قدرت جانشین اخلاق
آرشیو
چکیده
متن
روز جمعه 26 مهرماه خبری بر روی خروجی رسانهها قرار گرفت که از مشخص شدن اعضای غیردائم جدید شورای امنیت برای سالهای 2009 و 2010 خبر میداد. در این میان رسانهها بیش از همه خبر مربوط به بازماندن جمهوری اسلامی ایران از راهیابی به شورای امنیت با کسب 32 رای در رقابت با ژاپن که با کسب 158 رأی به عضویت غیردائم شورای امنیت درآمد، برجسته کردند و به تفسیر پیرامون آن پرداختند. فارغ از جنجالهای رسانهای درباره علل عدم موفقیت ایران به نظر میرسد در تحلیل این رویداد به چند نکته میتوان اشاره کرد.
نکته نخست به تلاش ایران برای عضویت غیردائم در شورای امنیت باز میگردد. ایران در تاریخ فعالیت 63 ساله سازمان ملل متحد یک بار توانسته به عضویت غیردائم شورای امنیت درآید که به سالهای 56-1955 باز میگردد. در این فاصله ایران در سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و سالهای پس از آن گهگاهی تلاش کرده است به شورای امنیت راه یابد اما در کسب آرای لازم ناموفق بوده است.
ایران به عنوان یکی از کشورهای اولیه بنیانگذار سازمان ملل متحد و نظر به جایگاه و نفوذ منطقهای خود و همچنین فعالیت در حوزه صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی راهیابی به جمع اعضای غیردائم شورای امنیت را از حقوق خود دانسته از این رو برای دستیابی به آن کوشیده است. علاوه بر این جمهوری اسلامی ایران این مهم را نیز مدنظر داشته است که طبق ماده 23 منشور ملل متحد مجمع عمومی در انتخاب اعضای غیردائم شورای امنیت معیارهای زیر را در نظر خواهد گرفت:
1- کمک به حفظ صلح و امنیت بینالمللی و سایر اهداف سازمان ملل متحد
2- توزیع عادلانه کرسیهای شورا از لحاظ جغرافیایی
با این ملاحظات طبیعی است جمهوری اسلامی ایران میبایست به دنبال راهیابی به شورای امنیت باشد چون ورود به شورای امنیت حتی با موقعیت عضو غیردائم نهتنها پرستیژی بینالمللی برای کشور محسوب میشود که کشوری با جایگاه ایران پس از ورود به رکن اجرایی سازمان ملل متحد امکان بهتری برای پیگیری ایدههای خودخواه طرح گفتوگوی تمدنهای آقای خاتمی یا عدالت محوری بینالمللی آقای احمدینژاد پیدا میکند و از طرفی با استفاده از تریبون شورای امنیت و در مقاطعی به عنوان رئیس دورهای شورا براساس حروف الفبا میتواند به سایر اعضای دائم و غیردائم شورای امنیت و همچنین جامعه بینالمللی توجه دهد که برخلاف تبلیغات برخی قدرتها در تهدید جلوه دادن سیاستهای ایران و فعالیت هستهای آن علیه صلح و امنیت جهانی، ایران کشوری است که به مقررات منشور ملل متحد متعهد بوده و از اعضای فعال سازمان ملل متحد در زمینه تحکیم پایههای صلح و امنیت جهانی است. نکته دوم بحث ژاپن است.
ژاپن کشوری است که پس از آمریکا با تأمین 18 درصد بودجه سالانه سازمان ملل متحد دومین عضو ملل متحد در تأمین نیازهای مالی بزرگترین سازمان بینالمللی به شمار میرود. توکیو که مدعی کسب کرسی دائم در شورای امنیت نیز میباشد تاکنون 9 بار توانسته به عضویت غیردائم شورای امنیت درآید و با پیروزی در رقابت با ایران در رأیگیری روز جمعه 26 مهرماه برای دهمین بار به شورای امنیت راه یافت.
طبیعی است اگر معیارهای مجمع عمومی را ملاک قرار دهیم شاید ژاپن در مورد اول یعنی کمک به حفظ صلح و امنیت بینالمللی و سایر اهداف سازمان ملل با توجه به میزان کمکهای مالی به این سازمان نقش موثری ایفا میکند اما در مورد توزیع عادلانه جغرافیایی به نظر میرسد این مساله خیلی به عدالت نزدیک نباشد چراکه ورود یک عضو برای دهمین بار به شورای امنیت آن هم در حالی که بسیاری از اعضای سازمان ملل متحد حتی یک بار هم موفق به کسب کرسی غیردائم در شورای امنیت نشدهاند با عدالت مورد تأکید منشور ملل متحد قابل جمع نیست.
