آخرین سفر بوش به خاورمیانه چه چیزی بیش از خداحافظی میتواند داشته باشد
آرشیو
چکیده
متن
دیوید پولاک عضو مهمان موسسه واشنگتن است که روی قانونمندیهای سیاسی کشورهای خاورمیانه کار میکند. سیمون هندرسون مدیر “برنامه سیاست خلیج و انرژی” در موسسه و متخصص مسائل انرژی و دولتهای عرب محافظهکار در خلیج فارس است. :این هفته رئیس جمهور بوش برای دومین بار در سال 2008 به خاورمیانه سفر کرد.
اول قرار بود این سفر به قصد شصتمین سالگرد تاسیس اسرائیل باشد اما برنامه او گسترش یافت و حالا شامل بازدید از مقامات بالارتبه افغانستان، مصر، عراق، اردن، لبنان، مناطق فلسطینی و عربستان سعودی هم میشود. به غیر از سفری به ریاض، بقیه دیدارها در کنفرانس مجمع اقتصادی جهان در شرمالشیخِ مصر صورت میگیرد. این فهرستِ دیدارها باعث شده استفن هاردلی، مشاور امنیت ملی، اعلام کند که این سفر “هم نمادین و هم محتوایی” است و با توجه به فوریت مسائل میتوانیم شاهد “محتوای” زیادی باشیم.
اسرائیل و فلسطینیها
در 14 و 15 مه رئیس جمهور برای کنست، مجلس اسرائیل، سخنرانی میکند و قرار است با شیمون پرز و ایهود اولمرت، رئیس جمهور و نخستوزیر این کشور دیدار کند. این بخش از سفر بیشتر نمادین است و هدفش ادامه تعهد آمریکا به امنیت اسرائیل خواهد بود. پایه این تعهد بسته تازه اعلامشده پیشفروش تسلیحات است. از جمله هواپیماهای جنگی دوربرد و رادارهای ضدموشک که خرج بیشترش توسط برنامه ده ساله کمک نظامی آمریکا تامین میشود که سالی 3 میلیارد دلار قیمت دارد.
اما دیگر نکته نمادین عدم برگزاری دیدار سهجانبه آمریکا، اسرائیل و فلسطین است که نشانی از فقدان پیشرفت در مذاکرات صلح دارد. دیدار رئیس جمهور با تونی بلر، نماینده اقتصادی گروه چهارجانبه، نشان از تشویقی ناچیز برای تلاشهای ایجاد صلح است. پشت صحنه گزارشهایی متناقض راجع به تغییر بعضی مسائل کلیدی از جمله مرزهای موقتی دولت فلسطینی به گوش میرسد اما بنبست ادامهدار کنونی در مورد اورشلیم و پناهندهها آنها را خنثی میکند.ناتوانی دو طرف برای صدور سندی مشترک یا حتی بیانیهای علنی نشان میدهد که موانعی جدی سر راه است.
دو ابر دیگر که بالای سر دیدار رئیس جمهور چرخ میزدند هم موقتا کنار رفتهاند. اول اینکه اولمرت فعلا تمام مشکلات قانونیاش را در مورد استفادههای نامجاز احتمالی از درآمد تبلیغات انتخاباتی کنار گذاشته است، با اعلام اینکه اگر رسما محکوم شود، استعفا میدهد. دوم چشمانداز خشونت در سطح وسیع با حماس به نظر کمتر از قبل میآید – حداقل در حال حاضر – و این به علت تقلای مجدد در سطوح بالا برای آتشبس بیسر و صدا با اسرائیل است که به رهبری ژنرال عمر سلیمان، رئیس اطلاعات مصر، انجام میشود. اما این اصلاحات کوتاهمدت امید چندانی برای پیش بردن توافقی بین اسرائیل و فلسطین تا زمان پایان ریاستجمهوری بوش در ژانویه سال بعد، فراهم نمیکنند.
آخرین بحران لبنان
موضوعی که بر وقفه در خشونتهای اسرائیل و فلسطین سایه انداخته است آخرین دور جنگ در لبنان است که هفته گذشته با خودداری حزبالله از پذیرفتن اختیار دولت لبنان بر امنیت فرودگاه و مخابرات، درگرفت. رئیس جمهور بوش قرار است روز 18 مه در مصر با فواد سینیوره، نخستوزیر لبنان، دیدار کند تا نشان دهد حامی او است اما چنین نمایشهایی (و همچنین ورود ناوشکن یو.اس.اس کول به ساحل لبنان) نمادین هستند و مفهوم زیادی ندارند.
