آیتالله گلپایگانی به نظام خدمت کردند
آرشیو
چکیده
متن
آیتالله شیخعلی افتخاری گلپایگانی، از قدمای بیت آیتالله العظمی گلپایگانی و از شاگردان ایشان بوده است. ارتباط ایشان با آیتالله گلپایگانی آنچنان بود که در میانه گفتوگو، هنگام نقل خاطرات اشک از چشمان کمسوی ایشان روانه شد و لحظاتی سکوت، فضای اتاقی در بیت آیتالله را فرا گرفت. این مدرس 75 ساله حوزه از جایگاه استاد گفت و نگاه ایشان را ترسیم کرد.
اولین آشنایی حضرتعالی با مرحوم آیتالله گلپایگانی چه زمانی بود؟ ایشان در آن دوره به چه اموری مشغول بودند؟
یکی از نمونههای بنده صالح خدا، حضرت آیتالله العظمی مرحوم آقای گلپایگانی(ره) بودند. موقعیت و جایگاه بندگان صالح خدا مقام کوتاهی نیست. آشنایی بنده با ایشان، به مدتی طولانی به بیش از 55 سال قبل برمیگردد. هنگامی که من وارد قم شدم، ایشان در منزل خودشان درس میگفتند و حتی منبر میرفتند که در این جلسه برای طلاب و متدینین بازار، عروهالوثقی مرحوم آیتالله سیدمحمد کاظم طباطبایی(ره) را تدریس میکردند. البته در ضمن مسائل فقهی، تذکرات اخلاقی هم میدادند. بازاریان متدین آن دوره بسیار به ایشان ارادت داشتند و ایشان هم در مسجد حسینآباد قم نماز میخواندند. در روزهای ابتدایی حضور در قم، اولین فقیهی که خدمتشان رسیدم، ایشان بودند که دامان محبت، لطف و علاقه را گشودند.
جایگاه علمی و فقهی ایشان در آن دوره چگونه بود؟
ایشان در مرحله بسیار بالایی از فقاهت و اجتهاد قرار داشتند. آنچه برای من ملموس و محسوس بود، تعریف حضرت بقیهالله(عج) درباره علمای عظام است. ایشان فرموده بودند: «من کان من الفقها، صائنا لنفسه،حافظا لدینه، مخالفا لهواه، مطیعا لامرمولاه» یکی از مصادیق بارز فقهایی که در این فرمایش حضرت آمده است، مرحوم آیتالله گلپایگانی(ره) بودند. ایشان حافظ دین بودند و اینگونه نبود که هر ساعتی این طرف یا آن طرف بروند. ایشان فقیه ربانی، محقق و دقیق بودند. در یک مسئله مدت مدیدی کار تحقیقی میکردند تا اینکه در مقام افتاء برمیآمدند. فتوی ایشان آرامش خاطر میآورد. همچنین مرحوم آقای گلپایگانی به هرچه که میگفتند، عمل میکردند و نسبت به آداب و سنن اسلامی بسیار دقیق بودند. ایشان در طول 50 سال، قبل از اذان صبح مسافت طولانی و پرنشیبی را طی میکردند تا در حرم حضرت معصومه(س) حضور یابند و به تهجد بپردازند و سپس نماز صبح را اقامه کنند.
شاگردان ایشان که به یاد دارید، چه کسانی بودند؟
مرحوم آیتالله علوی (داماد بزرگ ایشان)، آیتالله العظمی لطفالله صافی، مرحوم آیتالله مشکینی، آیتالله شریبانی، مرحوم آیتالله عبدالرحیم ربانی شیرازی و... اینها افرادی بودند که در درس ایشان شرکت میکردند.
تفاوت تدریس آیتالله گلپایگانی با سایر علما چه بود؟
در شیوه درسی مرحوم آقای گلپایگانی،به دقت و تامل، روایت بررسی میشد. مرحوم امام(ره) هم با اینکه در فلسفه و حکمت استاد بودند، اما در کرسی فقاهت، رشتههای فلسفی و حکمت کنار میرفت. ایشان حالت تعبدی برای استفاده از روایات داشتند. مرحوم علامه طباطبایی(ره) هم دریای مواجی از اصول و فقه و فلسفه و تفسیر بود، اما حرف نمیزد، مگر اینکه حرفش در راه خدا باشد.
