آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۸

چکیده

متن

باراک اوباما را با جان کندی و جیمی کارتر مقایسه می‌کنند اما اگر او رئیس جمهور شود در ایران چه رخ می‌دهد؟ آیا همانند اسلاف دموکراتش عمل خواهد کرد؟ این پرونده به تاریخ همین موضوع می‌پردازد.

 پهلوی دوم دوباری که سکه شانس در قلک جمهوریخواهان انداخت تا مستاجر اتاق بیضی کاخ سفید دموکرات نباشد، جز بد‌اقبالی نصیبش نشد؛ یک‌باری که بر سر ریچارد نیکسون معاون آیزنهاور تاج و تخت برگردانش قمار کرد، جان‌اف کندی رئیس جمهور شد و دوم بارش خرج کردن برای پیروزی جرالد فورد همتای دوست داشتنی نیکسون که مغلوب جیمی‌کارتر شد.هر دوبار هم اردشیر زاهدی سفیر ایران در ایالات متحده خرج‌های کلان می‌کرد و پس از باخت، کرسی‌اش در واشنگتن می‌لرزید؛ کندی که در سال 1339پیروز شد اولین کارش این بود که عذر اردشیر زاهدی را از واشنگتن خواست و با پیروزی کارتر همو بود که با پیام شفاهی رئیس جمهور دموکرات که ژوزف کرافت به اسدالله علم داد باید برکنار می‌شد و این بار نشد.
 
شاه تمام تخم‌مرغ‌هایش را در سبد نیکسون یار غار پرزیدنت آیزنهاور گذاشته بود که جلسات طراحی کودتای 28مرداد در اتاق او برگزار می‌شد و 16 آذر 1332 با بدرقه رئیس جمهور که «پیروزی سیاسی امیدبخشی در ایران نصیب قوای طرفدار تثبیت اوضاع و آزادی شده است» راهی تهران شد که سوغات سفرش سه قطره خون دانشجویان دانشگاه تهران بود که از آن دکترای افتخاری حقوق گرفت.به جای نیکسون، کندی کاتولیک راهی کاخ سفید شد که می‌گفت: «آنها که انقلاب صلح آمیز را غیرممکن می‌دانند، انقلاب خشن را امری گریزناپذیر توجیه می‌کنند.»

اصلاحات تحمیلی
جوان‌ترین رئیس جمهور ایالات متحده از اتاق بیضی کاخ سفید داد زد زمانه«اتحاد برای پیشرفت» و «مرزهای نو» است و در تهران شاه در کاخ شنید و دست بکار شد تا وقتی در سال 1341 راهی واشنگتن می‌شود در کنگره آمریکا بگوید: «ما در ایجاد زیربناى استوار رفرم‌هاى اجتماعى به وسیله دولت منتخب ملت کوشش خواهیم کرد.»
 
ایجاد رفرم در نظام سیاسی و اقتصادی و اجتماعی کشورها و حتی اجازه فعالیت‌ به نیروهای ملی غیرکمونیست و تقویت نظام پارلمانتاریستی به منظور جلوگیری از قیام‌های مردمی‌و تضمین دوام و بقای سیاسی دولت‌ها، خمیرمایه دکترین کندی بود که حاصلش قبول با اکراه انقلاب سفید از سوی شاه شد که اصلاحات ارضی را به مرحله اجرا درآورده و طی آن املاک و اراضی عمده‌‌ای که خان‌ها، فئودال‌ها و زمین‌داران بزرگ داشتند، توسط دولت خریداری شده و به روستاییان فروخته می‌شد؛ طرحی که پی‌آمدش ظهور طبقه شهرنشینان کارمند و کارگر شد که بلای جان شاه در انقلاب سال 57 بود.
 
