این مقاله با هدف پیدا کردن رابطه ی فقر شهری و طرد اجتماعی در میان کارتن خواب های شهر تهران انجام شد. پژوهشگر با مصاحبه ی میدانی از کارتن خواب ها که تعداد 12048 نفر در گرمخانه ها به سر می بردند، اقدام به گردآوری داده نمود. پس از 38 مصاحبه که به اشباع نظری رسید، نتایج نشان داد که سه گروه از کارتن خواب ها در چرخه ی طرد اجتماعی و فقر شهری گرفتار آمده اند. گروه اول، به دلیل مهاجرت خودخواسته و بدون برنامه ریزی برای پیدا کردن فرصت های بهتر زندگی همزمان و در رابطه ای متقابل، طرد اقتصادی و فقر شهری را تجربه کرده اند که پس از آن به دلیل ناسازگاری با مقصد مهاجرت و کمبود روابط سالم، طرد فرهنگی و طرد اجتماعی هم در این چرخه وارد شده است. گروه دوم، به دلیل مهاجرت خانواده با مهاجرتی ناخواسته و اجباری مواجه بوده اند که سکونت در مناطق آسیب زای شهر فرصت های مناسبی برای تجربه ی موقعیت های پرخطر فراهم نموده و در نهایت با طرد خانواده، ابتدا طرد اجتماعی را تجربه کرده اند و به مرور زمان وارد چرخه ی فقر و طرد اجتماعی- اقتصادی شده اند. گروه سوم، هرگز طرد اجتماعی را تجربه نکرده بودند و در عین حال از موقعیت اقتصادی و اجتماعی خوبی هم برخوردار بودند که اعتبار اجتماعی هم به همراه موقعیت های مطلوب داشتند. اما سرخوردگی های ناشی از شرایط اجتماعی و گاهی انتقام گیری سبب ورود این افراد به گروه کارتن خواب ها بود؛ این گروه به انزوای اجتماعی و دوری گزینی پناه برده بودند.