چکیده

یکی ازراه های تبیین و تشریح جایگاه پوشاک و لباس در فرهنگ ما، بررسی بازتاب و اتعکاس این موضوع در تاریخ و ادبیات ایران است. مسئله ای که اگر به درستی شناخته شود ، به درک و تعمیق این مهم در تاریخ و فرهنگ ما و گسترش فرهنگ سازی مؤثر در این زمینه منجر خواهد شد؛ بنابراین، پژوهش در «ادبیات لباس»(1) ، به عنوان گذشته ، حال و آینده این فرهنگ، می تواند در زمینه جمع آوری مستندات تاریخی لباس و پوشاک در ایران و ایجاد ذهنیت هایی برای طراحان و سازندگان کارساز و راهگشا باشد. مقاله حاضر که با رویکردی توصیفی- تحلیلی و استفاده از مستندات کتابخانه ای تهیه شده، به دنبال پاسخ به این سؤال است که اساساً بازتاب پوشاک و لباس در ادبیاتفارسی دارای چه ویژگی هایی است؟ و این ویژگی ها به خصوص در دیوان غزلیات حافظ چه ابعادی دارد؟ لذا، بعد از مقدمه ای کوتاه، با ارائه نمونه هایی از اشعار که بیانگر نگاه ها و زوایای متفاوت ادیبان و شاعران دوره های مختلف به این مقوله است، به دیوان حافظ می پردازد و دو یافته مهم یا دو محور اصلی این ادبیات، یعنی استفاده ابزاری شاعر از موضوع لباس برای بیان مقصود خود، و دیگری، طرح ماهیت و موجودیت واقعی لباس را مطرح کرده و با مباحثی از قبیل انواع پوشاک، معانی و مفاهیم، جایگاه و... تکرار و تنوع لغات و اصطلاحات مربوط به لباس را در این اثر بررسی می کند و سپس به نتیجه گیری می رسد .

تبلیغات