چکیده

نابرابری جنسیتی، پدیده ای جهانی است که با تبعیض و خشونت های جنسیتی پیوندی ناگسستنی دارد. فرهنگ با استفاده از اعتقادات، شیوه ها، هنجارها و کلیشه های سنتی جنسیتی تلاش می کند نابرابری و خشونت جنسیتی را توجیه پذیر و عادی جلوه دهد. از آنجا که هنجارهای جنسیتی در دوران کودکی و نوجوانی شکل می گیرند، برنامه ها، دروس و مطالبی که از طریق مدارس ارائه می شوند، فرصتی برای تأثیرگذاری بر نگرش های جنسیتی افراد فراهم می کنند و این نگرش ها با گذر سال های زندگی در افراد نهادینه می شوند. از این رو، آموزش و جامعه پذیری مطلوب در مدارس می تواند با به چالش کشیدن کلیشه هایی که به مردان قدرت و امکان اعمال قدرت نابجا را می دهد، برای حذف و ریشه کنی هنجارها و نگرش های نامطلوب جنسیتی پیش از نهادینه شدن در ساختار ذهنی و رفتاری کودکان و نوجوانان اقدام کرده، از خشونت آنها علیه زنان در سال های بزرگسالی جلوگیری کند. در این پژوهش داده ها با استفاده از یک پرسشنامه پیرامون مطالعه نگرش 1752 دانش آموز پسر پایه ششم و پدران آنها نسبت به نقش ها و کلیشه های جنسیتی مختلف، خشونت علیه زنان و نابرابری جنسیتی در عرصه های مختلف به دست آمد. نتایج نشان داد که نگرش نوجوانان در حمایت از عقاید، تعصبات و هنجارهای سنتی جنسیتی مردسالار نسبت به پدران خود تغییر کرده است و تمایل بیشتری به برابری جنسیتی، حذف کلیشه های جنسیتی کژکارکرد و تجربه صلح پایدار در سبک جدید زندگی خود دارند. این پژوهش نتیجه می گیرد برخی سنت ها، هنجارها و کلیشه ها باید تاریخ انقضا داشته باشند و DNA فرهنگی، درست به مثابه DNA افراد، با هر نسل تغییر کند.

تبلیغات