روش و شیوه سیاسی آیتالله گلپایگانی و مبنای آن چطور بود؟
نمیدانید که مرحوم آقای گلپایگانی چقدر به این نظام خدمت کردهاند. برای مردم واضح نیست. در همان روزهای اول انقلاب، آقا برنامههای نظام را تایید کردند. از ایشان پرسیده شد: آیا میتوان کوپنها را فروخت یا به دیگری داد؟ آقا فرمودند: من خلاف مقررات را اجازه نمیدهم. همچنین میفرمودند: اگر ما بخواهیم دستورات نظام را تایید نکنیم، سنگ روی سنگ قرار نمیگیرد.
روابط ایشان با مرحوم امام چگونه بود؟
مرحوم آقا در مناسبتهایی که پیش میآمد، میفرمودند: امروز چون که اسم اسلام به نام آقای خمینی در کشورهای دیگر راه پیدا میکند، باید آقای خمینی را حفظ کنیم. باید برای موفقیت ایشان دعا کنیم. دو سه بار من از طرف مرحوم آیتالله العظمی گلپایگانی(ره) به طور خصوصی نامه خدمت امام خمینی بردم. ایشان در مورد آقا دعا میکردند و میفرمودند: من خدا را شکر میکنم که مثل آقای گلپایگانی را در این شرایط زمان برای ما فراهم فرمودهاند.
آیا خاطرهای از ایشان به خاطر دارید؟
آن روز (25 شوال) که آیتالله العظمی گلپایگانی مراسمی برای شهادت حضرت امام صادق(ع) در مدرسه فیضیه برگزار کردند، وضعیت آشوبزده بود و آثار فتنه و اضطراب پدیدار شده بود. عدهای از ارادتمندان آقا خدمت ایشان رسیدند و گفتند: به مدرسه فیضیه نروید. وضع مدرسه عادی نیست. عده و نفراتی که به اسم مستمع در مدرسه حضور یافتهاند، مستمع نیستند. آقا فرمودند: ما مردم را دعوت کردیم که برای امام صادق(ع) عزاداری کنند. اگر خودمان حاضر نشویم، صحیح نیست. این مسئله نشاندهنده شخصیت یک عالم عامل است. یک خاطره دیگر اینکه؛ آن روزی که خبر فوت مرحوم آیتالله آقا مصطفی خمینی را آوردند بنده در همین منزل خدمت ایشان بودم. یک مرتبه حضرت آیتالله العظمی گلپایگانی فرمودند: انالله و اناالیهراجعون. فلانی (بنده) بلند شوید، به منزل آقا مرتضی حائری [پدرخانم حاج آقا مصطفی] برویم. حالت اضطرابی پیدا کردند و برخاستیم و به منزل آیتالله حائری(ره) رفتیم. پس از تسلیت به ایشان، آقا فرمودند: فردا شب از طرف ما برای حاج آقا مصطفی مجلس فاتحه برگزار شود. آن زمان، زمانی بود که بردن اسم آقای خمینی ممنوع بود و کسی جرات بیان نام ایشان را نداشت. بنده به ایشان گفتم: آقا! با این شرایط میگذارند که مجلس فاتحه برگزار کنیم. آقا فرمود: باید به وظیفه عمل کنیم؛ چه آنها بگذارند و چه نگذارند. به نظر بنده این مجلس اولین منشاء شکلگیری انقلاب بود.
با توجه به اینکه مدافعان کتاب شهید جاوید از روحانیون مبارز و انقلابی بودند، چرا ایشان به صراحت به مخالفت با آنان پرداختند؟
آقا در دین بسیار متعصب بودند. ایشان هرکجا که نسبت به مسائل دینی خلافی میدیدند، با گفتن، اطلاعیه، نامه نوشتن و... با آن برخورد میکردند. ایشان میفرمودند که اگر خلاف صورت گیرد، به مردم میگویم با آنها برخورد کنند.