کندی پس از پیروزی در انتخابات شعارهای آزادی فعالیت‌های سیاسی و آزادی انتخابات را هم به وعده‌های انتخاباتی‌اش افزود و در دکترینش طرح «نجات آزادی» را جا داد که بر فضای باز سیاسی و اقتصادی در کشورهای جهان تاکید داشت و موجب شد در ایران کسی چون علی امینی نخست وزیر شود که تا روی کار آمد عده‌ای از امرای ارتش را بازداشت کرد؛ مبارزه با فساد، اجرای اصلاحات ارضی، مذاکره با فرهنگیان و انتصاب محمد درخشش یکی از فرهنگیان به وزارت فرهنگ، آزادی فعالیت احزاب و علنی شدن فعالیت جبهه ملی را دستور کار گذاشت و تیمور بختیار، رئیس سازمان امنیت را برکنار کرد.امینی که عده‌ای در دربار او را جانشین شاه می‌دانستند و نقل است که کندی او را یگانه شانس باقی مانده شاه خوانده بود،پس از 14 ماه مزد محبوبیتش در واشنگتن را گرفت و خانه نشین شد؛ چنانکه شاه در سفر تیر 1341 به آمریکا تلاش کرد تا کندی را به قطع حمایت از امینی متقاعد کند و با تعهداتی که به دولت کندی داد توانست آمریکا را به عزم خود برای اجرای اصلاحات موردنظر راضی کند و با این سفر زمینه کنار گذاشتن امینی از نخست‌وزیری و جایگزینی اسدالله علم را به وجود آورد.
 
از این رو اجرای”اصلاحات ارضی” از دولت امینی گرفته شد تا در دوران علم پیگیری شود و سکان انقلاب شاه و مردم به دستان شاه افتاد که بعدها درباره‌اش گفت:« فشار آنها برای انجام اصلاحات ارضی باعث شد تا من هزاران هکتار زمین مرغوب و صدها روستای با ارزش را که پدرم به دست آورده بود از دست بدهم و تسلیم یک مشت رعایای نفهم کنم!» شاه چنان از کندی نفرت داشت که حتی پس از ترورش در نامه‌ای که به لیندون جانسون نوشت، تا توانست از رئیس جمهور فقید بدگویی کرد و او را از درک مسائل ایران ناتوان خواند. گفته‌اند شاه شخصا این نامه را برای عباس آرام وزیر خارجه دیکته کرد و به او دستور داد بدون اطلاع کسی این نامه را به کاخ سفید بدهد،اما آرام از ترس عکس‌العمل ارسال این نامه در نزد آمریکائیان عزادار کندی محبوب، نامه را در همان کاخ برای اسدالله علم رونمایی کرد و با وساطت علم،نامه به کاخ سفید نرفت.

نرد عشق نظامی‌با جمهوریخواهان
بالاخره نوبت آسیاب ریاست جمهوری آمریکا به ریچارد نیکسون نانوازاده رسید؛دوره طلایی نردبازی شاه و آمریکا از1۹۶۹ / ۱۳۴۸ آغاز شد که نقطه اوج آن، دیدار نیکسون با همراهی هنری کیسینجر مشاور امنیت ملی و بعدا وزیرخارجه اش از ایران در سال 1972 بود که به گفته گری سیک، نیکسون در این دیدارعلناً به شاه ایران گفت:”از من مراقبت کن (Protect me)!” نیکسون به شاه پیشنهاد داد که در برابر کمک به حفظ منافع آمریکا در خاورمیانه هر چه بخواهد از او طلب کند و حاضر است بجز سلاح اتمی‌و سیستم موشکی هرگونه تجهیزات نظامی‌که می‌خواهد به ایران بفروشد؛ فرصتی که شاه بخوبی از آن بهره گرفت و در سایه افزایش بهای نفت در بازارهای جهانی مقادیر هنگفتی تجهیزات پیشرفته نظامی‌از آمریکا خریداری کرد؛جت‌های جنگنده F-14 تام کت که در آن زمان پیچیده‌ترین و گرانترین جت جنگنده در دنیا بود روانه ایران شد؛ بودجه نظامی‌ایران که در سال 1351حدود 4/1 میلیارد دلار بود در سال 1356به 4/9 میلیارد دلار رسید؛ افزایش680 درصدی! ایران شد ژاندارم خاورمیانه و فوران بهای نفت سقف پرواز شاه را تا دروازه‌های تمدن بزرگ برد و نشستن در کنار یکی از پنج بزرگ صنعتی جهان ظرف پنج سال را در سر پروراند.
 
