مذهبی یا غیر مذهبی؟
آرشیو
چکیده
متن
بسیاری نه فقط در ایران بلکه در سرتاسر جهان میپندارند که اسراییل دولتی دینی دارد و بر مبنای اصول توراتی اداره میشود. این پندار به افسانه شبیه است، چرا که اسراییل و بزرگترین احزاب چپ و راست آنجا ماهیتی سکولار دارند و چندان وقعی به جنبههای مذهبی یهودیت نمیگذارند.
طبق پژوهشهای گوناگون، حدود 70 درصد یهودیان اسراییل غیرمذهبی یا ضدمذهبیاند و تنها 30 درصد آنان مذهبیاند که از این 30 درصد نیز فقط حدود 8 درصد آنان مراسم و آیین مذهبی را طبق رسوم خاخامهای ارتدوکس به جا میآورند یا به عبارت مشهور، عامل به احکام تورات و تلمودند.
این نوع آرایش مذهبی، در میزان اقبال مردم به احزاب سیاسی نیز خود را نشان میدهد. قویترین احزاب سیاسی اسراییل در حال حاضر کادیما، کارگر و لیکودند که هر سه سکولارند. در کنار آنها، تعداد زیادی حزب کوچک غیرمذهبی، ضدمذهبی و مذهبی هم وجود دارد که معمولا قادر به کسب درصد قابل توجهی از 120 کرسی کنست نیستند.
در میان احزاب مذهبی، حزب شاس سرآمد همه است. با این حال، این حزب از زمان تاسیس خود تاکنون هیچگاه نتوانسته است بیش از 15 کرسی در کنست به دست آورد، گرچه معمولا در دولتهای ائتلافی سهیم بوده است. حزب یهودیت توراتی متحده دیگر حزب مذهبی اسرئیل است که، در مقایسه با شاس، حزب کوچکی محسوب میشود و سقف پرواز آن هیچگاه بیش از کسب 7-6 کرسی پارلمان نبوده است.
حزب ملی – مذهبی یا مفدال را هم میتوان در ردیف احزاب مذهبی به شمار آورد، اما اخیرا وجه ملیگرایی این حزب بر وجه مذهبی آن چربیده و از همین رو، در حزب اتحاد ملی که لائیک و گرایشهای دیوانهوار ناسیونالیستی دارد، ادغام شده است.
نوع همزیستی اکثریت غیرمذهبی و اقلیت مذهبی در اسراییل، موضوعی است که به طور فزایندهای توجه پژوهشگران را به خود معطوف کرده است، بهخصوص اینکه معمولا گزارشهایی از ناشکیبایی مذهبیهای ارتدوکس در شهر بیتالمقدس و برخی حومههای آن از جمله بیت شمش در برابر نقض احکام شریعت از سوی افراد غیرمذهبی انتشار مییابد.
نباید از یاد برد که احکام شرعی دین یهود گسترده و پیچیده است و بهویژه پاسداشت حرمت روز شنبه آیین شداد و غلاظی دارد. از این رو، یک فرد عامل به احکام توراتی و تلمودی، نوع زیست بسیار متمایزی با یک فرد عادی دارد. در مقابل، یهودیان ضددین در اسراییل هم، عناد ویژهای با رعایت احکام دینی دارند و اغلب برای خشمگین کردن اقشار ارتدوکس ترجیح میدهند که در مقابل دیوار ندبه ساندویچ گوشت خوک – که در آیین یهود نجس است- گاز بزنند یا گرایشهای همجنسبازانه خود را از طریق رژه در شهر بیتالمقدس به نمایش بگذارند.
غیر مذهبیها اغلب مینالند که ارتدوکسهای متعصب اغلب مزاحم تماشای تلویزیون یا رانندگی آنها در روز شنبه میشوند – این دو فعل در روز شنبه حرام محسوب میشوند- و در واقع از زندگی آزاد آنها جلوگیری میکنند.
در مقابل، مذهبیها نیز از این شکایت دارند که غیرمذهبیها با حرکات ضد شرعی خود در روز شنبه، مانع آرامش مذهبیها برای نگهداری حرمت روز شنبه میشوند و در عمل، به تحریک آنان مبادرت میکنند.
با این اوصاف، این پرسش پیش میآید که مردمی که برای زندگی در حوزه مدنی با یکدیگر اصطکاک پیدا میکنند، چگونه در حوزه سیاست و حکومت با یکدیگر کنار آمدهاند؟
برای حل این مشکل رژیم اسراییل بدون آنکه تکلیف خود را با مذهب یکسره کرده باشد، در عمل حوزه اقتدار مذهبی و عرفی را از هم جدا کرده است تا مذهبیها و عرفگرایان هر کدام به فراخور حال خویش، امور عمومی خود را سامان دهند.
در واقع، در کنار نهادهای عرفی دولتی، نهادهای مذهبی صاحب اقتداری نیز وجود دارد که هر کدام به مراجعان خود پاسخگویند از جمله آموزش و پرورش عرفی در کنار آموزش و پرورش مذهبی و دستگاه قضایی عرفی در کنار دستگاه قضایی شرعی.
بدین ترتیب، یک فرد مذهبی میتواند در مدارس مورد علاقه خود آموزش مورد علاقه خود را ببیند و برای حل دعاوی خود به محاکم خاخامی مراجعه کند، بدون آنکه سر و کارش با افراد بیدین بیفتد. این امکان برای غیرمذهبیها و ضدمذهبیها نیز فراهم است.
با این همه، احزاب سکولار اسراییل برای جلب نظر یهودیان ارتدوکس که سابقه عموما ضد صهیونیستی داشتند، در ابتدای شکلگیری اسراییل، امتیازات ویژهای به جامعه مذهبیهای ارتدوکس دادهاند که همچنان پابرجا است، اما به شدت مورد نفرت سکولارهای تندرو است. از جمله این امتیازات، تعهد دولت به عدم سرو گوشت خوک در سربازخانهها، رعایت ممنوعیت حمل و نقل عمومی در روز شنبه و معافیت طلاب مدارس تلمودی از خدمت سربازی است.
افزون بر اینها، تشخیص اینکه «چه کسی یهودی است» در انحصار خاخامهای ارتدوکس قرار گرفته است، موضوعی که بین یهودیان مسالهای به غایت حیاتی است و در عین حال، چالشهای بسیاری را در جامعه اسراییل برانگیخته است.