اولین اصلاحطلب
آرشیو
چکیده
متن
پدرم مرد سرنوشتسازی بود. در زمانی که استالین مرده بود و رهبران جدید شوروی سر دوراهی مانده بودند، او پا پیش گذاشت. آن روزها دغدغه روسها این بود که آیا باید به جنگ با آمریکا ادامه بدهند یا به نحوی از در صلح وارد شوند؟ واقعیت این بود که شوروی پس از جنگ جهانی دوم اوضاع خوبی نداشت. اکثر شهرها و روستاهایش ویران شده بودند و مردم برای امرار معاش با مشکلات جدی دست به گریبان بودند. حکومت باید چارهای برای برونرفت از این اوضاع میاندیشید و پول بیشتری به دست مردم میرساند. شوروی حس میکرد که باید هزینههای نظامیخود را کاهش دهد؛ اما از نیات واقعی آمریکا سر در نمیآورد و نمیدانست در معرض تهدید آمریکا قرار دارد یا باید راه مذاکره با آمریکا را در پیش بگیرد.
در سال 1952 میلادی ژنرال آیزنهاور به عنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب شد و نظامیبودن او موجب شد روسیه به تمایل احتمالی آمریکا برای آغاز جنگ جهانی سوم مشکوک شود. اما همانقدر که روسها از آمریکاییها هراس داشتند، آمریکاییها نیز از روسها میترسیدند. در چنان وضعیت دشواری، پدر من تصمیم مهمیگرفت. او در سخنرانیاش در بیستمین کنگره حزب کمونیست به مرگ دکترین مارکسیسم و اجتنابناپذیری تقابل سوسیالیسم و کاپیتالیسم اشاره کرد. واقعیت این بود که روسها هم مثل کشورهای غربی دوست داشتند در صلح زندگی کنند. پدرم پیش از سخنرانی در آن کنگره در مقابل حامیان استالین قدعلم کرد و استدلالش هم این بود که ما همه حامیاستالین بودیم و شریک کارهایی هستیم که توسط او انجام شد اما دیگر قرار نیست همین رویه را ادامه بدهیم. او شب قبل از سخنرانی کاملا آشفته بود و حتی میدانست احتمال بازداشتش هم در زمان ایراد سخنرانی وجود دارد.
اما به هرحال او کار خودش را کرد و جلوی استالینیسم ایستاد. اولین گامی هم که برای اجرای اصلاحات مورد نظرش برداشت، ایجاد تغییرات در نیروهای مسلح بود. پدرم معتقد بود شوروی نباید توان نظامیاش را با آمریکا به یک سطح برساند و به همین جهت شروع کرد به کوچک کردن نیروهای نظامیشوروی که در آن زمان بالغ بر 5/5میلیون نفر میشدند. او با توسعه نیروی دریایی شوروی نیز با این استدلال مخالفت کرد که آمریکا از مرز دریایی نمیتواند تهدیدی را علیه شوروی اعمال کند. میتوانم بگویم که پدرم در آن سالها دست به ریسک بسیار بزرگی زده بود. کوچکترین اشتباه او میتوانست به هرج و مرج و خونریزی بیپایانی منجر شود. غرب هم در آن زمان دیدگاه مثبتی به اصلاحات در دست انجام در شوروی نداشت و این هم تهدید دیگری بود علیه برنامههای پدرم. البته متاسفانه سیاستهای او هم مانع از خشونت و خونریزی نشد و شاید فقط از ابعاد آن کم کرد. اما کاری که پدرم انجام داد به زحمتش میارزید.
منبع: سی ان ان
٭ فرزند نیکیتا خروشچف و عضو ارشد انستیتو مطالعات بینالمللی واتسن در دانشگاه براون آمریکا.
در سال 1952 میلادی ژنرال آیزنهاور به عنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب شد و نظامیبودن او موجب شد روسیه به تمایل احتمالی آمریکا برای آغاز جنگ جهانی سوم مشکوک شود. اما همانقدر که روسها از آمریکاییها هراس داشتند، آمریکاییها نیز از روسها میترسیدند. در چنان وضعیت دشواری، پدر من تصمیم مهمیگرفت. او در سخنرانیاش در بیستمین کنگره حزب کمونیست به مرگ دکترین مارکسیسم و اجتنابناپذیری تقابل سوسیالیسم و کاپیتالیسم اشاره کرد. واقعیت این بود که روسها هم مثل کشورهای غربی دوست داشتند در صلح زندگی کنند. پدرم پیش از سخنرانی در آن کنگره در مقابل حامیان استالین قدعلم کرد و استدلالش هم این بود که ما همه حامیاستالین بودیم و شریک کارهایی هستیم که توسط او انجام شد اما دیگر قرار نیست همین رویه را ادامه بدهیم. او شب قبل از سخنرانی کاملا آشفته بود و حتی میدانست احتمال بازداشتش هم در زمان ایراد سخنرانی وجود دارد.
اما به هرحال او کار خودش را کرد و جلوی استالینیسم ایستاد. اولین گامی هم که برای اجرای اصلاحات مورد نظرش برداشت، ایجاد تغییرات در نیروهای مسلح بود. پدرم معتقد بود شوروی نباید توان نظامیاش را با آمریکا به یک سطح برساند و به همین جهت شروع کرد به کوچک کردن نیروهای نظامیشوروی که در آن زمان بالغ بر 5/5میلیون نفر میشدند. او با توسعه نیروی دریایی شوروی نیز با این استدلال مخالفت کرد که آمریکا از مرز دریایی نمیتواند تهدیدی را علیه شوروی اعمال کند. میتوانم بگویم که پدرم در آن سالها دست به ریسک بسیار بزرگی زده بود. کوچکترین اشتباه او میتوانست به هرج و مرج و خونریزی بیپایانی منجر شود. غرب هم در آن زمان دیدگاه مثبتی به اصلاحات در دست انجام در شوروی نداشت و این هم تهدید دیگری بود علیه برنامههای پدرم. البته متاسفانه سیاستهای او هم مانع از خشونت و خونریزی نشد و شاید فقط از ابعاد آن کم کرد. اما کاری که پدرم انجام داد به زحمتش میارزید.
منبع: سی ان ان
٭ فرزند نیکیتا خروشچف و عضو ارشد انستیتو مطالعات بینالمللی واتسن در دانشگاه براون آمریکا.