در واقع زمانی که حزبالله برای واکنش شدید به حرکات دولت انتخاب کرده میتواند ناشی از تلاشی عامدانه برای شرمسار کردن رئیس جمهور آمریکا باشد. ارتش لبنان میلی به مقابله با حزبالله نشان نمیدهد و به قول بوش در حرفی که دیروز به خبرنگاران زد، سخت است “کسی را به شجاعت مجبور کرد”.
سخنگوی آمریکا در محکوم کردن سوریه و ایران برای این آخرین تهدید به دولتِ نسبتا معتدل لبنان، بیش از حد معمول صریح بوده است. در نتیجه اگر آمریکا واکنش موثری نشان ندهد – مثلا حمایت بیشتر از دولت لبنان و یونیفیل یا وارد آوردن فشار بیشتر به حامیان حزبالله در دمشق و تهران – این به عنوان نشانی از ناکامی دیده خواهد شد؛ نه فقط ناکامی سفر رئیس جمهور بلکه ناکامی تبلیغ دموکراسی آمریکا و سایر سیاستهای منطقهای این کشور.
عراق و افغانستان
بوش قرار است در مصر با حامد کرزای، رئیس جمهور افغانستان، عادل عبدالمهدی، معاون رئیسجمهور عراق و بهرام صالح، معاون نخستوزیر عراق نیز دیدار کند. اخباری که از عراق میآید به نسبت مثبت است: آتشبسها خوب پیش رفتهاند و امنیت کلی در بصره و بغداد برقرار است و نشانههایی از پیشرفت سیاسی در زمینه قانون نفت و ورود گروههای مخالف به ائتلاف حاکم به چشم میخورد. قرار نیست طرح جدیدی برای هیچ یک از این دو کشور پیاده شود به غیر از تاکید معمولی بر حمایت آمریکا. رئیس جمهور احتمالا بر این سیاست خود تاکید میکند که هر تغییری در بهکارگیری نیروها با ارزیابی فرماندهان نظامی محل انجام خواهد شد.
مصر، اردن و سایر بازیگران
دیگر نشانی که حاکی از همیشگی بودن اوضاع است، دیدار رئیس جمهور با حسنی مبارک، رئیس جمهور مصر، و عبدالله دوم، پادشاه اردن است. با توجه به اهمیت این دیدارها احتمالا تمرکز بر مسائل اقتصادی همچون قیمت روزافزون غذا در جهان خواهد بود. ایالات متحده در این چارچوب تلاش میکند با اعلام برنامههای همیاری جدید برای پناهندگان عراقی در اردن و تحصیلات و آموزشهای شغلی مدرن برای مصریها، بیش از انتظارات پایین عمل کند.
مشکلات اخیر داخلی در مصر بیشک توجه چندانی به خود جلب نمیکند گرچه بوش در خلوت به همتای مصری خود بهخاطر تولد هشتادسالگیاش تبریک خواهد گفت و محترمانه از برنامههای آیندهاش سوال خواهد کرد. اگر بوش بخواهد به نمونه موفقی از دموکراسی عربی اشاره کند میتواند از کویت صحبت کند که روز 17 مه انتخاباتی پارلمانی برگزار میکند که تا حدی تحسینبرانگیز، آزاد و صلحآمیز (و احتمالا ناتمام) خواهد بود.
عربستان سعودی و قیمتهای نفت
با توجه به بیعملی مشاهدهشده از مصر و بالارفتن درآمدهای نفتی، ریاض قدرت دیپلماتیک جدیدی در منطقه خواهد داشت و در مجموعهای از مسائل از جمله فلسطین، لبنان، عراق و بخصوص ایران فعال خواهد بود. رئیس جمهور بوش باید تلاشهای سعودیها را به مسیر درست منتقل کند و به ریاض اطمینان خاطر دهد که از جاهطلبیهای ایران نخواهد گذشت.
