آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۸

چکیده

متن

رئیس مجالس اول تا سوم که رئیس‌جمهور چهارم ایران شد و شعار افزایش تولید،خصوصی‌سازی،ایجاد مناطق آزاد تجاری،استفاده از منابع مالی خارجی،دعوت از سرمایه‌داران ایرانی مقیم خارج،حذف سوبسید و یارانه‌های دولتی،آزادی واردات کالا،افزایش رفاه اجتماعی و خدمات عمومی‌و...داد،چپ‌ها فغان به آسمان بردند که اکبر‌هاشمی‌رفسنجانی نسخه بانک جهانی و صندوق بین المللی پول را پیاده می‌کند و ولده سیاست‌های جدید، لیبرالیسم است.هاشمی‌عضو جامعه روحانیت مبارز، لیبرال‌مسلک نبود که منتقد لیبرال‌ها نیز بود،اما می‌کوشید در میانه دعوای رادیکال‌های انقلابی و لیبرال‌های نهضت آزادی اگر از حذف دومی‌جلوگیری نمی‌کند،لااقل از شدت عمل اولی بکاهد.
 
این بار چپ‌ها وی را هدف گرفته بودند و نقدشان لیبرال مرامی‌دولت‌هاشمی‌در بعد اقتصادی و فرهنگی بود؛که سیاست‌های تعدیل اقتصادی دستپخت اقتصاددانان لیبرال است و لیبرالیسم اقتصادی،لیبرالیسم فرهنگی را پرو بال می‌دهد:« آنچه امروز در همه امور و زمینه‌های فرهنگی مشاهده می‌کنیم، چیزی جز بی‌برنامگی و روزمرگی نیست و بالطبع در این خلاء و بی‌‌تدبیری سیاست‌های فرهنگی،‌ جامعه ما هم اکنون از فرهنگ و ادب جهانی و ایدئولوژی‌های امروزی متأثر شده و مسلم است که به تدریج در ورطه «لیبرالیسم فرهنگی» فرو می‌غلتد... در بعد داخلی به حق می‌توان «سرمایه‌داری» را پایگاه اصلی اشاعه فرهنگ منحط غربی و منشا صدور فرهنگ لائیک و لاابالی‌‌گری به‌عنوان یکی از وجوه لیبرالیسم فرهنگی دانست.»(ماهنامه بیان)
 
اعتراض به لیبرالیسم فرهنگی دولت‌هاشمی‌با استعفای سید محمد خاتمی‌وزیر ارشاد فروکش کرد،اما چنانکه‌هاشمی‌نقل کرده:«آقای لاریجانی هم که بعد از آقای خاتمی‌آمد،به او گفتم که شما در آن مقداری که آقای خاتمی‌پیش رفته است،عقب گرد نکنید و بیشتر باید به طرف بازشدن حرکت کنید.»(هاشمی‌بدون روتوش؛148)هاشمی‌فقط معتقد به تعدیل اقتصادی نبود که مجبور به متوقف کردن آن شد،که به تعدیل اجتماعی نیز باورمند بود:«روزهای اول از من پرسیدند که اگر زن‌ها کت و شلوار یا کت و دامن بپوشند یا چادر نگذارند،چه می‌شود؟گفتم این حکم شرعی نیست و می‌توانند کت و شلوار بپوشند و امثال اینگونه بحث‌ها.یا مثلا بچه‌ها در مدرسه مقنعه سرشان می‌کردند و می‌گفتم که چه لزومی‌دارد بچه در مدرسه مقنعه بگذارد.
 
اینها که هنوز تکلیف نشده‌اند.یا معتقد بودم که رنگ لباس آزاد است.»(همان؛130)این فقط کارگزاران فرهنگی-اجتماعی دولت‌هاشمی‌نبودند که به خاطر سیاست‌های به اصطلاح لیبرال‌گرایانه‌شان مورد انتقاد قرار گرفتند،که کارگزاران سیاسی دولت نیز که در حزب “کارگزاران سازندگی”گرد آمدند هم با واکنش تند راستگرایان روبرو شدند که از بازگشت حاکمیت لیبرال‌ها در هراس بودند؛در آستانه انتخابات مجلس پنجم که کارگزاران به پیروزی نسبی دست یافتند،هشدار چهره‌هایی چون علی اکبر ناطق نوری درباره تکرار مشروطه اشاره مستقیمی‌به “خطر لیبرال‌های کارگزارانی” داشت: «اگر تفکر لیبرالی برکشور حاکم شود، ذلت و وابستگی قبل از انقلاب باز خواهد گشت...
 
اگر لیبرال‌ها و تکنوکرات‌ها به مجلس پنجم راه یابند، ممکن است تاریخ دوران مشروطیت تکرار شود...لیبرال‌های وابسته به غرب که در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی‌حاکمیت را به دست گرفتند،به دلیل عدم شناخت از مردم مسلمان بی‌توفیق بودند...»ده سال پیش از آنکه حسین مرعشی سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی این حزب را لیبرال-دموکرات مسلمان بخواند،اسد الله بادامچیان از اعضای ارشد موتلفه اسلامی‌کارگزارانی‌ها را “لیبرال مذهبی‌”نامیده بود؛حال اینکه مرعشی هم وقتی در سال 85 رسما به مرام لیبرالی حزب کارگزاران اشاره کرد،گفت:« این حزب لیبرال‌– دموکرات در روزهای ابتدایی تبلورش آقای رفسنجانی بود که به سازندگی مشهور بود.»
 
هدایت آقایی دیگر عضو ارشد کارگزاران در واکنش به هجمه‌ها درباره لیبرال-مسلمان بودن حزب متبوعش گفت:«‌برخی واژه‌ها در ادبیات سیاسی بدنام شده‌اند؛ این در حالی است که چنین واژه‌هایی در اصل بد نیستند اما در شرایطی به عنوان مثال قصد این بوده که یک گروه سیاسی را از جامعه حذف کنند، لذا مارک مثلا لیبرال به آن زدند، از این رو این تصور به وجود می‌آید که مثلا لیبرال چیز خیلی بدی است.»(گفت و گو با ایسنا)کارگزاران در حالی از دل دولت سازندگی سربرآورد و به زعامت او اتکا کرد که‌ هاشمی‌بعدها انتقاداتی را بر آنها وارد کرد:«من الان از این گونه افراد انتقاد دارم.برای اینکه بعد که دوم خرداد را راه انداختند،در روزنامه‌هایی که دست آنها بود،چیزی از سازندگی نگفتند.»(همان؛137)

تبلیغات