همکاری بین دانشگاه و صنعت به معنای عبور از مرزهای قانونی، سازمانی و سایر مرزهای فرهنگی بین طرفین است. در میان اشکال مختلف مشارکت بین سازمانی، همکاری بین دانشگاه و صنعت به عنوان یک گزینه بالقوه قدرتمند برای تحریک پیشرفت های فناوری و نوآوری از طریق افزایش جریان دانش در بخش های مختلف صنعتی و تحریک سرمایه گذاری های بخش خصوصی در تحقیق و توسعه مطرح شده است. همکاری دانشگاه و صنعت (UIC) را می توان به عنوان یک تکنیک برد-برد در نظر گرفت که به نفع هر دو طرف می باشد. دانشگاه ها اخیراً شاهد کاهش بودجه عمومی و افزایش رقابت سایر سازمان های تحقیقاتی بوده اند. در نتیجه، شروع به جستجوی منابع مالی جدید کرده و متوجه شده اند که همکاری با صنایع ممکن است گزینه مناسبی برای تکمیل طرح های تحقیقاتی آن ها باشد. از طرف دیگر، صنایع به دلیل توسعه سریع فناورانه و جهانی شدن مجبور به سرعت بخشیدن به فرآیندهای نوآوری خود شده اند. پژوهش حاضر مطالعه ای کاربردی، توسعه ای است و رویکرد توصیفی دارد که به شیوه فراترکیب و با تحلیل داده های کتابخانه ای با روش شش مرحله ای سندلوسکی و باروسو در مرور نظاممند مطالعات پیشین انجام گرفته است. در این شیوه پژوهش، با تکنیک تحلیل محتوا و کدگذاری باز و محوری به بررسی یافته های مطالعات موجود پرداخته می شود. در مطالعه حاضر با اجرای فرآیند جستجو و تحلیل مقالات تعداد ۶۷ مقاله از پایگاه های داده WOS و SCOPUS شناسایی و مورد تجزیه و تحلیل و کدگذاری قرار گرفت. از تحلیل محتوای مقالات انتخاب شده تعداد ۳۴ کد مفهومی و ۶ مقوله اصلی شناسایی گردید. برای این اساس مقوله های اصلی شناسایی شده عبارتند از: اهداف همکاری، مدیریت مالکیت فکری، مکانیزم های همکاری، بازیگران و ذینفعان، موانع و چالش ها، عوامل موفقیت. بر اساس این ابعاد همکاری صنعت و دانشگاه قابل بررسی و تجزیه و تحلیل است. مزایای متعددی را در همکاری و تعامل بین دانشگاه و صنایع می توان مشاهده کرد. همکاری دانشگاه و صنعت به شرکت ها این امکان را می دهد تا مشکلات خود را حل نمایند، از طرف دیگر برای دانشگاه این فرصت را فراهم می کند که تجربیات ارزشمند و مشکلات دنیای واقعی را درک نموده و به زمینه های پژوهشی جدید دست یابند. هم دانشگاه ها و هم صنایع انتظارات زیادی از برقراری این مشارکت و نتایجی که ممکن است از این همکاری حاصل شود، دارند. اشتراک دانش و منابع و امکانات مختلف در فرآیند این همکاری، به عنوان راهی برای کمک به شرکت ها برای رقابتی تر شدن و ارتقای آموزش، نوآوری و دستیابی به منابع پایدارتر برای دانشگاه ها مطرح می باشد.