چکیده

سیاست قتل هدفمند، مجموعه اقداماتی است که برخی از دولت ها نظیر آمریکا و همچنین رژیم اشغالگر قدس به منظور از بین بردن مظنونان اعمال تروریستی در چند دهه گذشته درپیش گرفته اند. از آنجا که این اقدامات، در حقوق بین الملل تعریف نشده و جایگاه قانونی ندارد، کشورهای استفاده کننده از این روش، با عناوینی نظیر دفاع مشروع پیشگیرانه و یا پیش دستانه، به بهانه دفع حمله فوری و قریب الوقوع، آن را توجیه نموده و سعی در مشروع جلوه دادن آن دارند. بر اساس بررسی های انجام شده، مشروعیت قتل هدفمند به طور کلی محل ابهام است. از یک سو، به اعتبار نفس عمل که می بایست در زمان صلح و زمان مخاصمه مسلحانه از یکدیگر تمییز داده شود؛ چرا که این اقدام تنها در زمان مخاصمه مسلحانه و با رعایت موازین و شرایط آن، از نظر حقوق و عرف بین المللی مشروع قلمداد می شود؛ و از سوی دیگر، به اعتبار شخص یا اشخاص مورد هدف. بدین معنا که برخی اشخاص به واسطه مقام و موقعیت خود، از برخی مصونیت ها برخوردارند، از جمله مقامات رسمی کشورها و نمی توان جز در محاکم ذی صلاح که محاکم داخلی کشورها تلقی می شود، آن ها را محاکمه نمود؛ چه رسد به آنکه بدون محاکمه، اقدام به حذف ایشان کرد. قتل سردار سلیمانی با اتهام قتل سیاسی مواجه است که هم در حقوق بین الملل و هم در حقوق داخلی کشور امریکا منع شده است. به در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی تلاش می شود با محوریت اقدام دولت آمریکا در ترور شهید سلیمانی، علاوه بر بررسی ابعاد قتل هدفمند و مشروعیت و ممنوعیت آن از منظر حقوق بین الملل به عنوان ابعاد حقوقی قتل هدفمند، شرایط اختصاصی آن جنایت نیز مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد.

Researching about the Targeted Killing of Officials of Countries with Emphasis on the Assassination of General Soleimani

Targeted killing refers to a series of measures taken by some governments, including the United States and Israel, over the last decades to assassinate suspects of the act of terror. Since these actions lack any legitimacy from the perspective of international law, the countries involved try to make their intentions legitimate using such titles as a preventive legal defence to survive an imminent attack. There has always been some degree of ambiguity in the legitimacy of a targeted killing. On the one hand, it is important to distinguish between peacetime and wartime because, from the perspective of international law, targeted killing is only considered legitimate during the armed conflict and by observing its legal criteria; on the other hand, it is crucial who is assassinated. That's why some individuals, including official authorities, enjoy immunity due to their position, so competent domestic courts are thought of as the only eligible entities which could bring them on trial, let alone if they are murdered without trial. Also, the killing of General Soleimani is facing charges of political murder, which is prohibited both in international law and in the domestic law of the United States. The present research is a descriptive-analytical study. Considering the U.S. assassination attempt to kill General Qasem Soleimani, this research aimed to study different aspects, legitimacy, and prohibition of targeted killing from the perspective of international law, as well as investigate specific features of that crime.

تبلیغات