اما به هر صورت ژاپن به عنوان غول اقتصادی اکنون سالهاست که تلاش میکند از حالت کوتولگی سیاسی خارج شده و در عرصه سیاست بینالملل نیز پرقدرت ظاهر شود. ازآنجا که راه ورود به جمع اعضای دائم شورای امنیت همچنان مسدود است و حتی تلاش جمعی ژاپن به همراه برزیل، آلمان و هند و همچنین طرحهای کوفی عنان برای اصلاح ساختار شورای امنیت نتوانسته قفل بسته کرسیهای دائم را باز کند طبیعی است که توکیو برای جبران ناکامیها در این عرصه همچنان به کسب کرسی غیردائم در شورای امنیت دلخوش کند تا اگر به اصل قدرت دسترسی ندارد لااقل از فرع آن یعنی نفوذ ناشی از عضویت غیردائم در شورای امنیت برای اثرگذاری در تصمیمگیریها و مدیریت قدرتهای بزرگ نسبت به مسائل در دستور کار رکن اجرایی سازمان ملل متحد بهرهمند شود.
البته همزمان با این تمایلات درونی ژاپن، برخی اعضای دائم شورا از جمله چین نیز بدشان نمیآید که بدین ترتیب ژاپن را سرگرم ساخته توکیو را از پیگیری آرزوی دیرین خود یعنی تلاش برای کسب کرسی دائم شورای امنیت با حق وتو منصرف سازند یا برای مدت کوتاهی توجه این کشور را منحرف سازند.
نکته سوم درباره رقابت ایران و ژاپن برای راهیابی به شورای امنیت و علت رای بالای ژاپن نسبت به ایران در این رقابت به ساختار شورای امنیت و نوع رای دادن 192 کشور عضو سازمان ملل متحد باز میگردد که به رغم سیاستهای اعلامی بسیاری از کشورها به نظر میرسد در سطح سیاستهای عملی جهتگیری و تصمیمات دولتها همچنان قدرت محور یا ممزوج با ملاحظات قدرت است.
در واقع اعضای سازمان ملل متحد حتی بسیاری از 118 کشور عضو جنبش تعهد و در حلقهای محدودتر 57 کشور عضو سازمان کنفرانس اسلامی در آراء خود به نظر میرسد به ملاحظات سیاسی توجه بیشتری دارند تا مقوله با ارزش عدالت محوری. به قول پروفسور ویرالی مجمع عمومی برای انتخاب اعضای غیردائم شورای امنیت جهانی به جای ملاک جغرافیایی فیزیکی ملاک ظریفتر دیگری یعنی جغرافیایی سیاسی را برگزیده است.
از آنجا که اتمسفر حاکم بر شورای امنیت با معادله قدرت آمیخته است و چنین اتمسفری بر فضای مجمع عمومی نیز گسترش یافته است طبیعی است که کشورها در رای دادن خود به جای طراز عدالت از طراز قدرت استفاده میکنند و این البته جای تاسف است که بسیاری از کشورهای درحال توسعه به رغم آگاهی از پیامدهای توزیع ناعادلانه قدرت در نظام بینالملل همچنان ترجیح میدهند مطابق میل کشورهای قدرت محور رفتار کرده این رویکرد را در اعلام رای خود نیز تسری دهند چنان که این برای نخستین بار نیست که یک کشور در حال توسعه در رقابت با ژاپن که از اعضای گروه هشت نیز محسوب میشود آراء کمتری کسب میکند چنان که در سال 2006-2005 نیز هند در رقابت با ژاپن نتوانست بیشتر از 44 رای کسب نماید.
نکته چهارم اینکه ورود به شورای امنیت لزوما نیز به قدرت محوری یا ثروت محوری کشورهای داوطلب عضویت باز نمیگردد چرا که به نظر میرسد در این مقوله عناصر دیگری نیز دخیل هستند از جمله اینکه کشور داوطلب کسب کرسی غیردائم شورای امنیت تا چه میزان دارای استقلال سیاسی است و تا چه میزان در تصمیمگیریها و موضعگیریها تابع سیاستهای اعضای دائم شورای امنیت است. شاید به همین خاطر است که برخی کشورهای کوچک و ذرهای یا میکرو state نظیر گویان، جامائیکا و اردن موفق شدهاند چند بار در شورای امنیت راه یابند اما در مقابل کشوری نظیر ایران فقط یکبار توانسته عضو غیردائم شورای امنیت شود.
