نویسندگان: هنگامه احمدی
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۸

چکیده

متن

بابالا گرفتن درگیری بین روسیه و گرجستان، شاهد افزایش کشمکش‌ها هستیم. رئیس‌جمهور گرجستان ادعا می‌کند که هم اکنون یک سوم کشورش توسط نیروهای روس اشغال شده اشت. در پی این بحران، لری‌کینگ از سی. ان. ان نشستی کوتاه با میخائیل گرباچف، آخرین رئیس‌جمهور شوروی سابق، داشته است. گورباچف برنده جایزه صلح نوبل در سال 1990 نیز است.

رئیس‌جمهور گرجستان اخیرا به سی. ان. ان این چنین گفت که ما در چند روز گذشته شاهد قتل بی‌رحمانه، ظالمانه و از پیش حساب شده یک دموکراسی کوچک توسط روسیه بودیم. پاسخ شما چیست؟
تمام این جملات از اول تا آخر دروغ است. به دیدگاه من این واقعا فرای درک است. من دیدگاه او را شنیدم. او می‌داند موقعیت در آن طرف دیگر چگونه است. همه چیز آن شب بود، چند نیمه شب گذشته، وقتی که شهر در خواب بود.گرجی‌ها از توپ استفاده کردند، از هواپیما استفاده کردند. آنها همه سلاح‌های کشتار را استفاده کردند و این واقعا تاسف‌آور است. در واقع بوسیله پرتاب موشک‌های مختلف بر مردم ، خانه‌ها ، بیمارستان‌ها ، آب و فاضلاب، انرژی و زیرساخت‌های ارتباطی،”توشینوالی” با خاک یکسان شد. تمام آن نابود شد. بناهای تاریخی همه خراب شدند. آنها از قدیمی‌ترین‌ها در قفقاز محسوب می‌شدند. قبرهای اجدادمان ویران و پس از آن با تانکها پایمال شد.

عذر می‌خواهم آقای رئیس‌جمهور می‌خواهید بگویید گرجستان شروع کرد؟
بله، قطعا، شکی در آن نیست. به علاوه، پاسخ، نیروهای اضافه در اوستیای جنوبی را می‌طلبید زیرا توشینوالی با نیروهای قدرتمند مورد حمله واقع شده بود. من جنگ جهانی دوم را به خاطر دارم. جبهه را به خاطر دارم. اشغال را به خاطر دارم. من دیدم که سلاح‌های وحشتناکی به کار گرفته شد. ولی این استفاده از سلاحهای وحشتناک در مقابل یک شهر کوچک بود. در برابر مردم خوابیده آن شهر. این یک حمله بربرگونه و وحشیانه بود.

یکی از کاندیدهای ما سناتور جان مک کین که مسلما شما ایشان را می‌شناسید به این تغییر رژیم می‌گوید. او می‌گوید هدف حقیقی روسیه تغییر رژیم است. شما این را چگونه پاسخ می‌گویید.
نه. روسیه در حقیقت به آنچه در توشینوالی اتفاق افتاد پاسخ گفت. روسیه باید پاسخ می‌داد. او نمی‌توانست از پاسخ به این حمله، این نابودی،کشتار مردم و ویرانی شهر خودداری کند. مدافعان صلح برای مدتی آنجا بودند. اتفاقات متعددی در حال وقوع بود. البته هنوز امکان گفت‌وگو وجود داشت و گفت‌وگوهایی هم در جریان بود. آنها گزینه‌ها و امکانات مشحصی را مدنظر داشتند. بنابراین، روسیه آماده بود برای برآورده کردن وظایفش آن را ادامه دهد. شکی در آن نیست. من نمی‌دانم چرا این گونه نمایش داده شده که روسیه به گرجستان حمله کرده است. این واقعا یک اطلاع رسانی غلط است. این به این معنی است که نقشه‌ای برای حمله به اوستیا وجود داشته است. . .
خب...
و نیز برای اطلاع‌رسانی غلط. این یک نوع جنگ اطلاعاتی است. به دیدگاه من، الان که آنها شهر را نشان می‌دهند، این مساله که چه اتفاقی افتاده است واضح‌تر می‌شود.

