نویسندگان: سید مرتضی ابطحی
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۸

چکیده

متن

با اینکه حوزه علمیه لبنان از لحاظ میزان اثرگذاری علمی هیچگاه به پای حوزه‌های ایران و عراق نرسیده است، امّا از گذشته تا امروز برخی از علمای لبنانی توانسته‌اند جایگاه خود را در حرکت علمی-سیاسی شیعه تثبیت کنند و علاوه بر حضور در وادی فکری جهان تشیّع تأثیرات سیاسی مهمّی نیز برجای گذارند. بنابر برخی روایات تاریخی، ورود تشیّع به لبنان با نام ابوذر غفاری، صحابی بزرگ پیامبر و یار تبعیدی امام علی(ع) گره خورده است. خلیفه سوم که تحمّل انتقادات گزنده وی را نداشت، او را به شام تبعید کرد، امّا معاویه نیز تاب وی را نیاورد و او را روانه یکی از روستاهای جبل عامل کرد که این امر، آغازی بر گسترش تشیّع در لبنان شد.
 
جبل عامل که منطقه‌ای کوهستانی و مرزی بین سوریه و فلسطین اشغالی است و از لحاظ منابع مالی هم اهمیت خاصّی نداشته تا جلب توجّه کند، فضای آرام‌تری را برای شیعیان به وجود آورد تا به‌رغم فشارها و کارشکنی‌ حکومت‌هایی که سنّی مذهب بودند، بتوانند به حیات خود ادامه دهند. شیعه در لبنان آرام‌آرام به رشد خود ادامه داد. متأسفانه بخش عظیمی از اطلاعات حیاتی شیعیان لبنانی در حمله عثمانی‌ها در قرن 11 از بین رفته است. امّا در هر صورت حیات فکری لبنان با ظهور علمایی همچون شهید اوّل در قرن هشتم که یکی از استوانه‌های فقه شیعه به شمار می‌آید و کتاب لمعه وی هنوز هم یکی از متون اصلی فقهی شیعه است، جان تازه‌ای گرفت.
 
شهید اوّل که بار علمی خود را در حوزه نجف بسته بود، با ورود به لبنان حیات تازه‌ای به حوزه‌های علمیه منطقه جبل عامل داد. نفوذ فکری و تأثیر اجتماعی وی به گونه‌ای شد که حاکمان سنّی‌مذهب وقت، تاب وی را نیاورده و به دستور حاکم شرع، او را اعدام کردند. پس از وی حوزه علمیه لبنان قدرت پیش را از دست داد، امّا با توجه به اطلاعات به دست آمده براساس سنّت اجازه روایت در بین عالمان دین، می‌توان گفت حیات فکری در این کشور قطع نشد. اوج قدرت حوزه‌ فکری لبنان، پس از شهید اوّل در زمان شهید ثانی(قرن10) بود. شهید ثانی که در فقه و اصول یکی از عالمان مطرح در زمان خویش محسوب می‌شد، توانست فقه شیعه را بر مبنای کتاب لمعه شهید اوّل پیش ببرد.
 
شرح لمعه شهید ثانی، هنوز هم از کتب درسی حوزه‌های علمیه به شمار می‌آید. در اقلّیت بودن شیعیان لبنان از یک سو و بروز اغتشاشات فرقه‌ای و فشار حاکمان عثمانی از سوی دیگر، ریسک زندگی برای عالمان شیعه این منطقه را بالا می‌برد. دادن لقب شهید به دو عالم مطرح لبنانی، نشانگر وجود همین فشارها بر عالمان و شیعیان لبنان است. به‌رغم وجود حوزه عراق که مرجع اصلی دینی شیعیان بود وجوهات شرعی که محلّ درآمد اصلی طلاب محسوب می‌شود، کمتر به لبنان می‌آمد و از همین منظر، حوزه و عالمان آن، همیشه با مشکلات مادّی روبرو بودند.
 
