در ضرورت انقلاب بینالمللی
آرشیو
چکیده
متن
خط مشی و موضعگیریها و روابط جمهوری اسلامی با جهان خارج براساس فلسفه انقلاب اسلامی و اهدافی که بخاطر آن انقلاب صورت پذیرفته تعیین میگردد. اسلام آزادیبخش تنها مکتبی میباشد که تودههای بشری لازم است بدان هدایت گردند و بشریت را از گرداب گمراهیها و از شر قدرتها و ابرقدرتهای طاغوتی نجات بخشد. یک سلسله روابط دیپلماتیک میان جمهوری اسلامی و دیگر کشورها وجود دارد که عمدتا برپایه ضرورتها و منافع متقابل استوار است که این روابط هم به نوبه خود تحت تاثیر ارزشهای انقلاب اسلامی قرار میگیرد.
برای مثال قطع روابط سیاسی با ایالات متحده، اسرائیل، آفریقای جنوبی، مصر، اردن، مراکش و... منبعث از همین ارزشهاست، ولی روابط دیپلماتیک، اساس سیاست خارجی انقلاب اسلامی نیست وگرنه علیرغم تجاوز امپریالیستی از طریق رژیم عراق هنوز روابط دیپلماتیک ایران و عراق برقرار است. انقلاب ایران انقلابی است اسلامی و بینالمللی. حال باید دید که ابرقدرتهای مسلط را تنها با منطق ایرانیت میتوان از شرشان راحت شد؟
و آیا فکر ملیگرایی میتواند حافظ انقلاب اسلامی و یا حتی ایران باشد؟ اگر آمریکا به شکل بینالمللی بر ضد ما عمل کند که میکند بسیار خائنانه است که ما تنها ایران و ایرانیت را محور فعالیت خود قرار دهیم و خود را در چارچوب مرزهای ایران محصور کنیم، ما استعمار جهانی را با انقلاب بینالمللی میتوانیم از صحنه به دور سازیم.
بنابراین ما تنها در سایه ارزشهای انقلاب اسلامی و اسلامیت و در سایه همگامی و وحدت مسلمین و مستضعفین در فکر و عمل است که هم میتوانیم ایران را به عنوان مرکز انقلاب اسلامی حفظ کنیم و هم آمریکا را در پهنه گیتی با شکستهای تعیینکننده در سطح بینالمللی مواجه سازیم، ما بایستی براساس رسالت انقلابی و اسلامی خود کوههای آتشفشان خشم ملتها را منفجر سازیم و یا شعلههای انقلابی و اسلامی موجود را شعلهورتر سازیم.
برای تکمیل حکومت اسلامی در ایران و تسریع در صدور انقلاب و تطبیق عملی بینالملل اسلامی ضرورت دارد که روشهای زیر را به کار بریم: جنبشهای اسلامی و آزادیبخش را هر چه بیشتر تقویت کنیم. کمکهای ارشادی، تبلیغاتی، تسلیحاتی، مادی و نیروی انسانی را از آنان دریغ نکنیم... لازم است، اسلام اصیل برای کل بشریت روشن گردد... صدای جنبشها را به مناطق خود و در سطح جهانی برسانیم... برای جبران کمبودهای جنبشها که هر چه سریعتر پیروز شوند و یا بر اثر ضعفها خدای ناکرده تسلیم ابرقدرتها نگردند... بدیهی است کمترین منابع مالی و مادی در ایران برای هر جنبش، حیاتیترین است...
برای انتقال تجربیات اسلامی و انقلابی ضرورت دارد که نیروهای انسانی از ایران در کنار جنبشهای اسلامی قرار بگیرند... اگر مسلمان ایرانی و شهادت و خون در سرزمین ایران معجزه آفرید، مسلم در کنار دیگر مسلمین و مستضعفین و در سرزمینهای دیگر معجزات میآفریند... ایثار مال و جان از عشق سرچشمه میگیرد و مغزهای خفته انسانها را و الله در جهت تکامل منفجر میسازد. وقتی خون ایرانی در کنار خون عراقی، افغانی، فلسطینی، لبنانی، بحرینی، سعودی، مراکشی و... بر زمین ریخته شود یا راهی زندان شود و یا در کنار آنان جهاد کند، انقلابیون هر دیار نیرومندتر و تودههای میلیونی مردم با سرعتی هر چه بیشتر در مسیر انقلاب اسلامی و مستضعفین رهنمون خواهند شد.
ابرقدرتها، بصورت بینالمللی، انقلابها و ملل مستضعف را هدف قرار میدهند و اگر ما بخواهیم آنان را شکست دهیم و یا جای خود بنشانیم، ضرورتا بصورت بینالمللی بایستی عمل کنیم. ما بایستی کانونهای انفجار در مناطق گوناگونی از جهان بوجود آوریم و یا کانونهای انفجار و جنبشهای آزادیبخش را همهجانبه کمک کنیم تا جبهه گسترده بینالمللی مستضعفین در جنگ با ابرقدرتها پیروز شوند. کانونهای انفجار متعدد، به تقسیم نیروهای دشمن منجر میشود و در تضعیف و تشتت آنان نقش تعیینکننده دارد.
هویت اسلامی ما که دشمنی و جنگ با ابرقدرتها و قدرتهای وابسته طاغوتی است، راهی جز این برایش متصور نیست، بنابراین رسالت جمهوری اسلامی تقاضامند افزایش امواج انقلابی و ایجاد کانونهای انفجار میباشد و حتی اگر از رسالت اسلامی بینالمللی خود هم چشم بپوشیم، برای حفاظت واقعی از ایران هم تعقیب چنین تاکتیکهای حیاتی ضرورت دارد. ما بایستی بینالملل را در عمل پیاده کنیم.
