زمان دیرشی و گونه شناسی آن در روایت
آرشیو
چکیده
زمان روایی با زمان واقعی و خطی تفاوتهای بنیادینی دارد و آزادیهای زیادی برای انسان قائل است. روایت پرداز با دستکاریهای ممکن زمان را در مهار خود دارد در صورتیکه در جهان واقعی انسان محکوم به یک زمان خطی است. شیوه های دستکاری در زمان روایت به سه دسته و گونه بزرگ تقسیم بندی می شوند: نظم، دیرشی و بسامد زمانی. دیرش زمانی که موضوع اصلی این نوشتار است با تمایز و نسبت میان دیرش داستان و دیرش روایت تعریف می گردد. نسبت مدت زمان روایت و داستان در یک اثر می تواند به سه شکل کلی بروز نماید: کاهشی، افزایشی و تفارنی. این سه به چهار گونه اصلی ارجاع می دهند که عبارتند از : حذف، تلخیص، صحنه و درنگ. روایت پرداز به واسطه این چهار گونه دیرشی به دستکاری زمان روایت می پردازد تا بتوان معنا را زیباتر و موثرتر انتقال دهد. مقاله حاضر نقش این چهار گونه را در سرعت، شتاب، ضرب آهنگ روایت و تاثیرگذاری آن در معناپردازی بررسی می کند.Time duration and its typology in narrative
Narrative time has fundamental differences with real and linear time and brings out aot of freedoms for humans. The narrator by different manipulation methodskeeps control of time while in the real world humans are subject to a linear time. The methods of manipulation in narrative time are divided into three major categories and genres: order, duration and frequency. Time duration, which is the main subject of this article, is defined by distinguishing and examining the relation between story duration and narrative duration. The ratio of narrative and story time duration in a work can be expressed in three general ways: reduction, increase and semmetrical. These three refer to four main genres: omission, brief, scene and hasitent.The narrator manipulates narrative time by means of these four duration genres to convey meaning more beautifully and effectively. This article examines the role of these four genres in speed, acceleration, rhythm of the narration and its impact on sense making.