البته در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با توجه به استقلال سیاسی ایران در عرصه روابط بینالملل و ایستادگی در برابر زیاده طلبیهای برخی قدرتها از یک سو و دیدگاه محوری ایران مبنی بر لزوم تجدید نظر در نظام توزیع قدرت و ثروت بینالمللی به ویژه اصلاح ساختار شورای امنیت از سوی دیگر طبیعی است که قدرتهای بزرگ خیلی مایل نباشند به ایران اجازه مانور بیشتری بدهند و شاید به همین علت است که در رایزنیهایی که با سایر اعضای سازمان ملل متحد داشتند مانع کسب آراء بیشتر ایران شدند و در نتیجه ایران از راهیابی به شورای امنیت بازماند و بدین ترتیب انتخاب ژاپن برای دهمین بار و عدم اقبال به ایران و متعاقب آن خرسندی نمایندگان آمریکا و انگلیس در سازمان ملل متحد از نتیجه رای گیری این پیام را برای جامعه جهانی به همراه داشت که نظام بینالملل و به ویژه شورای امنیت همچنان قدرت محور است و این ملاحظات راهبرد سیاست مبتنی بر قدرت است که نتیجه رایگیری را مشخص میسازد نه عدالت.
و نکته آخر اینکه هرچند نقش دیپلماسی فعال و رایزنی مستمر با سایر اعضای سازمان ملل متحد در کسب آراء بیشتر را نمیتوان انکار کرد اما نکته مهمتر تصمیم ژاپن برای نامزدی عضویت در شورای امنیت بود که به نظر میرسد توکیو با این تصمیم و رقابت با ایران عملا معادلات را برهم زد چرا که در مصاف با ژاپن امکان موفقیت کشور رقیب کم میشود و این موضوع برمیگردد به جایگاه ژاپن و معادله قدرت در نظام بینالملل.
البته ژاپن با این تصمیم خود نشان داد که بیشتر به قدرت محوری در نظام بینالملل پایبند است تا اخلاق محوری چه در غیراینصورت با توجه به رایزنیهای ایران با مقامات توکیو و نظر به 9 بار عضویت ژاپن در جمع اعضای غیردائم شورای امنیت توکیو میبایست به نفع ایران کنار برود اما با توجه به تصمیم قطعی ژاپن پیشاپیش میشد حدس زد که توکیو برنده این رقابت است و تلاش ایران در این فاصله حداکثر میتوانست فاصله آراء را کمتر نماید نه اینکه به پیروزی بر ژاپن منجر شود.
نکته نخست به تلاش ایران برای عضویت غیردائم در شورای امنیت باز میگردد. ایران در تاریخ فعالیت 63 ساله سازمان ملل متحد یک بار توانسته به عضویت غیردائم شورای امنیت درآید که به سالهای 56-1955 باز میگردد. در این فاصله ایران در سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و سالهای پس از آن گهگاهی تلاش کرده است به شورای امنیت راه یابد اما در کسب آرای لازم ناموفق بوده است.
ایران به عنوان یکی از کشورهای اولیه بنیانگذار سازمان ملل متحد و نظر به جایگاه و نفوذ منطقهای خود و همچنین فعالیت در حوزه صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی راهیابی به جمع اعضای غیردائم شورای امنیت را از حقوق خود دانسته از این رو برای دستیابی به آن کوشیده است. علاوه بر این جمهوری اسلامی ایران این مهم را نیز مدنظر داشته است که طبق ماده 23 منشور ملل متحد مجمع عمومی در انتخاب اعضای غیردائم شورای امنیت معیارهای زیر را در نظر خواهد گرفت:
1- کمک به حفظ صلح و امنیت بینالمللی و سایر اهداف سازمان ملل متحد
2- توزیع عادلانه کرسیهای شورا از لحاظ جغرافیایی
با این ملاحظات طبیعی است جمهوری اسلامی ایران میبایست به دنبال راهیابی به شورای امنیت باشد چون ورود به شورای امنیت حتی با موقعیت عضو غیردائم نهتنها پرستیژی بینالمللی برای کشور محسوب میشود که کشوری با جایگاه ایران پس از ورود به رکن اجرایی سازمان ملل متحد امکان بهتری برای پیگیری ایدههای خودخواه طرح گفتوگوی تمدنهای آقای خاتمی یا عدالت محوری بینالمللی آقای احمدینژاد پیدا میکند و از طرفی با استفاده از تریبون شورای امنیت و در مقاطعی به عنوان رئیس دورهای شورا براساس حروف الفبا میتواند به سایر اعضای دائم و غیردائم شورای امنیت و همچنین جامعه بینالمللی توجه دهد که برخلاف تبلیغات برخی قدرتها در تهدید جلوه دادن سیاستهای ایران و فعالیت هستهای آن علیه صلح و امنیت جهانی، ایران کشوری است که به مقررات منشور ملل متحد متعهد بوده و از اعضای فعال سازمان ملل متحد در زمینه تحکیم پایههای صلح و امنیت جهانی است. نکته دوم بحث ژاپن است.