آیا شما فکر می‌کنید روسیه قصد دارد در گرجستان بماند؟
روسیه حکمش را دارد و پس از اتفاقاتی این چنین باید بماند. ولی در مدت حکم. حکم حامیان صلح.
وزیر خارجه،لاوروف، تاکید کرده است که رئیس‌جمهور گرجستان نمی‌تواند شریک ما در گفت‌وگوها باشد.
بهتر است او برود. آیا شما جویای تغییر در حکومت و رهبری گرجستان هستید؟
من فکر می‌کنم آنچه که واقعا حائز اهمیت می‌باشد این است که ما می‌توانیم آنچه را که مردم می‌گویند و آنچه را که مردم راجع به ساکاشویلی می‌گویند بفهمیم، زیرا که ساکاشویلی اروپا را گمراه کرده است. او آمریکا را گمراه کرده است. مگر اینکه این‌گونه فکر کنیم که تمام این پروژه آمریکا است و ساکاشویلی تنها مجری آن است و فقط آن را پیاده‌سازی کرده است. با توجه به گروهای صلح مستقر در آنجا، این یک غافلگیری مطلق بود. بنابراین، او فردی است که لایق اعتماد نیست. اما این مربوط به گرجی‌هاست که تصمیم بگیرند.

می‌دانید سؤالات بسیاری در آمریکا مطرح است. چه کسی در روسیه قدرت را در دست دارد؟ رئیس جمهور مدودف یا نخست‌وزیر پوتین؟
من فکر می‌کنم هر دو با توجه به قانون اساسی قدرت دارند. قدرت و کفایت آنها قانونی است. آن دو کسانی هستند که از لحاظ سیاسی 15 سال است که یکدیگر را می‌شناسند. بنابراین نباید کسی انتظار داشته باشد که در روسیه مسائل از کنترل خارج شود. جنگ وقتی شروع شد که نخست وزیر ما در پکن در جشن افتتاحیه المپیک بود و رئیس جمهور تصمیم می‌گرفت. او با اعتماد به نفس و آرامش عمل کرد، اگرچه که این برای او تجربه‌ای سخت و احساسی بود. در حال حاضرآنچه اتفاق افتاد را ما می‌بینیم. ولی شبکه‌های غربی آنچه را در توشینوالی روی داد نشان ندادند. تنها الان آنها شروع به پخش چند تصویر از ویرانی‌ها کرده‌اند. بنابر این، اینطور به نظرم می‌رسد که این یک پروژه از پیش آماده شده بود و با هر نتیجه‌ای آنها می‌خواستند روسیه را مقصر جلوه دهند. من باور دارم که در این موقعیت روسیه تنها در مقام پاسخ به حمله گرجستان عمل کرد.

آیا آمریکا می‌تواند به دو رهبر شما اعتماد کند؟
قطعا بله، قطعا. من باید به شما بگویم خشنودم که به‌رغم مسائل دراماتیک و غم‌انگیزی که پیش‌آمده است هنوز روابط انسانی بین مردم روسیه و گرجستان برقرار است. و آن علاقه دوجانبه که بین کشورها گسترش یافته بود هنوز وجود دارد. مساله امروز به سیاستمداران مربوط است.

آیا شما از این مساله می‌ترسید که جهان به سمت جنگ سردی دیگر حرکت کند؟
خب، چند سالی ،به مدت دو یا سه سال، این بحث وجود داشت. زیرا ما می‌دیدیم،‌ ما آنچه را در اروپا،‌در خاورمیانه و در بعضی مناطق دیگر اتفاق می‌افتد می‌بینیم. ما البته آنچه را که در جنوب،‌در آسیا و در جنوب روسیه روی می‌دهد را می‌بینیم. و این خود مساله ایست. آنچه برای من اهمیت ویژه دارد این است که ما شاهد یک روند نظامی‌کردن در دنیای امروز هستیم. و این یک خطر بسیار بزرگ است. بودجه‌های نظامی‌افزایش می‌یابند. تجارت سلاح با سرعت سرسام‌آوری پیش می‌رود. به گرجستان نگاه کنید. اگر گرجستان به طور کامل تجهیز نظامی‌نشده بود آنچه را که انجام داد مسلما انجام نمی‌داد. یک کشور کوچک یک میلیارد دلار بودجه نظامی‌دارد. کشورهای بسیاری به ویژه آمریکا آن را با سلاحهای پیچیده، با هواپیما و سلاحهای زمینی تجهیز کردند. کوه سلاح به گرجستان تحویل داده شد.

