن رابطه بین ارتباط فرافردی و کار با معنا، کار هدفمند و انگیزش کارکنان دانشگاه تهران، از نمونه گیری طبقه بندی تصادفی به روش میانگین استفاده شد. روش تجزیه و تحلیل داده های آماری بر اساس ساختار فرضیه ها، ماهیت داده ها و اهداف پژوهش به روش تحلیل مسیر که مدل توسعه یافته رگرسیون است، بنا نهاده شد. برای پی بردن به متغیرای زیربنایی پدیده ها و تلخیص مجموعه ای از داده ها با هدف تایید نشان گرهای متغیر مستقل ارتباط فرافردی، روش تحلیل عاملی تاییدی بکار گرفته شد. یافته ها نشان میدهد که همه کارکنان دانشگاه تهران به خدا اعتقاد دارند و افرادی معنوی هستند اما رابطه با خدا در برانگیختگی بیشتر آنان چندان تاثیرگذار نمی باشد. این بدان معنی است که آنان خدا را در سازمان حاضر نمی دانند. بنابراین چنین به نظر می رسد که تلفیق و یکپارچگی زندگی معنوی و زندگی کاری کارکنان برای برانگیختگی، هدفمندی و معنابخشی کارکنان دانشگاه تهران ضروری به نظر می رسد.

تبلیغات