چکیده

اگرچه در برداشت عمومی معمولاً امنیت مفهوم ساده و قابل فهمی تلقی می شود، اما بررسی علمی آن در قالب یک دیسیپلین مشخص با مسایل پیچیده ای همراه است. ذهنی بودن، نسبی بودن، سیالیت، و از نظر مصداقی پهناور بودن از ویژگی هایی است که طبیعتاً تجزیه و تحلیل قاعده مند مفهوم امنیت را دشوار می سازد. در مورد مفهوم خاص امنیت ملی، تاکنون مکاتب فکری مختلفی شکل گرفته اند که هریک از زوایای خاصی به بررسی مفهوم امنیت ملی پرداخته است. از رویکرد محدود و تنگ نظرانه رئالیسم گرفته تا رویکرد موسع مکتب کپنهاک، و مکاتب ذهنی گرا و ریزبین پست پوزیتیویسم هر کدام به تبع معرفت شناسی، هستی شناسی، و روش شناسی خاصشان، تعاریفی از مفهوم امنیت ملی ارائه داده و به تبع آن موضوعات، راههای دستیابی، و اهداف مشخصی را برای امنیت ملی در نظر می گیرند. از سوی دیگر، برای تدوین و اجرای یک سیاست امنیتی جامع الاطراف لازم است تأثیرات کوتاه مدت و بلندمدت متغیرها و شرایط متعدد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، و غیره در نظر گرفته شوند. اهمیت این موضوع به خصوص در کشورهای توسعه نیافته که با شرایط ناامن کننده بیشتری مواجهند، بیشتر است.

تبلیغات