اگرچه شهید اوّل دعوت ایرانیان به این کشور را نپذیرفت، امّا عالمان لبنانی از قرن 10 به ایران آمدند تا علاوه بر مشروعیت‌بخشی به حکومت تازه‌تأسیس شیعه صفوی، خلأ فکری آن‌را نیز پر کنند. همین مساله باعث ایجاد پیوند فکری میان حوزه ایران و لبنان شد. شرایط خاص زندگی در لبنان، و فضای متکثّر فرهنگی این کشور باعث آن شده تا حوزه علمیه این کشور شکلی خاصّ به خود بگیرد. لبنان، کشور فرهنگ‌های مختلف است و از همین منظر حوزه‌های علمیه آن، تحمّل و مدارای بیشتری را نسبت به حوزه نجف که جایگاه اجتماعی تثبیت‌شده‌ای دارند، از خود نشان می‌دهند و عالمان مطرح حوزه علمیه لبنان چاره‌ای جز تبادل فرهنگی با دیگران نمی‌دیدند.
 
حضور علمای برجسته شیعه لبنانی در ایران مانند محقق کرکی، شیخ حرّ عاملی و شیخ بهایی از آغازین سالهای به قدرت رسیدن سلسله صفویه از نتایج همین تبادل فرهنگی است که تأثیرات عمیقی بر نظام فکری و سیاسی ایران گذاشت. متد اجتهادی محقق کرکی هنوز هم مورد توجّه علمای شیعه است و نیز هیچ فقیهی نیست که بدون استناد به «وسائل‌الشیعه» شیخ حرّ عاملی به اجتهاد بپردازد. حوزه لبنان تنها به فقه و اصول نمی‌پرداخت و ادبیات و شعر نیز در این حوزه رواج داشت. براساس تحقیقات علامه امینی در کتاب الغدیر، یک‌چهارم ادیبان روایتگر غدیر در قرون 10 تا 12 را عالمان جبل عامل لبنان تشکیل می‌دادند.
 
لبنان که پایتختش به عروس خاورمیانه شهرت داشت، در قرون معاصر مورد توجّه قدرت‌های استعمارگر قرار گرفت. قرابت این کشور با فلسطین و مساله اشغال آن توسط اسرائیلی‌ها نیز علّت دیگری شد تا به‌رغم رسیدن به نوعی همزیستی مسالمت‌آمیز در میان فرقه‌های مختلف لبنانی و گروه‌های سیاسی، این کشور در معرض خطرات جدّی خارجی قرار گیرد. وجه غالب حوزه‌ علمیه لبنان در این زمان را می‌توان حضور در حرکت‌های اجتماعی و سیاسی دانست.
 
عالمان شیعی مانند سید محسن امین (1284) و سید عبدالحسین شرف‌الدّین از عالمان شاخص حوزه لبنان بودند و علاوه بر اثرگذاری بر فضای زندگی شیعیان لبنانی به تغییر جوّ سیاسی علیه استعمار فرانسه و مساله فلسطین، به کلّ لبنان کمک شایانی کردند. با این حال حوزه علمیه لبنان ارتباطش را با ایران قطع نکرد. در عین آنکه روشنفکران ایرانی مانند علی شریعتی مشی مجتهدان لبنانی مانند شرف‌الدّین و سید محسن امین را می‌ستودند، علمای لبنان مانند شیخ محمّد جواد مغنیه به روحانیون و روشنفکران انقلابی ایران خوراک فکری می‌دادند. همچنین به وصیّت شرف الدّین، سید موسی صدر به لبنان رفت تا ادامه‌دهنده راه شرف‌الّدین باشد.
 
امّا مخالفان از قدرت گرفتن این روحانی شیعه هراسیدند و چاره‌ای جز حذف وی نداشتند. شاید همین برخوردها بود که به رادیکال‌تر شدن فضای حاکم بر حوزه‌های علمیه لبنان کمک کرد. از سویی، سران حزب الله لبنان را شاگردان محمد حسن فضل الله، عالم دیگر مطرح در زمانه ما تشکیل می‌دهند. سید حسن نصرالله، روحانی لبنانی رهبر حزب الله اگر چه شاگرد وی نیست، امّا قدرت‌گیری حزب الله لبنان می‌تواند راه را برای اتّصال حوزه علمیه لبنان و روحانیون این منطقه با قدرت سیاسی بگشاید.

تبلیغات