ظرفیت ها و محدودیت های اصولِ فقهی و شرعی، در جرم انگاری جرائم اقتصادی از منظر فقه امامیه
آرشیو
چکیده
جرائم اقتصادی توسط حقوقدانان تاکنون به صورت جامع و کامل تعریف نشده است و بهترین شیوه تشخیص این جرائم، استفاده از ویژگی هایی است که برای این جرائم برشمرده شده و شامل مواردی همچون سازمان یافتگی، احتمال اندک کشف، وجود انگیزه اقتصادی، اعتباری بودن، وجود تشکیلات و فعالیت اقتصادی، احراز منفعت و ارزش مورد حمایت و نهایتاً، کلان بودن می شود. پژوهش حاضر با شیوه تحلیلی توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به دنبال یافتن پاسخ این سؤال بوده است که فقه امامیه با چه ظرفیت ها و محدودیت هایی برای جرم انگاری جرائم اقتصادی رو به رو است؟ یافته های این پژوهش مؤید آن است که این ظرفیت ها شامل دو گروه اصول شرعی (اصل حرمت أکل مال به باطل، اصل حرمت تعاون به اثم، اصل حرام بودن مقدمه حرام و اصل تجری) و اصول عقلی (شامل اصل لاضرر، اصل مصلحت، اصل نظم، اصل امانت داری و اصل بازتوزیع منصفانه ثروت) می شود. این اصول، فقه امامیه را یاری می نمایند تا جرائم اقتصادی را که پیش از این در صدر اسلام موجودیت نداشته اند، مورد جرم انگاری قرار دهند؛ از سوی دیگر، جرائم اقتصادی، همچون هر جرم دیگری برای آنکه مورد جرم انگاری قرار گیرد، ممکن است با برخی محدودیت ها مواجه شود که اصلی ترین این محدودیت های فقهی عبارت است از اخباری گری، عدم نگرش ساختاری، عدم توجه به مسائل مستحدثه و دوری فقه از کارکرد حاکمیتی.Capacities and Limitations of Canonical and Jurisprudence Principals in Criminalization of Economic Crimes from an aspect of Imami Jurisprudence
Economic Crimes are not defined by lawyers comprehensively and exhaustively till now and the best method of identification of these crimes is through using the characteristics determined for them which include factors such as organization, low possibility of detection, economic motivation, credibility, involvement of organizations and economic activities, acquisition of benefits and protected values and finally their macro-level impact. This research adopts a descriptive analytical method and relies on library sources to find the response of this question that the Imami jurisprudence deals with which capacities and limitations in the criminalization of economic crimes? The findings of this research emphasized that this capacities involved two groups: religious principles (such as the principle of sanctity of invalid use of property, cooperation with sin, prohibition preceding prohibition and disobedience) and rational principles (including the principle of harm avoidance, expediency, order, trustworthiness, and fair wealth distribution). These principles enable Imami jurisprudence to criminalize the economic crimes that were not explicitly existed in Islamic teachings. However, like any other crime, the criminalization of economic crimes may face certain limitations that most important of this jurisprudence limitations are anecdotalism, lack of a structural approach, disregard for established issues and farness from governmental function.