چکیده

نظم جهانی که پس از جنگ جهانی دوم پایه گذاری شد دو پایه ى اساسى داشت: یک پایه ى فکرى و ارزشى، و یک پایه ى عملى(نظامى و سیاسى). هر دو پایه امروز دچار چالش و تزلزل شده اند. پایه ى اخلاقى و فکرى عبارت بود از ادعاى برترىِ فکرى و ارزشى غرب -شامل اروپا و آمریکا- بر سایر ملل. آنها شعارهایى جذاب مانند آزادى، دموکراسى، حقوق بشر، دفاع از ملت ها و آحاد انسان ها را مطرح و در پی این بودند که برترى نظام ارزشى خود را بر سایر مناطق عالم، بر ادیان، بر نحله هاى گوناگون فکرى و همچنین بر اسلام تثبیت کنند. پایه ى دوم قدرت غرب و تسلط بر مدیریت جهان، مسئله ى توانایى هاى سیاسى و نظامى بود که اگر ملت ها یا دولت ها یا جریان هاى گوناگونى تحت تأثیر آن نظام ارزشى و آن جنبه ى اول قرار نمی گرفتند و تسلیم نمی شدند و ایستادگى می کردند، با فشار سیاسى و نظامى مواجه می شدند تا مجبور به همراهی با آنها شوند. هر دو عامل امروز در دنیا بتدریج تضعیف شده است. هندسه قدرت در جهان در حال تغییر است و مهمترین علت آن نیز تعارض های فکری و عملی نظام سلطه است. آنها می گویند «حقوق بشر» و «دموکراسی» ولی منافع غرب را اراده می کنند و دخالت نظامی در کشورها را به جای آن می نشانند؛ می گویند «مبارزه با تروریسم»، و مردم بی دفاع را آماج بمب ها و سلاح های خود می سازند. در نگاه آنها، بشریت به شهروندان درجه ی یک و دو تقسیم می شوند. جان انسان ها در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین ارزان و در آمریکا و غرب اروپا گران قیمت گذاری می شود. امنیت آمریکا و اروپا مهم، و امنیت بقیه ی بشریت بی اهمیت دانسته می شود. منافع خود را به نام «قوانین بین المللی»، و سخنان تحکم آمیز و غیرقانونی خود را به نام «جامعه ی جهانی» بر ملت ها تحمیل می کنند و با شبکه ی رسانه ایِ انحصاریِ سازمان یافته، دروغ های خود را راست، و باطل خود را حق، و ظلم خود را عدالت طلبی وانمود می کنند. این پژوهش با تمرکز بر گفتمان ضدنظام سلطه مقام معظم رهبری (مدظله العالی) درپی پاسخ به این پرسش اصلی است که: «در گفتمان حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله العالی) نظام سلطه به لحاظ عملی دارای چه تعارضاتی با شعارهای ارائه شده در حوزه نظری می باشد؟».

The practical conflicts of the rule system with western slogans from the point of view of the Supreme Leader

تبلیغات