ایرانیت نمیتواند انقلاب را صادر کند، زیرا برای دیگران ارزشی ندارد و این اسلامیت و تکیه به آن است که مرزهای جغرافیایی و منطقهای را خراب میکند و اسلامیت به شعار نیست که به عمل است و بنابراین لازم مینماید برادر پاکستانی و یا عرب و ترک و آفریقایی متعهد درست در کنار برادر ایرانی متعهد قرار بگیرد.
برای مثال قطع روابط سیاسی با ایالات متحده، اسرائیل، آفریقای جنوبی، مصر، اردن، مراکش و... منبعث از همین ارزشهاست، ولی روابط دیپلماتیک، اساس سیاست خارجی انقلاب اسلامی نیست وگرنه علیرغم تجاوز امپریالیستی از طریق رژیم عراق هنوز روابط دیپلماتیک ایران و عراق برقرار است. انقلاب ایران انقلابی است اسلامی و بینالمللی. حال باید دید که ابرقدرتهای مسلط را تنها با منطق ایرانیت میتوان از شرشان راحت شد؟
و آیا فکر ملیگرایی میتواند حافظ انقلاب اسلامی و یا حتی ایران باشد؟ اگر آمریکا به شکل بینالمللی بر ضد ما عمل کند که میکند بسیار خائنانه است که ما تنها ایران و ایرانیت را محور فعالیت خود قرار دهیم و خود را در چارچوب مرزهای ایران محصور کنیم، ما استعمار جهانی را با انقلاب بینالمللی میتوانیم از صحنه به دور سازیم.
بنابراین ما تنها در سایه ارزشهای انقلاب اسلامی و اسلامیت و در سایه همگامی و وحدت مسلمین و مستضعفین در فکر و عمل است که هم میتوانیم ایران را به عنوان مرکز انقلاب اسلامی حفظ کنیم و هم آمریکا را در پهنه گیتی با شکستهای تعیینکننده در سطح بینالمللی مواجه سازیم، ما بایستی براساس رسالت انقلابی و اسلامی خود کوههای آتشفشان خشم ملتها را منفجر سازیم و یا شعلههای انقلابی و اسلامی موجود را شعلهورتر سازیم.
برای تکمیل حکومت اسلامی در ایران و تسریع در صدور انقلاب و تطبیق عملی بینالملل اسلامی ضرورت دارد که روشهای زیر را به کار بریم: جنبشهای اسلامی و آزادیبخش را هر چه بیشتر تقویت کنیم. کمکهای ارشادی، تبلیغاتی، تسلیحاتی، مادی و نیروی انسانی را از آنان دریغ نکنیم... لازم است، اسلام اصیل برای کل بشریت روشن گردد... صدای جنبشها را به مناطق خود و در سطح جهانی برسانیم... برای جبران کمبودهای جنبشها که هر چه سریعتر پیروز شوند و یا بر اثر ضعفها خدای ناکرده تسلیم ابرقدرتها نگردند... بدیهی است کمترین منابع مالی و مادی در ایران برای هر جنبش، حیاتیترین است...
برای انتقال تجربیات اسلامی و انقلابی ضرورت دارد که نیروهای انسانی از ایران در کنار جنبشهای اسلامی قرار بگیرند... اگر مسلمان ایرانی و شهادت و خون در سرزمین ایران معجزه آفرید، مسلم در کنار دیگر مسلمین و مستضعفین و در سرزمینهای دیگر معجزات میآفریند... ایثار مال و جان از عشق سرچشمه میگیرد و مغزهای خفته انسانها را و الله در جهت تکامل منفجر میسازد. وقتی خون ایرانی در کنار خون عراقی، افغانی، فلسطینی، لبنانی، بحرینی، سعودی، مراکشی و... بر زمین ریخته شود یا راهی زندان شود و یا در کنار آنان جهاد کند، انقلابیون هر دیار نیرومندتر و تودههای میلیونی مردم با سرعتی هر چه بیشتر در مسیر انقلاب اسلامی و مستضعفین رهنمون خواهند شد.
ابرقدرتها، بصورت بینالمللی، انقلابها و ملل مستضعف را هدف قرار میدهند و اگر ما بخواهیم آنان را شکست دهیم و یا جای خود بنشانیم، ضرورتا بصورت بینالمللی بایستی عمل کنیم. ما بایستی کانونهای انفجار در مناطق گوناگونی از جهان بوجود آوریم و یا کانونهای انفجار و جنبشهای آزادیبخش را همهجانبه کمک کنیم تا جبهه گسترده بینالمللی مستضعفین در جنگ با ابرقدرتها پیروز شوند. کانونهای انفجار متعدد، به تقسیم نیروهای دشمن منجر میشود و در تضعیف و تشتت آنان نقش تعیینکننده دارد.
هویت اسلامی ما که دشمنی و جنگ با ابرقدرتها و قدرتهای وابسته طاغوتی است، راهی جز این برایش متصور نیست، بنابراین رسالت جمهوری اسلامی تقاضامند افزایش امواج انقلابی و ایجاد کانونهای انفجار میباشد و حتی اگر از رسالت اسلامی بینالمللی خود هم چشم بپوشیم، برای حفاظت واقعی از ایران هم تعقیب چنین تاکتیکهای حیاتی ضرورت دارد. ما بایستی بینالملل را در عمل پیاده کنیم.
ایرانیت نمیتواند انقلاب را صادر کند، زیرا برای دیگران ارزشی ندارد و این اسلامیت و تکیه به آن است که مرزهای جغرافیایی و منطقهای را خراب میکند و اسلامیت به شعار نیست که به عمل است و بنابراین لازم مینماید برادر پاکستانی و یا عرب و ترک و آفریقایی متعهد درست در کنار برادر ایرانی متعهد قرار بگیرد.