تحلیل روند شهروندی دختران جوان مؤسس سمن های جوانان اصفهان: پژوهشی روایی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
چکیده
این پژوهش درصدد است به روایت ها و معناهای فعالیت های مشارکتی زنان و دختران جوان دبیر سازمان های مردم نهاد(سمن) جوانان فعال استان اصفهان بپردازد تا بررسی شود کدام زمینه های اجتماعی و دلایل این دختران را به سوی چنین فعالیت جمعی و مشارکتی با اهداف دگرخواهانه سوق می دهد. بر اساس رویکرد نظری، انواع مشارکت از مشارکت صوری تا مشارکت واقعی در نردبان 8 پله ای ارنستاین[1] و بنا به روش تحلیل روایت موضوعی از منظر کاترین رایزمن[2]، از بین 38 دختر و زن جوان دبیر سمن های فعال استان اصفهان، روایت 22 تن از آنها گردآوری، کدگذاری و مقوله بندی شد. این دختران- به جز یکی از آنها- از تحصیلات در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد برخوردار و بیشتر آنها تحصیل کرده رشته های علوم انسانی و اجتماعی بودند. برای آنها به ویژه تحصیل کرده های رشته های علوم انسانی، فرصت های شغلی اندکی وجود دارد. از طرفی، نزدیک به 70 درصد از دختران جوان در سنین 25 تا 32 ساله این پژوهش مجرد بودند. این شرایط، زمینه های مناسبی در ترغیب دختران به تشکیل سازمان های مردم نهاد و رسمیت بخشیدن به حضور آنها در جامعه ایجاد کرده است. تجربه های مشارکتی خارج از روابط خانوادگی و ارتباط با سازمان های شبه دولتی، بسیج و سازمان های دولتی در فعالیت دختران مؤسس سمن مؤثر بوده و این زمینه ها و آشنایی آنها با مسائل اجتماع شهر و محله اشان، آنها را به سوی مشارکت اجتماعی از نوع ثبت سمن و فعالیت در آن سوق داده است.Analysis of Young Girls' Citizenship Trend, Founder of Isfahan Youth NGOs: A Narrative Research.
This study is to address the narratives and meanings of participatory activities of young women and girls, secretary of active youth NGOs in Isfahan province to examine what social contexts and reasons lead these girls to this type of collective and participatory activities.
Relying on the theoretical approach of all types of participation from formal participation to real participation in the 8-step ladder of Arnstein and according to the method of thematic narrative analysis from the perspective of Katherine Riessman, among 38 girls and young women secretaries of active youth NGOs in Isfahan province, the narratives of 22 of them were collected, coded and categorized. Except for one of them, these girls had undergraduate and graduate education, and most of them had studied humanities and social sciences. For them, especially those educated in the humanities, there are few job opportunities. On the other hand, nearly 70% of young girls between the ages of 25 and 32 in this study were single. These conditions have created suitable grounds for encouraging girls to form non-governmental organizations and formalizing their presence in society. Participatory experiences outside of family relationships and communication with quasi-governmental organizations, Basij and government organizations have been effective in the activities of the daughters of the founder of NGOs. These fields and their familiarity with the community issues of the city and their neighborhoods, has led them to social participation in the form of registration and activity in it.