ژاپن کشوری است که پس از آمریکا با تأمین 18 درصد بودجه سالانه سازمان ملل متحد دومین عضو ملل متحد در تأمین نیازهای مالی بزرگترین سازمان بینالمللی به شمار میرود. توکیو که مدعی کسب کرسی دائم در شورای امنیت نیز میباشد تاکنون 9 بار توانسته به عضویت غیردائم شورای امنیت درآید و با پیروزی در رقابت با ایران در رأیگیری روز جمعه 26 مهرماه برای دهمین بار به شورای امنیت راه یافت.
طبیعی است اگر معیارهای مجمع عمومی را ملاک قرار دهیم شاید ژاپن در مورد اول یعنی کمک به حفظ صلح و امنیت بینالمللی و سایر اهداف سازمان ملل با توجه به میزان کمکهای مالی به این سازمان نقش موثری ایفا میکند اما در مورد توزیع عادلانه جغرافیایی به نظر میرسد این مساله خیلی به عدالت نزدیک نباشد چراکه ورود یک عضو برای دهمین بار به شورای امنیت آن هم در حالی که بسیاری از اعضای سازمان ملل متحد حتی یک بار هم موفق به کسب کرسی غیردائم در شورای امنیت نشدهاند با عدالت مورد تأکید منشور ملل متحد قابل جمع نیست.
اما به هر صورت ژاپن به عنوان غول اقتصادی اکنون سالهاست که تلاش میکند از حالت کوتولگی سیاسی خارج شده و در عرصه سیاست بینالملل نیز پرقدرت ظاهر شود. ازآنجا که راه ورود به جمع اعضای دائم شورای امنیت همچنان مسدود است و حتی تلاش جمعی ژاپن به همراه برزیل، آلمان و هند و همچنین طرحهای کوفی عنان برای اصلاح ساختار شورای امنیت نتوانسته قفل بسته کرسیهای دائم را باز کند طبیعی است که توکیو برای جبران ناکامیها در این عرصه همچنان به کسب کرسی غیردائم در شورای امنیت دلخوش کند تا اگر به اصل قدرت دسترسی ندارد لااقل از فرع آن یعنی نفوذ ناشی از عضویت غیردائم در شورای امنیت برای اثرگذاری در تصمیمگیریها و مدیریت قدرتهای بزرگ نسبت به مسائل در دستور کار رکن اجرایی سازمان ملل متحد بهرهمند شود.
البته همزمان با این تمایلات درونی ژاپن، برخی اعضای دائم شورا از جمله چین نیز بدشان نمیآید که بدین ترتیب ژاپن را سرگرم ساخته توکیو را از پیگیری آرزوی دیرین خود یعنی تلاش برای کسب کرسی دائم شورای امنیت با حق وتو منصرف سازند یا برای مدت کوتاهی توجه این کشور را منحرف سازند.
نکته سوم درباره رقابت ایران و ژاپن برای راهیابی به شورای امنیت و علت رای بالای ژاپن نسبت به ایران در این رقابت به ساختار شورای امنیت و نوع رای دادن 192 کشور عضو سازمان ملل متحد باز میگردد که به رغم سیاستهای اعلامی بسیاری از کشورها به نظر میرسد در سطح سیاستهای عملی جهتگیری و تصمیمات دولتها همچنان قدرت محور یا ممزوج با ملاحظات قدرت است.
در واقع اعضای سازمان ملل متحد حتی بسیاری از 118 کشور عضو جنبش تعهد و در حلقهای محدودتر 57 کشور عضو سازمان کنفرانس اسلامی در آراء خود به نظر میرسد به ملاحظات سیاسی توجه بیشتری دارند تا مقوله با ارزش عدالت محوری. به قول پروفسور ویرالی مجمع عمومی برای انتخاب اعضای غیردائم شورای امنیت جهانی به جای ملاک جغرافیایی فیزیکی ملاک ظریفتر دیگری یعنی جغرافیایی سیاسی را برگزیده است.
