بازگشت استالینیسم
آرشیو
چکیده
متن
«رهیافت روسیه درست شبیه هیتلر است.» این جملهای بود که زیبگینیو برژینسکی، دانشمند علوم سیاسی و مشاور باراک اوباما، نامزد انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در گفتوگو با روزنامه آنلاین دیولت چاپ آلمان بر زبان آورد. برژینسکی گفت: «از زمانی که روسیه دست به اقدامات تجاوزکارانه در گرجستان زد، انتقادات جهانی بیشتر شده است. زیرا پوتین روسیه را در مسیری وانهاد که بسیار شبیه راه استالین و هیتلر است.» برژینسکی در این گفتوگو از غرب میخواهد تمام تلاش خود را برای منزوی کردن روسیه به کار گیرد.
تهاجم روسیه به گرجستان را چگونه ارزیابی میکنید؟
فکر میکنم آنچه قبل از مطرح کردن این پرسش مهم باشد این نکته است که اصولا روسیه در نظام جدید بینالمللی چه نقشی را ایفا میکند. متاسفانه، روسیه زمان پوتین بسیار شبیه استالین و هیتلر در دهه 1930 میباشد و اکنون روسیه در همین مسیر گام گذاشته است. کارل بیلد، وزیر امور خارجه سوئیس، مقایسه بسیار جالبی را میان توجیه پوتین برای حمله به گرجستان – به خاطر جمعیت روس در بخشهایی از اوستیای جنوبی – و تاکتیکهای هیتلر برای آزادسازی جنوب آلمان در حمله به چکسلواکی کرده است. حتی جالبتر از این مقایسه میتوان به مقایسه میان استراتژی پوتین علیه گرجستان و استراتژی استالین علیه فنلاند اشاره کرد: یعنی تضعیف و از بین بردن حاکمیت یک همسایه دموکراتیک کوچکتر با توسل به خشونت، امروزه، گرجستان به یک معنا فنلاند میباشد هم به لحاظ اخلاقی و هم به لحاظ استراتژیکی.
جامعه بینالملل چگونه باید در برابر این عمل واکنش نشان بدهد؟
جامعه جهانی اکنون با پرسش چگونگی واکنش به روسیه مواجه است که بیرحمانه به خشونت متوسل میشود و این کار را ادامه میدهد و شیوه امپریالیستی کهن را دنبال میکند. یعنی گسترش و توسعه شوروی کهن و به کنترل درآوردن آن تحت حوزه کرملین و عبور از غرب و دریای خزر و آسیای مرکزی با کنترل بر خط لوله باکو- جیحان که از روسیه میگذرد. به طور خلاصه، در این بازی خطرات زیادی نهفته است. مسئله به دسترسی مستقیم به ثروت عظیم و غنی نفت مربوط میشود و اینکه چگونه یک قدرت بزرگ در جهان امروز میتواند به طور مستقل رفتار کند، رفتاری که مبتنی بر نزاکت و اجماع باشد نه مبتنی بر زور وحشیگرانه. اگر حاکمیت گرجستان دیگر وجود ندارد بدان معنی نیست که غرب از دریای خزر و آسیای مرکزی دست کشیده است. همچنین ما باید در نظر بگیریم که اگر پوتین سعی بر مقاومت داشته باشد در برابر اوکراین نیز استراتژی مشابهی را به کار خواهد گرفت. پوتین پیشتر تهدیدات عمومی علیه اوکراین را اعلام کرده است.
به طور کلی غرب در برابر رفتار تجاوزکارانه روسیه چه کار میتواند بکند؟
نه تنها غرب بلکه تمامی جامعه بینالملل باید اعلام کند که چنین رفتاری فقط میتواند منجر به تحریمهای مالی، اقتصادی و انزوای روسیه شود. اگر روسیه همین مسیر را در پیش گرفته باشد، جامعه بینالملل راهی جز به انزوا کشیدن آن ندارد در واقع یک تهدید بلندمدت برای آسایش دنیا محسوب میشود. به ویژه ایالات متحده سختترین واکنش را از سوی جامعه بینالملل نشان خواهد داد. تهاجم روسیه به گرجستان شاهد تاسفبار خودفریبی هشت سال کاخ سفید در مورد رژیم پوتین است. دو دوره تاسفبار مثالزدنی است: نخست، زمانی که بوش نخستین بار پوتین را در کاخ سفید ملاقات کرد به وی گفت که گویی روحش را در کالبد او میبیند و به او اعتماد دارد. دوم، نه اندک زمانی قبل کاندولیزا رایس تصریح کرد که روابط روسیه و آمریکا هرگز مثل امروز نبوده است.