و به نظر من این نتیجه غیرقابل اجتناب است و وقتی بودجه سلاح، بودجه نظامی ‌رشد می‌کند، ‌سلاح‌ها انبار می‌شوند یک روز به کار گرفته می‌شوند و این اتفاق می‌افتد. به دیدگاه من، نشانه‌های یک جنگ سرد هویداست. ولی هنوز می‌توانیم از آن جلوگیری کنیم. من به شدت نگران آنچه که دیدم هستم. من در حال دیدن ایالات متحده بودم. من با مردم آنجا صحبت می‌کردم. با شنوندگان بسیاری صحبت کردم، با هزاران گروه از مردم. و البته با سیاستگذاران ، تاجران مهم و دیگران نیز صحبت کردم. من می‌گفتم که پس از جنگ سرد ما موفق نشدیم بین آمریکا و روسیه رابطه سالمی‌برقرار کنیم. من باور دارم دولت آمریکا اشتباهاتی را مرتکب شد که مردم باید هزینه آنها را بپردازند. برای مثال بودجه نظامی‌آمریکا 600 میلیارد دلار است. این تقریبا نیمی‌از بودجه نظامی‌جهان است. من می‌گویم که ما به دستور کار جدیدی برای روابط این دو ملت نیاز داریم. تلاش‌هایی شده است، گفت‌وگوهایی ترتیب داده شده ولی ما نتوانسته‌ایم چیزهایی را برای بهبود روابط تغییر دهیم. در لباس مبدل منافع ملی معمولا همه چیز به فراموشی سپرده می‌شود. همه چیز از جمله واقعیت‌های جدید جهان امروزو منافع دیگر کشورها فراموش شده است. در نتیجه ما می‌بینیم موقعیتها به درگیری منجر می‌شود.

آیا ساکاشویلی بدون حمایت و پشتیبانی ممکن بود موقعیتی به وجود آورد که منجر به درگیری با روسیه شود؟ حمایت و پشتیبانی وجود داشت. ما حتی الان می‌بینیم آمریکا سعی در حمایت و توجیه گرجستان دارد. من فکر می‌کنم شما نباید این چنین رفتار کنید. زیرا این پیچیدگی را بیشتر می‌کند. برای هر دو کشور شانسی برای ایجاد رابطه‌ای جدید برای همکاری وجود دارد که منافع هر دو کشور روسیه و آمریکا را ترقی می‌دهد. همکاری که منافع دیگر کشورها را نیز شامل می‌شود. من از ایده تشکیل یک کمیسیون دوجانبه در مورد روابط آمریکا و روسیه حمایت می‌کنم. این ایده برای هر دو کشور مفید است.

این مسائل به کجا منجر می‌شود؟ آیا شما کلا نسبت به آن خوش‌بین هستید؟
اگر مسائل اجازه پیشروی داشته باشند، اگر همه ما همان راه اشتباهات و توهمات را دنبال کنیم بدون دیدن واقعیتهای جدیدی که باید سیاست‌های خود را با آنها تنظیم کنیم، نه. ما باید در هر دو طرف عمل کنیم. اگر نه مشکلات جدی را شاهد خواهیم بود. آمریکا باید بفهمد که کار نظامی‌در هر موردی کارساز نیست. من باور دارم مردم آمریکا این را نمی‌خواهند. من مطلبی در “واشنگتن پست” نوشتم و نظرات مردم را در این باره دیدم. من کاملا متعجب شدم وقتی دیدم مردم آمریکا از اهمیت رابطه روسیه و آمریکا به خوبی آگاهند. پس بگذارید به مردم گوش دهیم.

آیا شما انتظار دارید روسیه گرجستان را ترک کند؟
خب، روسیه به گرجستان نیاز ندارد. ما تنها می‌خواهیم با مردم گرجستان، مردمی‌که سیصدسال در کنارشان مانند دوست و برادر زندگی کردیم دوست و برادر باشیم. ما مشکلات آنجا را نمی‌خواهیم. ما مشکلی بین دو ملت نداریم اما دخالت‌های خارجی مسائل را در جهت غلط پیش می‌برد. قطعا این تقاطع مهمی‌است- نفت و لوله نفت- پس ما شاهد رقابت هستیم. من تصور نمی‌کنم در آنجا به سلاحهای زیاد و درگیری نیاز باشد. برای حل مسائل ما باید از نو اعتماد را بسازیم. آنگاه ما قادر به حل هرگونه مشکلی خواهیم بود. بدون اعتماد نمی‌شود. با قدمهای تکی و فردی کار به جایی نمی‌رسد. در دهه دوم 1980 ما با هم کار کردیم و شرایط جدیدی ساختیم. اعتماد را ساختیم و با توجه به آن سلاحهای هسته‌ ای را نابود کردیم. جنگ‌افزارهای معمولی خود را در اروپا کاهش دادیم. راه انتخاب را برای مردم باز کردیم. برای انتخاب آنچه می‌خواهند. انتخاب دولت خود، انتخاب رژیم و غیره و تقریبا تمام درگیری‌ها در منطقه به استثنای خاورمیانه آرام شد. پس کلید اعتماد است.

تبلیغات