کیسینجر می‌گفت: « شاه از نادرترین رهبران و یک متحد قطعی و بی‌چون و چرا و کسی است که درک او از دنیا، نقطه‌ نظرهای ما را تقویت می‌کند.» به گفته وی،دولت آمریکا برای برآورده ساختن نیازهای تسلیحاتی شاه آمادگی لازم را دارد و به منتقدان هشدار می‌داد که «شاه مشتری خوش‌پرداخت و معتبری است.» برنامه بازرگانی 50 میلیارد دلاری ایران و آمریکا طی سال‌های‌های 59-1354بخشی از آن سیرابی عطش نظامی‌شاه بود که با وقوع انقلاب نیمه کاره ماند.سال گذشته که وزارت خارجه آمریکا اسناد محرمانه مربوط به روابط ایالات متحده با ایران در سال‌های1969 تا 1972 را منتشر کرد،آشکار شد که مقام‌های وقت وزارتخانه‌های دفاع و خارجه آمریکا بر سر میزان فروش سلاح به شاه اختلاف نظر داشتند.
 
در حالیکه وزارت دفاع آمریکا نگران افزایش بیش از حد قدرت ایران در منطقه بود،وزارت خارجه بر این باور پای می‌فشرد که با فروش سلاح‌های پیشرفته مورد نظر شاه می‌توان سیاست‌های منطقه‌ای او را نیز تحت کنترل داشت. این اسناد نشان می‌دهد که شاه نگران بی ثباتی کشورهای عرب و غیرعرب منطقه بود و عراق را تهدیدی جدی علیه ایران می‌دانست. او در یکی از نامه‌های خود به ریچارد نیکسون می‌نویسد:«آقای رئیس جمهور من تردیدی ندارم که شما می‌دانید من تا چه اندازه خود را وقف دستیابی به خلع سلاح عمومی‌و صلح جهانی کرده‌ام، اما مادامی‌که این هدف محقق نشده است ما نمی‌توانیم سرنوشت کشور خود را به دست بخت و اقبال بسپاریم. ما باید از توان نظامی‌لازم برای دفاع از خود در مقابل دشمنان بالقوه برخوردار باشیم.»
 
در این نامه شاه از آمریکا خواسته بود که خرید نفت از ایران را افزایش دهد و قول داد که درآمد ناشی از افزایش فروش نفت را صرف خرید کالاهای آمریکایی کند.بر اساس این اسناد با نزدیکی حکومت بعث عراق به شوروی سابق، نیکسون سرانجام به توصیه شاه برای همکاری با ایران در ارائه کمک به کردهای عراقی و ایجاد بی‌ثباتی در این کشور عمل کرد؛علاوه بر آن شاه نه‌فقط بدنبال سلطه بر منطقه خلیج فارس بود بلکه در اقیانوس هند نقش مهمی‌برای ایران در نظر می‌گرفت. بد اقبالی شاه شرط بندی بر اسب تیزپایی بود که به خط پایان هم نرسید؛نیکسون با رسوایی واترگیت تنها رئیس‌جمهوری شد که در آمریکا استعفا داد و دیگر بار تب سرد رویارویی با مستاجران جدید کاخ سفید بر پیشانی شاه نشست و شاه چشم به پیروزی جرالد فورد بست که برای اولین بار بصورت غیر انتخابی بر کرسی رئیس جمهوری نشست تا با جیمی‌کارتر دموکرات دست و پنجه نرم کند.

تبلیغات