نویسندگان: سایه ماندگار
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۸

چکیده

متن

پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پس از روی کار آمدن ولادیمیر پوتین به عنوان رئیس‌جمهور روسیه، ایالات متحده و کشورهای اروپایی همواره بر سر مسایلی همچون انرژی، گسترش ناتو و نفوذ کشورهای مختلف در حوزه‌های فرامنطقه با یکدیگر اختلاف داشته‌اند. اگرچه روسیه در آغازین سال‌های پس از فروپاشی امپراتوری سرخ، با ریاست‌جمهوری بوریس یلتسین، رئیس‌جمهوری وقت این کشور بی‌محابا به سمت اقتصاد بازار آزاد رفت، اما فقدان زیرساخت‌های مناسب و شالوده کمونیستی روسیه؛ اقتصاد این کشور را تا مرز ویرانی پیش برد و باعث شد تا تورم، شکاف طبقاتی و فساد بر روسیه حاکم شده و مردم هویت و ناسیونالیسم خود را برباد رفته ببینند.
 
با روی کار آمدن ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور پیشین و نخست‌وزیر کنونی اما این کشور توانست در حوزه‌های مختلف با پیشرفت‌های چشمگیری مواجه شود. اقتصاد روسیه به سرعت رو به بهبود گذاشت و درآمد سرانه افزایش پیدا کرد. مردم روسیه کم‌کم هویت خود را بازیافتند و زخم عمیق ناشی از غرور جریحه‌دار شده آنان التیام یافت و مسکو توانست نفوذ و نقش تاریخی خود را در عرصه بین‌الملل تاحدودی بازیابد. بسیاری این روز‌ها بر این باورند که جنگ گرجستان و روسیه کابوس جنگ سرد را بازگردانده است. اما حقیقت چیز دیگری است. روسیه هنوز از لحاظ اقتصادی در حدی نیست که بتواند بازی دیگری مشابه آنچه در جنگ سرد رخ داد را با غرب تکرار کند.
 
اتحادیه اروپایی امروز تقریبا اکثر کشورهای پیشتر کمونیست را شامل می‌شود و حوزه نفوذ روسیه در این قاره محدود شده است. اگرچه اروپا همچنان به نفت و گاز روسیه وابسته است اما این وابستگی در حدی نیست که بتوان گفت مسکو با این ابزار می‌تواند قدرتش را بر اروپا دیکته کند. روسیه امروز به خوبی می‌داند که نیازمند اقتصاد به هم پیوسته جهانی است و به تکنولوژی و صنعت غرب نیاز دارد. به همین دلیل است که دیپلماسی همیشه زیرکانه روسی همه آنچه را که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بافته پنبه نخواهد کرد. تئوری آغاز جنگ سرد شاید رویای کسانی باشد که همچنان در فضای دو قطبی زندگی می‌کنند و نوستالژی آن روزها را دارند، غافل از آنکه خود روس‌ها هم علاقه‌ای به بازگشت به آن دوران ندارند، دست کم با شرایط کنونی‌شان. به همین دلیل است که اختلافات کنونی روسیه و غرب بیشتر تاکتیکی است تا راهبردی.

بحران گرجستان، آبخازیا و اوستیا
بحران گرجستان پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و روی کار آمدن دولت غرب‌گرای ادوارد شواردنادزه در این کشور آغاز شد. گرایش تفلیس به غرب باعث شده تا روسیه از استقلال استان‌های آبخازیا و اوستیای جنوبی حمایت و از آن به عنوان ابزاری برای غرب‌گرایی تفلیس استفاده کند.

بحران سپر دفاع موشکی ناتو
ایالات متحده به بهانه مقابله با تهدیدات موشکی خاورمیانه و از جمله ایران چندی پیش پیمان استقرار سامانه دفاع موشکی در لهستان و جمهوری چک را به امضا رساند. این اقدام اما با خشم شدید مقامات کرملین مواجه شد که آن را مغایر با منافع ملی و تهدیدی آشکار علیه خود توصیف کردند.

بحران کوزوو
کشورهای حوزه بالکان در زمان حیات اتحاد جماهیر شوروی همواره تحت نفوذ و سیطره مسکو بودند اما پس از فروپاشی شوروی به تدریج به سوی غرب متمایل شدند.
استقلال کوزوو از صربستان که سال گذشته انجام شد با حمایت آمریکا و اتحادیه اروپایی مواجه شد. اما مسکو هشدار داد این اقدام را در آبخازیا و اوستیای جنوبی تلافی خواهد کرد.

اوکراین
انقلاب نارنجی در این کشور با حمایت سیاسی غرب مخالفان روسیه را در اوکراین که راه عبور انرژی روسیه به اروپا است، در سال 2004 میلادی به روی کار آورد.

ونزوئلا
هوگو چاوس، رئیس‌جمهور چپ‌گرای این کشور آمریکای لاتین یکی از کسانی است که در سال‌های اخیر مواضعی شدیدا ضد آمریکایی اتخاذ کرده و پیوند‌های عمیقی با مسکو دارد.

کوبا
این کشور که در فاصله 150 کیلومتری آب‌های ایالت فلوریدای آمریکا قرار دارد، پس از انقلاب سال 1959 فیدل کاسترو حکومتی کمونیستی داشته است.

تبلیغات