نقد و بررسی ادله شق القمر در تفاسیر فریقین
آرشیو
چکیده
درباره اثبات نبوت پیامبر (ص) از طریق معجزه حسی سخن های بسیار گفته شده است. از جمله این سخنان داستان شق القمر به مثابه معجزه پیامبر (ص) در سوره قمر از سوره های مکی الاوائل است. مبنای اصلی این قول که در تفاسیر بازتاب یافته، آیه ای از قرآن در آغاز همین سوره است: «اقْتَرَبَتِ السّاعَه وَانْشَقَّ القَمَر». در روایات اسباب نزول آمده است این آیه پس از دو نیم شدن ماه در شب چهاردهم ماه ذی الحجه نازل شد. این روایاتِ اسباب نزول‘ چندگانه اند و با مضامین مختلف و شگفت انگیز نقل شده اند. به همین دلیل عالمانی به نقد آن ها پرداخته، و به انکار اخبار شق القمر روی آورده اند. این عالمان اساساً با وجود قرآن که آ یه ای عقلی است، ضرورتی برای این دسته از معجزات حسی قائل نبوده اند. از جمله این عالمان می توان ابراهیم بن سیار نَظّام، عمرِو بن بَحرِ جاحِظ، هشام بن عَمرِو فُوَطی، و ابوبکرِ اَصَم را یاد کرد. اینان از جمله اولین کسانی هستند که در اوایل سده 3ق قصه شق القمر را انکار کردند. بااین حال، این بحث در سده های متأخرتر از سوی مفسران پرشمار شیعه و سنی به شکل مستند و با ادله متنوع تری نقد شده است. این مفسران گفته اند روایات شق القمر با صراحتِ بیان قرآن در امتناع از آوردنِ معجزاتِ حسّی تعارض دارد. در این مطالعه بنا ست نگاهی به اقوال موافقان و مخالفان بیندازیم، مسائل و ادله و مشکلات پذیرش روایات شق القمر را بیان کنیم، و در نهایت به نَقدِ نظریه مثبِتان و دفاع از نظریه منکران و نسبت دو دیدگاه با جاوادانگی معجزه قرآن بپردازیم.The Splitting of the Moon (Shaqq al-Qamar) in the Shiite and Sunnite Interpretations: a Critical Study
Many words have been said about the proof of the Prophet Muhammad's prophethood through sensory miracles. Among them is the story of Shaqq al-Qamar as a miracle of the Prophet Muhammad (PBUH) in Surah al-Qamar, one of the “Al-Makki al-Awāʾil” Suras. The main basis of beleiving in Shaqq al-Qamar, which is reflected in the interpretations, is a sentence from the Qurʾān itself: “The Hour approached and the the moon separated”, which is mentioned in Asbāb al-Nuzūl narrations: this verse was revealed after the moon had split into two halves on the fourteenth night of Dhul-Hijjah. But these narrations of the reasons for the descent are multiple and have been narrated with different and surprising themes. For this reason, some scholars criticized the narrations and turned to denying the reports of Shaqq al-Qumr. Basically, these scholars, despite the existence of the Qurʾān as an intellectual āya (sign of God), did not see the need for such a sensual miracle as Shaqq al-Qamar. However, Sahqq al-Qamar has been also criticized by contemporary commentators in more documented form and with more diverse evidences. These exegetes said that these narrations are in conflict with the nature of the Qurʾān's call to reasoning and its explicit statements in refusing to bring sensory miracles. In this study, we are going to take a look at the statements of the proponents and opponents, state the problems and evidences and problems of accepting the Sun Moon traditions, and finally criticize the theory of the positive and defend the theory of the negative and compare the two views with the validity of the miracle of the Qurʾān.