از آنجا که اتمسفر حاکم بر شورای امنیت با معادله قدرت آمیخته است و چنین اتمسفری بر فضای مجمع عمومی نیز گسترش یافته است طبیعی است که کشورها در رای دادن خود به جای طراز عدالت از طراز قدرت استفاده میکنند و این البته جای تاسف است که بسیاری از کشورهای درحال توسعه به رغم آگاهی از پیامدهای توزیع ناعادلانه قدرت در نظام بینالملل همچنان ترجیح میدهند مطابق میل کشورهای قدرت محور رفتار کرده این رویکرد را در اعلام رای خود نیز تسری دهند چنان که این برای نخستین بار نیست که یک کشور در حال توسعه در رقابت با ژاپن که از اعضای گروه هشت نیز محسوب میشود آراء کمتری کسب میکند چنان که در سال 2006-2005 نیز هند در رقابت با ژاپن نتوانست بیشتر از 44 رای کسب نماید.
نکته چهارم اینکه ورود به شورای امنیت لزوما نیز به قدرت محوری یا ثروت محوری کشورهای داوطلب عضویت باز نمیگردد چرا که به نظر میرسد در این مقوله عناصر دیگری نیز دخیل هستند از جمله اینکه کشور داوطلب کسب کرسی غیردائم شورای امنیت تا چه میزان دارای استقلال سیاسی است و تا چه میزان در تصمیمگیریها و موضعگیریها تابع سیاستهای اعضای دائم شورای امنیت است. شاید به همین خاطر است که برخی کشورهای کوچک و ذرهای یا میکرو state نظیر گویان، جامائیکا و اردن موفق شدهاند چند بار در شورای امنیت راه یابند اما در مقابل کشوری نظیر ایران فقط یکبار توانسته عضو غیردائم شورای امنیت شود.
البته در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با توجه به استقلال سیاسی ایران در عرصه روابط بینالملل و ایستادگی در برابر زیاده طلبیهای برخی قدرتها از یک سو و دیدگاه محوری ایران مبنی بر لزوم تجدید نظر در نظام توزیع قدرت و ثروت بینالمللی به ویژه اصلاح ساختار شورای امنیت از سوی دیگر طبیعی است که قدرتهای بزرگ خیلی مایل نباشند به ایران اجازه مانور بیشتری بدهند و شاید به همین علت است که در رایزنیهایی که با سایر اعضای سازمان ملل متحد داشتند مانع کسب آراء بیشتر ایران شدند و در نتیجه ایران از راهیابی به شورای امنیت بازماند و بدین ترتیب انتخاب ژاپن برای دهمین بار و عدم اقبال به ایران و متعاقب آن خرسندی نمایندگان آمریکا و انگلیس در سازمان ملل متحد از نتیجه رای گیری این پیام را برای جامعه جهانی به همراه داشت که نظام بینالملل و به ویژه شورای امنیت همچنان قدرت محور است و این ملاحظات راهبرد سیاست مبتنی بر قدرت است که نتیجه رایگیری را مشخص میسازد نه عدالت.
و نکته آخر اینکه هرچند نقش دیپلماسی فعال و رایزنی مستمر با سایر اعضای سازمان ملل متحد در کسب آراء بیشتر را نمیتوان انکار کرد اما نکته مهمتر تصمیم ژاپن برای نامزدی عضویت در شورای امنیت بود که به نظر میرسد توکیو با این تصمیم و رقابت با ایران عملا معادلات را برهم زد چرا که در مصاف با ژاپن امکان موفقیت کشور رقیب کم میشود و این موضوع برمیگردد به جایگاه ژاپن و معادله قدرت در نظام بینالملل.
البته ژاپن با این تصمیم خود نشان داد که بیشتر به قدرت محوری در نظام بینالملل پایبند است تا اخلاق محوری چه در غیراینصورت با توجه به رایزنیهای ایران با مقامات توکیو و نظر به 9 بار عضویت ژاپن در جمع اعضای غیردائم شورای امنیت توکیو میبایست به نفع ایران کنار برود اما با توجه به تصمیم قطعی ژاپن پیشاپیش میشد حدس زد که توکیو برنده این رقابت است و تلاش ایران در این فاصله حداکثر میتوانست فاصله آراء را کمتر نماید نه اینکه به پیروزی بر ژاپن منجر شود.