آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۸

چکیده

شناخت عوامل فیزیکی و مدیریتی موثر بر ذخیره کربن آلی درخاک می توان به ارتقاء باروری خاک و حفظ محیط زیست کمک کند. بنابراین بررسی رابطه تغییرات مکانی ترسیب کربن خاک با عناصر اقلیمی دما و بارش جهت مطالعه و بکارگیری روش های کاربردی برای محاسبه میزان ترسیب کربن مدل های مطالعاتی هم چون RothC اهمیت فراوانی دارند. در مطالعه حاضر کارایی مدل RothC جهت برآورد کربن آلی ذخیره شده در مراتع کوهستانی حوزه مِرِگ سرفیروزآباد، استان کرمانشاه مورد بررسی قرار گرفته است. نمونه گیری در قالب یک طرح تصادفی مدیریت شده با  استفاده از 45 نقطه شعاع 20 کیلومتری در خاک سطحی انجام گرفت. ورودیهای مدل شامل متغیرهای مستقل (اقلیمی با آمار 25 ساله؛ بارندگی ماهانه، تبخیر و تعرق ماهانه، متوسط دمای هوا) و بافت خاک و پوشش گیاهی منطقه می باشد. خروجی مدل شامل کربن آلی خاک با چهار بخش فعال ( [1] IOM)، ( [2] DPM)، ( [3] RPM)، ( [4] BIO) و یک بخش جدا( [5] HUM)  بود که هر بخش بسته به ویژگی های خودش تجزیه می شود. در این پژوهش سه دوره زمانی نمونه برداری گردید که به ترتیب سال های 1380، 1389 و آخرین آمار در پاییز 96برداشت شده است. نهایتاً  مدل RothC بعد از کالیبراسیون در دورهای برداشت 1380 تا 1389 برای 1396 اجراشد و مشخص شد پارامتر تغییرات آب و هوایی اثر شدیدی بر ذخیره کربن آلی دارد. بنابراین خطای RMSE برای مدل مورد نظر کمتر از 0.11 و هم چنین MBI به 0.05 رسیده است که سبب شده فاکتور کارکرد مدل 0.96- باشد و دقت بالای مدل RothC مورد تأکید قرار میگیرد. نتایج نشان می دهد که مقدار کربن کل ذخیره برای مراتع 4.48 تن درهکتار و این مقدار در کشاورزی سطح پایین تری دارد و به مقدار 4.36 تن در هکتار می رسد. در کل کلیه شاخص ها نشان دهنده اثر زراعت بر تضعیف ذخیره کربن در تمام مراحل دارد.  

Investigating the relationship between spatial changes of soil carbon deposition with climatic elements of temperature and precipitation in recent years (Ahangaran basin study area

Therefore, investigating the relationship between the spatial changes of soil carbon deposition with the climatic elements of temperature and precipitation in order to study and apply practical methods to calculate the amount of carbon deposition, study models such as RothC are very important. In the present study, the efficiency of the RothC model to estimate the organic carbon stored in the mountain pastures of Mereg Serfirouzabad, Kermanshah province has been investigated. Sampling was done in the form of a managed random design using 45 points with a radius of 20 km in the surface soil. Model inputs include independent variables (climate with 25-year statistics; monthly rainfall, monthly evaporation and transpiration, average air temperature) and soil texture and vegetation of the region. The output of the model included soil organic carbon with four active parts (IOM), (DPM), (RPM), (BIO) and a separate part (HUM), each part is decomposed depending on its characteristics. In this research, three time periods were sampled, which were collected in the years 1380, 1389 and the last statistics in the fall of 1396 respectively. Finally, after calibration, the RothC model was implemented in 1380 to 1389 harvesting cycles for 1396 and it was found that the climate change parameter has a strong effect on organic carbon storage. Therefore, the RMSE error for the model in question is less than 0.11 and MBI has reached 0.05, which has caused the model performance factor to be -0.96 and the high accuracy of the RothC model is emphasized. The results show that the amount of total carbon stock for pastures is 4.48 tons per hectare, and this value is lower in agriculture and reaches 4.36 tons per hectare. In general, all indicators show the effect of agriculture on the weakening of carbon storage in all stages.

تبلیغات