آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۸

چکیده

متن

«در سال 1339 ما سخت به فکر سامان دادن به حوزه علمیه قم افتادیم و مدرسین حوزه، جلسات متعددی برای برنامه‌ریزی نظم حوزه و سازمان‌دهی به آن داشتند. در دوتا از این جلسات بنده هم شرکت داشتم، کار ما در یکی از این جلسات به ثمر رسید. در آن جلسه آقای ربانی‌ شیرازی و مرحوم آقای شهید سعیدی و آقای مشکینی و خیلی دیگر از برادران شرکت داشتند. و ما در طول مدتی توانستیم یک طرح و برنامه برای تحصیلات علوم اسلامی در مدت هفده سال در حوزه تهیه کنیم و این پایه‌ای شد برای تشکیل مدارس نمونه‌ای که نمونه معروفترش مدرسه حقانیه یا مدرسه منتظریه به نام مهدی منتظر سلام‌الله علیه است. »
 
مدرسه‌ای که به ابتکار محمد حسینی بهشتی و با همت حسین حقانی پایه‌گذاری شد یکی از نخستین گام‌ها در برداشتن فاصله میان آموزش سنتی حوزه با روش‌های آموزش در مدارس جدید بود که نتیجه آن کم کردن بیگانگی طلاب از جامعه در حال تحول ایران و حذف تابوهایی مثل گوش دادن به رادیو یا خواندن روزنامه شد. مدیریت مدرسه حقانی در ابتدا بر عهده شیخ‌زاده گذاشته شد که پس از او به علی قدوسی، داماد علامه طباطبایی، واگذار شد؛ مدیری که طلبه‌ها را با شروطی می‌پذیرفت و در حضور و غیاب آنان و اساتیدشان سخت گیر بود؛ مدرسه‌ای که در آن هم گلستان سعدی تدریس می شد و هم زبان انگلیسی؛ مدرسه‌ای که در آن هم مصلحی، طاهری خرم آبادی، تقوی، محمدی گیلانی، مومن، محمد علی گرامی، محسن مجتهد شبستری، جوادی آملی، انصاری شیرازی، احمد احمدی تدریس می کردند و هم جنتی، خزعلی و مصباح یزدی؛ مدرسه‌ای که پس از انقلاب مدیرش دادستان کل کشور شد و دانش‌آموختگانش یا به مراکز قضایی رفتند یا اطلاعاتی و امنیتی یا نهادهای ویژه یا مراکز فرهنگی.
 
از آن جمله‌اند رازینی، رییسی، نیری، محسنی اژه‏ای، علی فلاحیان، روح‌الله حسینیان، میرحجازی، مروی، پورمحمدی، رهبرپور، علیزاده، مبشری، محمدی نیک ری‏شهری، ‏احمد خاتمی، نیازی، نظام زاده، رحیمیان، مهدی طباطبایی، حمید روحانی، غلامحسین کرباسچی، معلی، محمدی عراقی، سیدرضا فقیهی، سلیمی و. . . پس از چندی، جدل بر سر دکتر علی شریعتی، به جدال بین بهشتی و محمدتقی مصباح یزدی انجامید.
 
بهشتی خود نقدهایی به شریعتی داشت، اما نقدهای مصباح یزدی را بر او، که واکنش‌های طلاب انقلابی را نیز برانگیخته بود، بر نمی تافت:«مدرسه‌ای که بخواهد یک مشت انسان لجوج، پرخاشگر بی‏جا و متعصب تربیت کند که نتوانند با همه دو کلمه حرف بزنند چه ارزشی دارد؟ این نوع موضعگیری‌ها بسیاری از افراد را به یاد چماق‌های تکفیری می‏اندازد که در تاریخ درباره عصر تفتیش عقاید کلیسا و قرون‌وسطی خوانده‏اند. » (شریعتی، جستجوگری در مسیر شدن-دکتر بهشتی) مصباح‌یزدی آن فضا را تحمل نکرد و به دعوت سیدمحسن خرازی راهی «موسسه در راه حق» شد.

تاسیس مدرسه حقانی دومین تجربه بهشتی در پایه گذاری مدارسی دینی به سبک مدرن و سیاق علمی بود:« در سال 1333، دبیرستانی به نام دین و دانش با همکاری دوستان در قم تأسیس کردیم، که مسوولیت اداره‌اش مستقیماً به عهده من بود. تا سال 1342 که در قم بودم و همچنان مسوولیت اداره آن را به عهده داشتم. . . پیوند میان دانشجو و طلبه و روحانی را پیوندی مبارک یافتیم و معتقد بودیم که این دو قشر آگاه و متعهد باید همیشه دوشادوش یکدیگر بر پایه اسلام اصیل و خالص حرکت کنند. »
 
تاسیس دبیرستان «دین و دانش» راهی بود به مرافقت حوزویان و دانشگاهیان؛ مدرسه‌ای که افکار حوزوی راهی به دبیرستان مدرن یافت و تلاشش در راستای تقویت اندیشه و تمایلات مذهبی جوانان در قم بود. بهشتی خود روحانی دانشگاهی‌ای بود که هم بر تغییر فضای حوزه بر مبنای معیارهای علمی معتقد بود و هم تحول در فضای مراکز علمی با دمیدن روح مذهبی. شهریور 1340 ، طرح نوین آموزش در حوزه را به همراه علی مشکینی، عبدالرحیم ربانی شیرازی و همکاری آیت‌الله العظمی گلپایگانی به صورت آزمایشی اجرا کرد.
 
خرداد 1341، همراه با محمد مفتح «کانون دانش آموزان قم» را بنا نهاد. سال 1342هسته‌ای تحقیقاتی به منظور کار پژوهشی درباره حکومت اسلامی تشکیل داد. فروردین 1344 ، با توصیه مراجع تقلید به آلمان عزیمت و مرکز اسلامی‌هامبورگ را تاسیس کرد. سال 1349 ، پس از بازگشت به ایران مجددا در آموزش و پرورش و با عنوان کارشناس‌ارشد کتاب‌های علوم دینی در«سازمان کتاب‌های درسی ایران» به کار مشغول شد. فعالیت در سازمان کتاب‌های درسی ایران باعث شد با محمد جواد باهنر آشنا شود و آن‌جا بود که این دو نفر به تالیف کتاب‌های دینی برای تدریس در مدارس مشغول شدند؛ جلوه‌ای دیگر از پیوند مراکز دینی و علمی

تبلیغات