تهاجم روسیه به گرجستان را چگونه ارزیابی میکنید؟
فکر میکنم آنچه قبل از مطرح کردن این پرسش مهم باشد این نکته است که اصولا روسیه در نظام جدید بینالمللی چه نقشی را ایفا میکند. متاسفانه، روسیه زمان پوتین بسیار شبیه استالین و هیتلر در دهه 1930 میباشد و اکنون روسیه در همین مسیر گام گذاشته است. کارل بیلد، وزیر امور خارجه سوئیس، مقایسه بسیار جالبی را میان توجیه پوتین برای حمله به گرجستان – به خاطر جمعیت روس در بخشهایی از اوستیای جنوبی – و تاکتیکهای هیتلر برای آزادسازی جنوب آلمان در حمله به چکسلواکی کرده است. حتی جالبتر از این مقایسه میتوان به مقایسه میان استراتژی پوتین علیه گرجستان و استراتژی استالین علیه فنلاند اشاره کرد: یعنی تضعیف و از بین بردن حاکمیت یک همسایه دموکراتیک کوچکتر با توسل به خشونت، امروزه، گرجستان به یک معنا فنلاند میباشد هم به لحاظ اخلاقی و هم به لحاظ استراتژیکی.
جامعه بینالملل چگونه باید در برابر این عمل واکنش نشان بدهد؟
جامعه جهانی اکنون با پرسش چگونگی واکنش به روسیه مواجه است که بیرحمانه به خشونت متوسل میشود و این کار را ادامه میدهد و شیوه امپریالیستی کهن را دنبال میکند. یعنی گسترش و توسعه شوروی کهن و به کنترل درآوردن آن تحت حوزه کرملین و عبور از غرب و دریای خزر و آسیای مرکزی با کنترل بر خط لوله باکو- جیحان که از روسیه میگذرد. به طور خلاصه، در این بازی خطرات زیادی نهفته است. مسئله به دسترسی مستقیم به ثروت عظیم و غنی نفت مربوط میشود و اینکه چگونه یک قدرت بزرگ در جهان امروز میتواند به طور مستقل رفتار کند، رفتاری که مبتنی بر نزاکت و اجماع باشد نه مبتنی بر زور وحشیگرانه. اگر حاکمیت گرجستان دیگر وجود ندارد بدان معنی نیست که غرب از دریای خزر و آسیای مرکزی دست کشیده است. همچنین ما باید در نظر بگیریم که اگر پوتین سعی بر مقاومت داشته باشد در برابر اوکراین نیز استراتژی مشابهی را به کار خواهد گرفت. پوتین پیشتر تهدیدات عمومی علیه اوکراین را اعلام کرده است.
به طور کلی غرب در برابر رفتار تجاوزکارانه روسیه چه کار میتواند بکند؟
نه تنها غرب بلکه تمامی جامعه بینالملل باید اعلام کند که چنین رفتاری فقط میتواند منجر به تحریمهای مالی، اقتصادی و انزوای روسیه شود. اگر روسیه همین مسیر را در پیش گرفته باشد، جامعه بینالملل راهی جز به انزوا کشیدن آن ندارد در واقع یک تهدید بلندمدت برای آسایش دنیا محسوب میشود. به ویژه ایالات متحده سختترین واکنش را از سوی جامعه بینالملل نشان خواهد داد. تهاجم روسیه به گرجستان شاهد تاسفبار خودفریبی هشت سال کاخ سفید در مورد رژیم پوتین است. دو دوره تاسفبار مثالزدنی است: نخست، زمانی که بوش نخستین بار پوتین را در کاخ سفید ملاقات کرد به وی گفت که گویی روحش را در کالبد او میبیند و به او اعتماد دارد. دوم، نه اندک زمانی قبل کاندولیزا رایس تصریح کرد که روابط روسیه و آمریکا هرگز مثل امروز نبوده است.