چکیده

بیش از چهار دهه پیش، نظام جمهوری اسلامی ایران، براساس تلازم دین اسلام و سیاست محقق شده و نظریه پردازان آن، دلایلی برای اثبات این تلازم ارائه کرده اند که بیشتر براساس توحید مالکیت خداوند است. باور نویسنده آن است که می توان افزون بر توحید مالکیت، از ترکیب اصول علم تربیت و صفات ذاتی خداوند نیز برای اثبات تلازم یادشده استفاده کرد. این شیوه استدلال در پژوهش دیگری مشاهده نشد. براین اساس، مقاله پیش رو رویکردی تحلیلی دارد و درپی پاسخ به این پرسش است که تلازم دین و سیاست در پرتو توحید ربوبی چگونه است. فرضیه پژوهش این است که با تکیه بر اصول علم تربیت و توحید در ربوبیت و تطابق این دو مقوله، می توان جدایی دین از سیاست را نفی، و تلازم آن دو را ثابت کرد. برای بررسی این فرضیه، روش پژوهش چنین است که نخست تعاریف و اصول تربیتی را از علم تربیت، اصطیاد کرده، سپس آنها را بر مباحث کلامی در دین اسلام تطبیق داده و از قرار دادن این دو در کنار هم، تلازم دین و سیاست را اثبات کند. نتایج این پژوهش آن است که تربیت ازسویی، به معنای رشد هماهنگ استعدادهای انسانی است و ازسوی دیگر، برای تربیت درست به مدیریت عوامل تأثیرگذار بر انسان نیاز است. تنها کسی حق تربیت دارد که همه استعدادها و نیز همه عوامل تأثیرگذار بر انسان را بشناسد و این دو انحصار تنها درباره خداوند صادق است. از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر انسان ها، حاکمیت جامعه است و لازمه انحصار الهی تربیت، انحصار الهی مدیریت (دخالت) در حکومت است و لازمه این دو انحصار، تلازم دین و سیاست خواهد بود.

Probability of the combination of religion and politics in the light of God's monotheism

More than four decades ago, the system of the Islamic Republic of Iran was established based on the combination of Islam and politics, and its theorists have provided reasons to prove this combination, which is mostly based on the monotheism of God's ownership. The author believes that in addition to the monotheism of ownership, the combination of the principles of education and God's inherent attributes can also be used to prove the mentioned combination. This way of reasoning was not observed in another study. Therefore, the following article has an analytical approach and seeks to answer the question of how religion and politics combine in the light of Raboubi monotheism. The hypothesis of the research is that by relying on the principles of the science of education and monotheism in Lordship and the compatibility of these two categories, it is possible to deny the separation of religion from politics, and to prove the combination of the two. In order to investigate this hypothesis, the research method is such that, first, the definitions and principles of education are taken from the science of education, then they are applied to the theological topics in the Islamic religion, and by putting these two together, it is proved that religion and politics are connected. slow The results of this research are that, on the one hand, education means the coordinated development of human talents, and on the other hand, for proper education, it is necessary to manage the factors that affect people. Only one has the right to education who knows all the talents and all the factors that influence a person, and these two exclusivity are only true for God. One of the most important factors affecting people is the governance of society, and the necessity of the divine monopoly of education is the divine monopoly of management (interference) in the government, and the necessity of these two monopolies will be the combination of religion and politics.

تبلیغات