طبق گزارشها، ریاض، برخلاف موضع علنی خود، ایالات متحده را تشویق کرده که از خاک عراق به پایگاههای آموزش تروریستها در ایران حمله کند. طبق منطق سعودیها این کار باعث پیشرفت در مسئله دخالت ایرانیها در عراق و مسئله در جریانِ هستهای خواهد بود. واکنش بوش که احتمال میرود محتاطانه باشد باید در پرتوی فعالیتهای حزبالله در بیروت صورت گیرد که وزیر امور خارجه عربستان آن را با صدای بلند محکوم کرد.
رئیس جمهور در ضمن باید تصمیم بگیرد که غیبت ولیعهد سلطان، وزیر دفاع هشتاد و چهارساله که در بیمارستانی در ژنو به سر میبرد، به معنای تغییری در تحلیل عربستان از قانونمندیهای منطقه خواهد بود یا خیر. مسئله همیشگی سیاست نفتی عربستان اخیرا بهخصوص به علت جدالهای داخلی در آمریکا بر سر قیمتهای بالای نفت، اهمیت پیدا کرده است.
هفته گذشته سخنگوی کاخ سفید اعلام کرد رئیس جمهور نگرانیهای خود را درباره تاثیر قیمتهای بالای نفت بر آمریکا و اقتصاد جهان به روشنی با سعودیها مطرح خواهد ساخت. با توجه به تمام مشکلات دیگر که سد راه سیاست آمریکا هستند، هر نشانی از انعطافپذیری عربستان در این قضیه، مسئلهای با معنای واقعی شمرده میشود. اما ریاض تابهحال بیشتر بر مشارکت اقتصادی و نه سیاسی بر مسئله نفت تاکید داشته است.
معانی سیاستی
اگر قرار است این سفر (حتی به شکل نمادین) موفق باشد رئیس جمهور باید مبادلاتی مشخص با متحدان آمریکا در مورد چالشهای پیش رو از سوی دشمنان مشترک منطقهای، انجام دهد. این میتواند به شکل حمایت بیشتر اقتصادی یا امنیتی آمریکا در عوض تعهد برای همیاری در مقابله با خطراتِ قیمتهای بالای نفت و ایران و نایبانش باشد. با توجه به خطر اتخاذ مواضع حامی آمریکا توسط متحدان منطقهای آمریکا، رئیس جمهور بوش باید تلاش کند این سفر بیشتر محتوایی باشد تا نمادین چرا که این آخرین سال هشت سال پرماجرای حکومت او است.
منبع: موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک، دیدهبان سیاستی 1373، 13 مه 200
اول قرار بود این سفر به قصد شصتمین سالگرد تاسیس اسرائیل باشد اما برنامه او گسترش یافت و حالا شامل بازدید از مقامات بالارتبه افغانستان، مصر، عراق، اردن، لبنان، مناطق فلسطینی و عربستان سعودی هم میشود. به غیر از سفری به ریاض، بقیه دیدارها در کنفرانس مجمع اقتصادی جهان در شرمالشیخِ مصر صورت میگیرد. این فهرستِ دیدارها باعث شده استفن هاردلی، مشاور امنیت ملی، اعلام کند که این سفر “هم نمادین و هم محتوایی” است و با توجه به فوریت مسائل میتوانیم شاهد “محتوای” زیادی باشیم.
اسرائیل و فلسطینیها
در 14 و 15 مه رئیس جمهور برای کنست، مجلس اسرائیل، سخنرانی میکند و قرار است با شیمون پرز و ایهود اولمرت، رئیس جمهور و نخستوزیر این کشور دیدار کند. این بخش از سفر بیشتر نمادین است و هدفش ادامه تعهد آمریکا به امنیت اسرائیل خواهد بود. پایه این تعهد بسته تازه اعلامشده پیشفروش تسلیحات است. از جمله هواپیماهای جنگی دوربرد و رادارهای ضدموشک که خرج بیشترش توسط برنامه ده ساله کمک نظامی آمریکا تامین میشود که سالی 3 میلیارد دلار قیمت دارد.
