ارتش رو به زوال
آرشیو
چکیده
متن
اسرائیل 60 سال پیش، در چنین روزهایی و در سرزمینهایی که متعلق به فلسطینیان بود تشکیل شد. 60 سال از روزی که فلسطینیان آن را روز نکبت میخوانند اما در جوارشان مردمانی دیگر این روز را جشن میگیرند میگذرد. 60 سال درگیری میان اعراب و اسرائیل، 60 سال کشت و کشتار و 60 سال ناامنی در خاورمیانه.
با وجود آنکه هدف از تاسیس اسرائیل، که مبتکر آن بریتانیا بود اما با حمایت کل غرب همراه شد، تامین منافع کشورهای غرب در منطقه خاورمیانه بود، اما به جرات میتوان گفت که این هدف هرگز محقق نشده است.
اکثر کشورهای منطقه خاورمیانه نه تنها با اسرائیل روابط دیپلماتیک ندارند، بلکه حتی آن را به صورت “دو فاکتو” هم به رسمیت نمیشناسند.
اختلافهای سیاسی، درگیریهای منطقهای، جنگهای متعدد، سرکوب فلسطینیان، نقض حقوق بشر و ... همه و همه تنها میراث تاسیس اسرائیل در خاورمیانه بوده است.
اکنون غرب و به خصوص آمریکا به این نتیجه رسیده که ریشه رادیکالیسم اسلامی، از خاک مناقشه دیرپای فلسطین و اسرائیل آب میخورد و به همین دلیل است که باید این درگیری را پایان بخشد تا شاید از جنبشهای رادیکال رهایی یابد.
جورج بوش، در راستای همین تلاشها، پس از آنکه هفت سال مناقشه فلسطین و اسرائیل را به فراموشی سپرده بود، سال گذشته تصمیم گرفت تا نقشی جدی در این زمینه ایفا کند و به همین دلیل کنفرانس پاییزی صلح را در آناپولیس ایالت مریلند برگزار کرد.
اما علاوه بر اختلافات سیاسی و منطقهای نشات گرفته از تاسیس رژیم اسرائیل، این رژیم از درون نیز دچار ضعف شدید است و به اعتراف مسوولان امنیتی اسرائیل این رژیم برای اولین بار از زمان حیاتش با خطر از دست رفتن موجودیت رو به رو است. ارتش اسرائیل رو به زوال است، فقر در این کشور رو به فزونی گذاشته و پایههای اقتصادی این رژیم رو به ضعف. اختلافات مذهبی در این “سرزمین در حصار” رو به افزایشی است، معضل شهرکنشینهای متعصب به معضلی پیچیده و غیر قابل حل تبدیل شده، رفتار اسرائیلیها با اقلیت عرب ساکن این سرزمین بسیار تبعیض آمیز است و سیستم حزبی پارهپاره و ناکارآمد از معضلات بزرگ این رژیم است که به اعتقاد بسیاری اسرائیل را در راه زوال و انحطاط قرار داده.
بر اساس تحقیقات جدید بسیاری از جوانان اسرائیلی تلاش میکنند تا به هر شکل ممکن از خدمت سربازی فرار کنند. در اسرائیل، معافیتهای پزشکی، روانی و مذهبیرو به افزایش است. بر اساس آمار ارتش رژیم اسرائیل، حدود نیمیاز کسانی که گواهی معافیت از خدمت سربازی به دست میآورند هیچ مشکلی ندارند و تنها برای فرار از خدمت دست به چنین اقدامی زدهاند.
آمار جنگ 33 روزه لبنان و اسرائیل نشان میدهد که صهیونیستهای مذهبی و سربازان “کیبوتزیم”، فرقهای از صهیونیستهای سوسیالیست سکولار، بیش از سایرین در میان کشتهشدگان به چشم میخوردند.
اوضاع همواره در اسرائیل به همین شکل بوده است، اینها آمادهترینها برای کشته شدن در راه وطنشان هستند.
ارتدوکسهای افراطی،از معافیتهای مذهبی استفاده میکنند، و همچنین اقلیت عرب اسرائیل سربازی نمیروند و جمعیت سکولارها رو به افزایش است، ارتش اسرائیل، نهادی که همواره مایه افتخار و اطمینان سران تلآویو بوده رو به ضعف گذاشته است.
