نویسندگان: سید محمد آذین
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۸

چکیده

متن

هریک از 50 ایالت آمریکا و ایالت کلمبیا (DC) روز چهارم نوامبر جاری انتخاباتی را برگزار کردند تا 538 نفر از اعضای هیأت الکترال را برگزینند. این هیأت الکترال است که تعیین خواهد کرد چه کسی بر مسند صدارت ایالات متحده تکیه خواهد زد.

چرا این نظام انتخاباتی در آمریکا مورد استفاده قرار گرفته است؟
هیأت الکترال نتیجه توافق میان نویسندگان قانون اساسی ایالات متحده در قرن 18 بود، توافقی میان کسانی که طرفدار انتخابات عمومی‌ و مستقیم بودند و کسانی که معتقد بودند قانون‌گذاران هر ایالت باید رئیس‌جمهور را تعیین کنند. یکی از نگرانی‌ها این بود که درصورت برگزاری انتخابات عمومی‌و مستقیم، آرای مردم میان تعداد زیادی نامزد پراکنده گردد و از اعتبار انتخابات بکاهد.

منتقدان این نظام انتخاباتی چه می‌گویند؟
مخالفان این نظام انتخاباتی معتقدند این سیستم به قدرت گرفتن بیش از حد ایالاتی منجر می‌شود که در آنها آرای هواداران دوحزب تقریبا با یکدیگر برابر است و گاه نامزدها در این میان نیازمند آرای یک نفر برای رسیدن به اکثریت، تصاحب کلیه آرای ایالت و نیل به عدد 270 می‌شوند. این ایالت‌ها را به سبب نقش اثرگذارشان در نتایج نهایی، ایالات جهت ده (Swing states) نامیده‌اند.
 
کسانی که هوادار انتخاباتی یک درجه‌ای برای برگزیدن رئیس جمهور هستند، می‌گویند هیأت‌های الکترال با تمرکز دادن قدرت در ایالت‌های جهت‌ده مشارکت عمومی‌را تضعیف و کمرنگ می‌کنند. از آنجا که یک نامزد ممکن است در بعضی از ایالت‌ها با اختلاف زیادی پیروز شود ولی در برخی دیگر از ایالت‌ها، با اختلاف اندکی رقابت را واگذار کند، برنده انتخابات عمومی‌اولیه ممکن است اکثریت آرای هیأت الکترال را حائز نشود و این به عنوان یکی دیگر از معایب این نظام ارزیابی شده است.
 
در سال 1973 به جهت نقص موجود در نظام انتخاباتی، وضع بی‌سابقه‌ای در تاریخ حقوق اساسی آمریکا شکل گرفت. دراین سال، اگنیو (Agnew) معاون ریچارد نیکسون، رئیس جمهور وقت آمریکا از سمت خود استعفا کرد. وفق اصلاحیه شماره 25 قانون اساسی ایالات متحده، رئیس جمهور، فورد را به عنوان معاون خود تعیین و معرفی کرد و چون با فاصله اندکی، نیکسون در پی مسئله واترگیت مجبور به استعفا از مقام خود شد، فورد موفق شد بدون برگزاری انتخابات بر مسند ریاست جمهوری تکیه زند و شخص دیگری را به عنوان معاون خود تعیین و معرفی کند.
 
چنین بود که تا پیروزی دموکرات‌ها در انتخابات و روی کار آمدن جیمی‌کارتر، نه رئیس جمهور و نه معاون او به از طریق انتخابات به این مقام نرسیده بودند. گروهی بر این باورند که تعیین نامزدهای نظام ریاست جمهوری توسط گروه معدودی از اعضا با نفوذ احزاب،که هیچ گونه نمایندگی از طرف ملت ندارند، منافی اصول دموکراسی است و موجب سلب آزادی افراد در انتخابات اشخاص مورد نظر می‌باشد.هم چنین به عقیده برخی از متخصصین، اینکه هیأت‌های الکترال فاقد هرگونه حق انتخاب و گزینش بوده و فقط ملزم ومتعهد به دادن رای به نامزد حزب خود هستند، یک تشریفات زائد و بی‌حاصل است و باید حذف شده و انتخاب رئیس جمهور مستقیما به اکثریت مطلق آرای ملت صورت گیرد.
 
این روش که به موجب آن هر ایالت یک واحد مستقل محسوب می‌شود و شخصی که در ایالت پیروز می‌شود تمام آرای هر نمایندگان آن ایالت در هیأت الکترال به او تعلق می‌گیرد و آرای اقلیت به حساب نمی‌آید، یک روش غیرمنطقی است زیرا ممکن است شخصی، در سطح ملی، اکثریت آراء را کسب کند ولی به ریاست جمهوری انتخاب نشود، یا شخصی علیرغم کسب اکثریت آراء هیات ایالات کوچک ولو اینکه در ایالات مهم و پر جمعیت رای نیاورد بر رقیب خود پیروز شود و بر مسند ریاست جمهوری تکیه زند؛ چنان که در سال 1876 روتز فورد ودر سال 1888 بنیامین‌هاریسون، رقیب خود از حزب دموکرات را دارای اکثریت آرای ملت بودند شکست داده و به ریاست جمهوری انتخاب شدند.

شرایط لازم برای نامزدی ریاست جمهوری آمریکا
مدت ریاست جمهوری چهارسال و تجدید انتخاب تنها برای یک دوره دیگر بلامانع است. از آن جا که جرج واشینگتن نخستین رئیس جمهور آمریکا برای بار سوم که به ریاست جمهوری انتخاب شد، از پذیرش آن خودداری کرد این سابقه به صورت سنتی درآمد که کسی نمی‌تواند بیش از دوباربه این مقام انتخاب شود.
 
البته این سنت در زمان روزولت شکسته شد و وی برای مرتبه چهارم هم انتخاب شد. از این روی بود که در زمان ریاست جمهوری ترومن به موجب اصلاحی که در قانون اساسی به عمل آمد هیچ کس نمی‌تواند برای بیش از دوبار به سمت ریاست جمهوری نائل شود.(اصلاحیه 22 قانون اساسی) شرط انتخاب شدن به ریاست جمهوری این است که شخص در خاک این کشور متولد شده و از اتباع آن دولت بوده و دارای چهارده سال سابقه سکونت و دست کم سی و پنج سال سن باشد.زنان نیز با این شرایط حق انتخاب شدن را دارند.

تبلیغات