بررسی نتایج تصمیمات افتراقی در دادرسی ها در پیشگیری از بزهکاری نوجوانان
آرشیو
چکیده
تصویب قوانین و مقررات همواره برای مهار نمودن بی نظمی در جامعه و مهار تخطی کنندگان از مقررات جامعه، کاری مورد پسند همه ی افراد و همه ی جوامع بوده و هست و می توان گفت امروزه، جامعه یا فردی را نمی توان یافت که به مقررات، نیاز، احساس نکند؛ از طرف دیگر، وفور قوانین و مقررات، همچون تارهای تنیده شده آن قدر زیاد هستند که در برخی مواقع، مجری را از آن آزادی اراده ای دور می دارد که خواسته ی ذاتی بشر است و از این رو، ممکن است نا خواسته، دست به اقداماتی بزند که مشکلاتی برای خود و جامعه ی مخاطب خود، ایجاد کند. آنچه امروزه، کمتر به آن توجه می شود، اجرای درست قوانین و مقررات در فرآیند دادرسی ها است که باعث شده فرد، به جای اصلاح، به یک متخلف از قانون تبدیل شود. به نظر می رسد با توجه به تفاوت شخصیت ها و وجود فرهنگ های مختلف که در حال نزدیک شدن بیشتر به هم هستند، نیاز است در وضع مقررات، به ویژه در مورد نوجوانان به یک سیاست افتراقی درست حقوق آموزشی روی آورده شود؛ به ویژه بعد از خروج مددجو از کانون، تا مهار کردن بزهکار برای مجریان و جامعه راحت تر و بهتر صورت پذیرد. پژوهش گزارش شده در نوشتار حاضر، بر تحلیل پاسخ به پرسش های صورت گرفته از مددجوی کانون اصلاح و تربیت، بررسی فعالیت مددکاران و اطلاعات به دست آمده از قضات، استوار و مبتنی است.Examining the Results of Differential Decisions in Proceedings in the Prevention of Juvenile Delinquency
Passing laws and regulations to curb disorder in society and violators has always been and is preferred by all people and all societies. It can be said that there is no society or individual who does not feel the need for regulations. On the other hand, the abundance of rules and regulations, like woven cords, sometimes keep the executive away from freedom of will, which is the innate nature of human being. Therefore, he may unintentionally take actions undesirable that cause problems for himself and the society. Today, what is less paid attention to is the correct implementation of laws and regulations in the process of proceedings, which has caused a person to become a violator of the law, instead of being reformed. It seems that due to the differences in personalities and the existence of different cultures that are getting closer to each other, it is necessary to turn to a correct differential policy of educational rights in the establishment of regulations, especially in the case of juveniles. Especially when the client leaves the probation, it will be easier and better for the authorities and society to restrain the criminal. The current research is based on the analysis of the clients’ answers to questions that are asked from a client of the reformatory and education center, review of the clients’ activities, and the information obtained from the judges.