پس از انقلاب، آیا ایشان از برخی سیاستهای دولتمردان گلهمند نبودند؟
ارتباط آقا با آیتالله امام خمینی محرز و مسلم بود. ایشان میفرمودند: جمهوری اسلامی بزرگترین نعمتی است که خداوند به ما داده است، به شرط اینکه مسئولین آن را حفظ کنند. البته مسائل دیگری هم بود.
اولین آشنایی حضرتعالی با مرحوم آیتالله گلپایگانی چه زمانی بود؟ ایشان در آن دوره به چه اموری مشغول بودند؟
یکی از نمونههای بنده صالح خدا، حضرت آیتالله العظمی مرحوم آقای گلپایگانی(ره) بودند. موقعیت و جایگاه بندگان صالح خدا مقام کوتاهی نیست. آشنایی بنده با ایشان، به مدتی طولانی به بیش از 55 سال قبل برمیگردد. هنگامی که من وارد قم شدم، ایشان در منزل خودشان درس میگفتند و حتی منبر میرفتند که در این جلسه برای طلاب و متدینین بازار، عروهالوثقی مرحوم آیتالله سیدمحمد کاظم طباطبایی(ره) را تدریس میکردند. البته در ضمن مسائل فقهی، تذکرات اخلاقی هم میدادند. بازاریان متدین آن دوره بسیار به ایشان ارادت داشتند و ایشان هم در مسجد حسینآباد قم نماز میخواندند. در روزهای ابتدایی حضور در قم، اولین فقیهی که خدمتشان رسیدم، ایشان بودند که دامان محبت، لطف و علاقه را گشودند.
جایگاه علمی و فقهی ایشان در آن دوره چگونه بود؟
ایشان در مرحله بسیار بالایی از فقاهت و اجتهاد قرار داشتند. آنچه برای من ملموس و محسوس بود، تعریف حضرت بقیهالله(عج) درباره علمای عظام است. ایشان فرموده بودند: «من کان من الفقها، صائنا لنفسه،حافظا لدینه، مخالفا لهواه، مطیعا لامرمولاه» یکی از مصادیق بارز فقهایی که در این فرمایش حضرت آمده است، مرحوم آیتالله گلپایگانی(ره) بودند. ایشان حافظ دین بودند و اینگونه نبود که هر ساعتی این طرف یا آن طرف بروند. ایشان فقیه ربانی، محقق و دقیق بودند. در یک مسئله مدت مدیدی کار تحقیقی میکردند تا اینکه در مقام افتاء برمیآمدند. فتوی ایشان آرامش خاطر میآورد. همچنین مرحوم آقای گلپایگانی به هرچه که میگفتند، عمل میکردند و نسبت به آداب و سنن اسلامی بسیار دقیق بودند. ایشان در طول 50 سال، قبل از اذان صبح مسافت طولانی و پرنشیبی را طی میکردند تا در حرم حضرت معصومه(س) حضور یابند و به تهجد بپردازند و سپس نماز صبح را اقامه کنند.
شاگردان ایشان که به یاد دارید، چه کسانی بودند؟
مرحوم آیتالله علوی (داماد بزرگ ایشان)، آیتالله العظمی لطفالله صافی، مرحوم آیتالله مشکینی، آیتالله شریبانی، مرحوم آیتالله عبدالرحیم ربانی شیرازی و... اینها افرادی بودند که در درس ایشان شرکت میکردند.
تفاوت تدریس آیتالله گلپایگانی با سایر علما چه بود؟
در شیوه درسی مرحوم آقای گلپایگانی،به دقت و تامل، روایت بررسی میشد. مرحوم امام(ره) هم با اینکه در فلسفه و حکمت استاد بودند، اما در کرسی فقاهت، رشتههای فلسفی و حکمت کنار میرفت. ایشان حالت تعبدی برای استفاده از روایات داشتند. مرحوم علامه طباطبایی(ره) هم دریای مواجی از اصول و فقه و فلسفه و تفسیر بود، اما حرف نمیزد، مگر اینکه حرفش در راه خدا باشد.