ژنرال الازار اشترن هم یکی از فرماندهان ارتش اسرائیل که با لباس شخصی همواره از کلاه مذهبی نمادین یهودیان استفاده میکند،این موضوع را تایید میکند. پیش از این افرادی مثل او کم بودند و تنها در میان افراد بلندپایه ارتش حاضر بودند. صهیونیستهای مذهبی اکنون گرایش به حمایت از شهرکها دارند و این نگرانی وجود دارد که ارتش بیش از گذشته از شهرکنشینها حمایت کند.
رابطه ارتش و شهرکنشینها هنوز در حد رابطه دشمنی نیست. همکاری ارتش برای تثبیت و ساخت شهرکها در کرانه باختری رود اردن که بدون اجازه انجام میشود و بعد از احداث رسمیمیشود حیاتی و مورد نیاز است.
بیش از 100 شهرک کوچک هم در مناطق دورافتاده تاسیس شده که البته ساخت آن بدون اجازه انجام گرفته اما از آب، الکتریسیته و مراقبت ارتش برخوردار است.
در همین حال ارتش با حکم دادگاه عالی اسرائیل برای متوقف کردن و تخریب دیوار حائل میان فلسطینیان و سرزمینشان یعنی کرانه باختری مخالفت میکند و این دقیقا به منزله مخالفت ارتش با قانون است. موضوعی که بسیار شوکهکننده و غیر قابل باور به نظر میرسد.
موشههاگر لو، که مدیر مخینا؛ آکادمیمورد حمایت ارتش؛ برای تربیت افسران مذهبی در جنوب کرانه باختری است، از این دسته افراد است که به شدت با برچیده شدن شهرکها مخالفت میکند. او در همین زمینه به مجله اکونومیست میگوید:«من به آنان نمیگویم که از دستور تخلیه شهرکها سرپیچی کنند، بلکه از آنان میخواهم تا به وجدان خود رجوع کنند.» اما شمار جوانان اسرائیلی که پیش از آغاز مدت خدمتشان یک سال را در مخینا میگذرانند رو به افزایش است و ژنرال اشترن، که به دلیل اقداماتش برای تخلیه نوار غزه به شدت مورد انتقاد قرار گرفته میگوید که سرپیچی از دستورات تنها در موارد نادری اتفاق میافتد.
برای او ایجاد تغییرات در الگوهای خدمت اجباری سربازی خطرات دیگری به همراه دارد و باعث خواهد شد تا جامعه اسرائیل به شدت “اتمیزه شده” و تعداد سربازان وظیفهشناس رو به کاهش بگذارد.
اشترن بر این باور است که برای داشتن یک “ارتش مردمی” باید معافیتها کاهش یابد، کسانی که به دروغ اقدام به کسب معافیت میکنند مجازات شوند و درمان در مقرهای تحت نظارت ارتش از جمله دانشگاههای تحت نظارت ارتش انجام گیرد. بحث برانگیزتر از همه آنکه شمار سربازان رژیم اسرائیل، که حاضر بودند جان خود را برای اسرائیل فدا کنند، رو به کاهش است. اشترن از این موضوع پس از جنگ 33 روزه به شدت انتقاد کرد و البته به دلیل این اظهاراتش از او بسیار انتقاد شد. اما بعدها کمیسیون تحقیق همین جنگ این موضوع را تایید کرد.
ایجاد دیوار حائل، قرار گرفتن در حصار دشمنان و سرزمینهای اعراب که تهدیدی جدی برای حیات اسرائیل به شمار میروند، کاهش روند مهاجرت یهودیان به اسرائیل که حتی گاهی روندی معکوس به خود میگیرد، کاهش رشد اقتصادی و تضعیف پایههای اقتصاد این کشور، اختلافات مذهبی و سیاسی همه و همه مواردی است که اسرائیل را پس از شصت سال از تاسیسش با خطر زوال و نابودی مواجه کرده است. با این همه، اسرائیل که با حمایتهای غرب و مصوبههای سازمان ملل متحد به وجود آمده، اکنون هم با حمایت آمریکا به این حیات ادامه میدهد.
بیتردید روزی که غرب دست از حمایتهای خود از این رژیم بردارد، نفسهای آخر اسرائیل فرا خواهد رسید. اما اکنون این رژیم با حمایت همپیمانان غربیاش، در حالی به حیات خود ادامه میدهد که بیش از هر زمان دیگری تضعیف شده، و اکنون به تلاشهای دیپلماتیک آمریکا برای برقراری صلح با فلسطینیان چشم دوختهاست. شاید تلاشهای بوش که در آخرین سال دوران ریاست جمهوریاش تلاش میکند تا دست کم میراثی مثبت از خود به جای بگذارد، آخرین بخت اسرائیل، دست کم در مقطع کنونی، به شمار رود