اما دیگر نکته نمادین عدم برگزاری دیدار سهجانبه آمریکا، اسرائیل و فلسطین است که نشانی از فقدان پیشرفت در مذاکرات صلح دارد. دیدار رئیس جمهور با تونی بلر، نماینده اقتصادی گروه چهارجانبه، نشان از تشویقی ناچیز برای تلاشهای ایجاد صلح است. پشت صحنه گزارشهایی متناقض راجع به تغییر بعضی مسائل کلیدی از جمله مرزهای موقتی دولت فلسطینی به گوش میرسد اما بنبست ادامهدار کنونی در مورد اورشلیم و پناهندهها آنها را خنثی میکند.ناتوانی دو طرف برای صدور سندی مشترک یا حتی بیانیهای علنی نشان میدهد که موانعی جدی سر راه است.
دو ابر دیگر که بالای سر دیدار رئیس جمهور چرخ میزدند هم موقتا کنار رفتهاند. اول اینکه اولمرت فعلا تمام مشکلات قانونیاش را در مورد استفادههای نامجاز احتمالی از درآمد تبلیغات انتخاباتی کنار گذاشته است، با اعلام اینکه اگر رسما محکوم شود، استعفا میدهد. دوم چشمانداز خشونت در سطح وسیع با حماس به نظر کمتر از قبل میآید – حداقل در حال حاضر – و این به علت تقلای مجدد در سطوح بالا برای آتشبس بیسر و صدا با اسرائیل است که به رهبری ژنرال عمر سلیمان، رئیس اطلاعات مصر، انجام میشود. اما این اصلاحات کوتاهمدت امید چندانی برای پیش بردن توافقی بین اسرائیل و فلسطین تا زمان پایان ریاستجمهوری بوش در ژانویه سال بعد، فراهم نمیکنند.
آخرین بحران لبنان
موضوعی که بر وقفه در خشونتهای اسرائیل و فلسطین سایه انداخته است آخرین دور جنگ در لبنان است که هفته گذشته با خودداری حزبالله از پذیرفتن اختیار دولت لبنان بر امنیت فرودگاه و مخابرات، درگرفت. رئیس جمهور بوش قرار است روز 18 مه در مصر با فواد سینیوره، نخستوزیر لبنان، دیدار کند تا نشان دهد حامی او است اما چنین نمایشهایی (و همچنین ورود ناوشکن یو.اس.اس کول به ساحل لبنان) نمادین هستند و مفهوم زیادی ندارند.
در واقع زمانی که حزبالله برای واکنش شدید به حرکات دولت انتخاب کرده میتواند ناشی از تلاشی عامدانه برای شرمسار کردن رئیس جمهور آمریکا باشد. ارتش لبنان میلی به مقابله با حزبالله نشان نمیدهد و به قول بوش در حرفی که دیروز به خبرنگاران زد، سخت است “کسی را به شجاعت مجبور کرد”.
سخنگوی آمریکا در محکوم کردن سوریه و ایران برای این آخرین تهدید به دولتِ نسبتا معتدل لبنان، بیش از حد معمول صریح بوده است. در نتیجه اگر آمریکا واکنش موثری نشان ندهد – مثلا حمایت بیشتر از دولت لبنان و یونیفیل یا وارد آوردن فشار بیشتر به حامیان حزبالله در دمشق و تهران – این به عنوان نشانی از ناکامی دیده خواهد شد؛ نه فقط ناکامی سفر رئیس جمهور بلکه ناکامی تبلیغ دموکراسی آمریکا و سایر سیاستهای منطقهای این کشور.
عراق و افغانستان
بوش قرار است در مصر با حامد کرزای، رئیس جمهور افغانستان، عادل عبدالمهدی، معاون رئیسجمهور عراق و بهرام صالح، معاون نخستوزیر عراق نیز دیدار کند. اخباری که از عراق میآید به نسبت مثبت است: آتشبسها خوب پیش رفتهاند و امنیت کلی در بصره و بغداد برقرار است و نشانههایی از پیشرفت سیاسی در زمینه قانون نفت و ورود گروههای مخالف به ائتلاف حاکم به چشم میخورد. قرار نیست طرح جدیدی برای هیچ یک از این دو کشور پیاده شود به غیر از تاکید معمولی بر حمایت آمریکا. رئیس جمهور احتمالا بر این سیاست خود تاکید میکند که هر تغییری در بهکارگیری نیروها با ارزیابی فرماندهان نظامی محل انجام خواهد شد.
