چکیده

زیگموند فروید در تقابل با خوشبینی مارکسیست ها در پی ریزی بنای یک نظام حکمرانی با کمترین میزان درد و رنج، از تمدن سرکوبگر سخن می گوید. فروید این سرکوب را در دو ساحت فرد پیدایشی و نوع پیدایشی بررسی می کند. در ساحت فردی و با تحلیل دستگاه سه گانه ذهنی، از جانشینی اصل واقعیت به جای اصل لذّت و تعویق در غرایز یاد می کند. در ساحت نوع پیدایشی نیز با شورش فرزندان علیه پدرِ نخستین و قتل او، احساس گناه ایجاد می شود و بذر اخلاقِ سرکوبگرِ غرایز جوانه می زند؛ در نتیجه، فروید سرکوبگری غرایز را لازمه تمدّن می داند. در مقابل، شهید مطهری معتقد است که نه تنها تمدنِ فطرت بنیان سرکوبگری را به همراه نخواهد داشت، بلکه جامعه، تاریخ و فرهنگ انسانی به سوی تمدنی یگانه در حرکت است؛ زیرا مقوله فطرت، در سرشت و ذات انسانی همه انسان ها به ودیعت نهاده شده و انسان ها و به تبع آن جوامع، فرهنگ ها و تمدن، به سمت آن امری در حرکت خواهند بود که ذات انسانی به آن گرایش دارد؛ درنتیجه، پدیده سرکوبگری، نه ذاتیِ تمدّن یا فرهنگ، بلکه امری عارضی و برخاسته از نقش و جایگاه غریزه در تمدّن به انضمامِ عنصرِ «ضرورت بیرونی» است.

Criticism of Freud's repressive theory of civilization based on Shahid Motahari's thought

Sigmund Freud speaks of repressive civilization in opposition to Marxists' optimism in building a governance system with the least amount of pain and suffering. Freud examines this repression in the two fields of genesis and genesis type. In the individual field and by analyzing the triple mental apparatus, he mentions the substitution of the principle of reality instead of the principle of pleasure and postponement in instincts. In the field of genesis, with the rebellion of the children against the first father and his murder, a feeling of guilt is created and the moral seed of suppressing instincts sprouts. In this article, with a descriptive-analytical method, we will examine Freud's claim that "civilization is based on the repression of instincts" from the perspective of Shahid Motahari and we will show that in the eyes of the master of Shahid, not only nature-based civilization will not bring repression, but Human society, history and culture are moving towards a single civilization because the category of nature is deposited in the human nature and essence of all human beings, and humans and, accordingly, societies, cultures and civilizations, are moving towards that. They will be in motion, which human nature tends to, as a result, the repressive phenomenon is not inherent to civilization or culture, but rather a temporary thing arising from the role and place of instinct in civilization, as well as the element of "external necessity".

تبلیغات