نظریه سیاستی و برنامه ریزی محیط زیست (مطالعه موردی: نظریه توسعه پایدار)
آرشیو
چکیده
نظریه و نظریه پردازی به ویژه در علوم اجتماعی، هم در مقام صورت بندی و تفسیر و هم در مقام تأثیر در سیاست گذاری اجتماعی و اجرا، دربردارنده سلسله مراتب گوناگونی از ارزش ها و پیش فرض های هنجاری است. این سلسله مراتب، از سطح فَرانظریه (مباحث هستی شناسانه، معرفت شناسانه، روش شناسانه) آغاز و به سطح نظریه و در نهایت سطح سیاست گذاری منتهی می گردد. نظریات سیاستی که در سطح سیاست گذاری اجتماعی مطرح می گردند، اندیشه های بنیادین و نظری را با عمل اجتماعی مرتبط می سازند. برنامه ریزی محیط زیست نیز به عنوان امری هنجاری و مرتبط با سیاست گذاری اجتماعی، برای تدوین اقدامات حاکمیتی و جهت گیری های سیاستی نیازمند چنین نظریاتی است. در این مقاله، ابتدا با تکیه بر سلسله مراتب پیش فرض های هنجاری در نظریه پردازی، مفهوم نظریه سیاستی تبیین می شود. سپس این پرسش مورد تحقیق قرار می گیرد که آیا نمونه هایی از نظریات سیاستی در برنامه ریزی محیط زیست وجود دارد؟ به ویژه، با توجه به این که در دهه های اخیر، مفهوم توسعه پایدار از ایده های مسلط بر سیاست گذاری توسعه و محیط زیست در بسیاری از کشورهای جهان بوده، آیا می توان آن را یک نظریه سیاستی در برنامه ریزی محیط زیست دانست؟ در نهایت، با نگاهی به برنامه های پنج ساله توسعه کشور، تأثیرپذیری سیاست های محیط زیستی ایران از نظریات سیاستی بررسی می گردد. نگاهی به تاریخچه و تعاریف نهادی توسعه پایدار، در کنار تحلیل معرفت شناختی، زبان شناختی و تاریخی این مفهوم، بیانگر انطباق آن با ویژگی های یک نظریه سیاستی شامل هنجاری، تجویزی و معطوف به عمل حاکمیتی بودن است. هم چنین، تأثیر عملی گسترده این مفهوم بر سیاست گذاری محیط زیستی در کشورهای گوناگون جهان از جمله ایران، مؤید آن است که نظریه توسعه پایدار، مصداقی از نظریات سیاستی در برنامه ریزی محیط زیست است.متن
Policy Making Theory and Environmental Planning (Case Study: Sustainable Development Theory)
Theorizing especially in social sciences concerned with hierarchical levels of values and normative preconceptions whether from the perspective of formulizing and interpretation or policy making and application. Meta-theories (ontological, epistemological, methodological issues) are at the top of the hierarchy, followed by social science theories and finally ends to policymaking theories. Policymaking theories connect fundamental and theoretical thoughts to social acts. Environmental planning as a normative profession and activity requires such theories to propose governing activities. This paper aims to discuss whether there are any cases of policy theories in environmental planning or not. Following with this question if respecting the fact that in the recent decades, sustainable development concept has been a source of inspiration to environmental policymaking activities around the world, would it be possible to consider it as an environmental policy making theory or not. Based on epistemological, linguistic and historical analysis, the paper suggests that it is possible to consider sustainable development concept as a policy-making theory. Furthermore, regarding obvious effects of this concept on adopted environmental policies all around the world including Iran, it is confirmed that sustainbale development concept is consider as a case of policymaking theory in environmental planning.