روش و شیوه سیاسی آیتالله گلپایگانی و مبنای آن چطور بود؟
نمیدانید که مرحوم آقای گلپایگانی چقدر به این نظام خدمت کردهاند. برای مردم واضح نیست. در همان روزهای اول انقلاب، آقا برنامههای نظام را تایید کردند. از ایشان پرسیده شد: آیا میتوان کوپنها را فروخت یا به دیگری داد؟ آقا فرمودند: من خلاف مقررات را اجازه نمیدهم. همچنین میفرمودند: اگر ما بخواهیم دستورات نظام را تایید نکنیم، سنگ روی سنگ قرار نمیگیرد.
روابط ایشان با مرحوم امام چگونه بود؟
مرحوم آقا در مناسبتهایی که پیش میآمد، میفرمودند: امروز چون که اسم اسلام به نام آقای خمینی در کشورهای دیگر راه پیدا میکند، باید آقای خمینی را حفظ کنیم. باید برای موفقیت ایشان دعا کنیم. دو سه بار من از طرف مرحوم آیتالله العظمی گلپایگانی(ره) به طور خصوصی نامه خدمت امام خمینی بردم. ایشان در مورد آقا دعا میکردند و میفرمودند: من خدا را شکر میکنم که مثل آقای گلپایگانی را در این شرایط زمان برای ما فراهم فرمودهاند.
آیا خاطرهای از ایشان به خاطر دارید؟
آن روز (25 شوال) که آیتالله العظمی گلپایگانی مراسمی برای شهادت حضرت امام صادق(ع) در مدرسه فیضیه برگزار کردند، وضعیت آشوبزده بود و آثار فتنه و اضطراب پدیدار شده بود. عدهای از ارادتمندان آقا خدمت ایشان رسیدند و گفتند: به مدرسه فیضیه نروید. وضع مدرسه عادی نیست. عده و نفراتی که به اسم مستمع در مدرسه حضور یافتهاند، مستمع نیستند. آقا فرمودند: ما مردم را دعوت کردیم که برای امام صادق(ع) عزاداری کنند. اگر خودمان حاضر نشویم، صحیح نیست. این مسئله نشاندهنده شخصیت یک عالم عامل است. یک خاطره دیگر اینکه؛ آن روزی که خبر فوت مرحوم آیتالله آقا مصطفی خمینی را آوردند بنده در همین منزل خدمت ایشان بودم. یک مرتبه حضرت آیتالله العظمی گلپایگانی فرمودند: انالله و اناالیهراجعون. فلانی (بنده) بلند شوید، به منزل آقا مرتضی حائری [پدرخانم حاج آقا مصطفی] برویم. حالت اضطرابی پیدا کردند و برخاستیم و به منزل آیتالله حائری(ره) رفتیم. پس از تسلیت به ایشان، آقا فرمودند: فردا شب از طرف ما برای حاج آقا مصطفی مجلس فاتحه برگزار شود. آن زمان، زمانی بود که بردن اسم آقای خمینی ممنوع بود و کسی جرات بیان نام ایشان را نداشت. بنده به ایشان گفتم: آقا! با این شرایط میگذارند که مجلس فاتحه برگزار کنیم. آقا فرمود: باید به وظیفه عمل کنیم؛ چه آنها بگذارند و چه نگذارند. به نظر بنده این مجلس اولین منشاء شکلگیری انقلاب بود.
با توجه به اینکه مدافعان کتاب شهید جاوید از روحانیون مبارز و انقلابی بودند، چرا ایشان به صراحت به مخالفت با آنان پرداختند؟
آقا در دین بسیار متعصب بودند. ایشان هرکجا که نسبت به مسائل دینی خلافی میدیدند، با گفتن، اطلاعیه، نامه نوشتن و... با آن برخورد میکردند. ایشان میفرمودند که اگر خلاف صورت گیرد، به مردم میگویم با آنها برخورد کنند.
پس از انقلاب، آیا ایشان از برخی سیاستهای دولتمردان گلهمند نبودند؟
ارتباط آقا با آیتالله امام خمینی محرز و مسلم بود. ایشان میفرمودند: جمهوری اسلامی بزرگترین نعمتی است که خداوند به ما داده است، به شرط اینکه مسئولین آن را حفظ کنند. البته مسائل دیگری هم بود.