مصر، اردن و سایر بازیگران
دیگر نشانی که حاکی از همیشگی بودن اوضاع است، دیدار رئیس جمهور با حسنی مبارک، رئیس جمهور مصر، و عبدالله دوم، پادشاه اردن است. با توجه به اهمیت این دیدارها احتمالا تمرکز بر مسائل اقتصادی همچون قیمت روزافزون غذا در جهان خواهد بود. ایالات متحده در این چارچوب تلاش میکند با اعلام برنامههای همیاری جدید برای پناهندگان عراقی در اردن و تحصیلات و آموزشهای شغلی مدرن برای مصریها، بیش از انتظارات پایین عمل کند.
مشکلات اخیر داخلی در مصر بیشک توجه چندانی به خود جلب نمیکند گرچه بوش در خلوت به همتای مصری خود بهخاطر تولد هشتادسالگیاش تبریک خواهد گفت و محترمانه از برنامههای آیندهاش سوال خواهد کرد. اگر بوش بخواهد به نمونه موفقی از دموکراسی عربی اشاره کند میتواند از کویت صحبت کند که روز 17 مه انتخاباتی پارلمانی برگزار میکند که تا حدی تحسینبرانگیز، آزاد و صلحآمیز (و احتمالا ناتمام) خواهد بود.
عربستان سعودی و قیمتهای نفت
با توجه به بیعملی مشاهدهشده از مصر و بالارفتن درآمدهای نفتی، ریاض قدرت دیپلماتیک جدیدی در منطقه خواهد داشت و در مجموعهای از مسائل از جمله فلسطین، لبنان، عراق و بخصوص ایران فعال خواهد بود. رئیس جمهور بوش باید تلاشهای سعودیها را به مسیر درست منتقل کند و به ریاض اطمینان خاطر دهد که از جاهطلبیهای ایران نخواهد گذشت.
طبق گزارشها، ریاض، برخلاف موضع علنی خود، ایالات متحده را تشویق کرده که از خاک عراق به پایگاههای آموزش تروریستها در ایران حمله کند. طبق منطق سعودیها این کار باعث پیشرفت در مسئله دخالت ایرانیها در عراق و مسئله در جریانِ هستهای خواهد بود. واکنش بوش که احتمال میرود محتاطانه باشد باید در پرتوی فعالیتهای حزبالله در بیروت صورت گیرد که وزیر امور خارجه عربستان آن را با صدای بلند محکوم کرد.
رئیس جمهور در ضمن باید تصمیم بگیرد که غیبت ولیعهد سلطان، وزیر دفاع هشتاد و چهارساله که در بیمارستانی در ژنو به سر میبرد، به معنای تغییری در تحلیل عربستان از قانونمندیهای منطقه خواهد بود یا خیر. مسئله همیشگی سیاست نفتی عربستان اخیرا بهخصوص به علت جدالهای داخلی در آمریکا بر سر قیمتهای بالای نفت، اهمیت پیدا کرده است.
هفته گذشته سخنگوی کاخ سفید اعلام کرد رئیس جمهور نگرانیهای خود را درباره تاثیر قیمتهای بالای نفت بر آمریکا و اقتصاد جهان به روشنی با سعودیها مطرح خواهد ساخت. با توجه به تمام مشکلات دیگر که سد راه سیاست آمریکا هستند، هر نشانی از انعطافپذیری عربستان در این قضیه، مسئلهای با معنای واقعی شمرده میشود. اما ریاض تابهحال بیشتر بر مشارکت اقتصادی و نه سیاسی بر مسئله نفت تاکید داشته است.
معانی سیاستی
اگر قرار است این سفر (حتی به شکل نمادین) موفق باشد رئیس جمهور باید مبادلاتی مشخص با متحدان آمریکا در مورد چالشهای پیش رو از سوی دشمنان مشترک منطقهای، انجام دهد. این میتواند به شکل حمایت بیشتر اقتصادی یا امنیتی آمریکا در عوض تعهد برای همیاری در مقابله با خطراتِ قیمتهای بالای نفت و ایران و نایبانش باشد. با توجه به خطر اتخاذ مواضع حامی آمریکا توسط متحدان منطقهای آمریکا، رئیس جمهور بوش باید تلاش کند این سفر بیشتر محتوایی باشد تا نمادین چرا که این آخرین سال هشت سال پرماجرای حکومت او است.
منبع: موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک، دیدهبان سیاستی 1373، 13 مه 200