نویسندگان: حامد زارع
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۸

چکیده

متن


 
حامد زارع :پروفسور حسین نصر در سپهر اندیشه و فضای فکری سنت‌گرایی از سرآمدان دنیای ماست. عطف توجه وی به بازخوانی فلسفی تمدن اسلامی – ایرانی و نیز ممارست و مساعی وی در احیای فلسفه اسلامی از او فیلسوفی سترگ در عرصه سنت ساخته است. در قرائت سنتی نصر از اسلام، رهگذر معرفت سنت‌گرایی از نقاط کانونی تفکر وی محسوب می‌شود. پر بیراه نگفته‌ایم اگر که وی را بزرگترین فیلسوف زنده سنت‌گرای جهان معاصر بدانیم.
 
اگرچه نفوذ فکری «سنت‌نصری» در ایران معاصر با اقبالی خرد و اندک روبرو است و اندیشه وی حاصل دغدغه‌های جامعه ایرانی نبوده است، اما در میانه اردیبهشت‌ماه، فیلسوف سنت در میانه منازعه فکر ایرانی قرار گرفت و آرا و اندیشه‌هایش در بوته نقد و مداقه، گاه مورد تایید و گاهی در خور تردید و گاهی نیز در کشاکش نقد و طرد قرار گرفت.
 
کانون اندیشه جوان با همکاری انجمن‌اسلامی دانشجویان دانشکده فنی دانشگاه تهران در ذیل سلسله همایش‌های «آنان که می‌اندیشند» اقدام به بررسی آرا و اندیشه‌های دکتر سیدحسین نصر با حضور متفکران و صاحب‌نظران کرد. طی دو روز برپایی این همایش سخنرانان متعددی از نظرگاه خود به تحلیل اندیشه نصر پرداختند. چه اینکه برخی تحلیل‌ها، چالش‌های جدی رانیز در اندیشه فلسفی نصر و در سطح کلان‌تر در میدان برخورد فکری نحله‌های سنتی و نوگرا را سبب‌ساز شد.

دیگربودگی و نقد فردیدی نصر
علی‌اکبر رشاد عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی بر مبنایی که خود آن را «سیطره مجاز» می‌نامید به نقد آرای نصر پرداخت. اتخاذ نگاهی هویت‌گرایانه و رد و طرد دوره‌های تاریخی و مجازی دانستن فلسفه و فکر، همانطور که در ساحت تفکر شعری فردید و علم‌الاسماء تاریخی وی قابل مشاهده است؛ به خویش‌دیگرانگاری دکتر نصر و نقد فردیدی از وی انجامید!

رشاد با اشاره به این نکته که روزگار ما، روزگار واژگونی حقیقت است و عصر ما عصر حقیقت نمایی «مجازها» است، گفت: «فلسفه برای تقابل با سفسطه و نسبیت‌ها قدعلم کرد ولی اکنون همه فلسفه‌ها نسبیت‌گرا شده‌اند. فلسفه مجازی شده است. امروزه معرفت نیز حتی نسبی شده و با این که عالم واقع را قابل کشف نمی‌دانند اما باز هم معرفت می‌نامند.»

وی با تاکید بر مفهوم مجاز و خویش‌‌دیگرانگاری ‌افزود: «مجازیت یعنی هر چیز غیرخود انگاشتن. من نفس‌الامری انسان گم شده است و انسان در یک من مجازی می‌زید. در مورد انسان‌های غیرغربی باید گفت که این انسانها با یک تاریخ مصنوعی و یک من مجازی تاریخی زندگی می‌کنند. سنت‌ و مدرنیته مربوط به هویت تاریخی غرب است و به ما رابطی ندارد.»در فضایی که همه چیز مجازی می‌شود، فکر نیز مصنوعی می‌شود و از واقعیات به دور می‌افتد. علی‌اکبر رشاد در سخنان خود فلسفه و هنر و معرفت و زیباشناسی معاصر را در دام نسبیت و مجاز گرفتار دانست و تقسیم‌بندی دوره‌های سنت و مدرن و پسامدرن را نیز فاقد اعتبار توصیف کرد.
 
«دعوای سنت و مدرنیته یک دعوای خانوادگی است. هر دو در بستر غرب معنا دارند. حمله به سنت، حمله به دین نیست و برعکس دفاع از سنت‌گرایی، دفاع از دیانت نخواهد بود.» او با این مقدمه نتیجه گرفت: «دکتر نصر دچار یک نوع خویش‌دیگرانگاری است و شخصیت و تفکر نصر در چارچوب‌ سیطره هویت مجاز قابل تحلیل است. او می‌گوید شیعه هستم اما در بستر دیگری می‌زید! نصر معتقد است که مدرن‌ها نمی‌توانند حکمت خالده را بفهمند.
 
ما می‌گوئیم قرآن را هم نمی‌تواند بفهمد. سنت‌گرایی در غرب برای خودشان قابل دفاع است که یک پناهگاه در برابر آثار سوء مدرنیته شده است اما به پیام اسلام دلبسته‌‌ایم و میان اسلام و سنت‌گرایی تفاوت بسیار است.» عضو هیات علمی موسسه گفت‌وگوی ادیان با حمله شدید به رفتار سیاسی نصر قبل از انقلاب اسلامی و قبول مسئولیت‌های پست توسط وی در نظام شاهنشاهی گفت:«اگر سنت‌گرایی نصر یک سنت‌گرایی پویا بود ابتدا خودش را نجات داده بود. نصر دوره‌های تاریخی عجیبی دارد. اسلام سلطنتی که نمی‌تواند اسلامی حقیقی باشد. چگونه می‌توان در غرب به غرب حمله کرد و از آنان جایزه نیز گرفت؟»
وی در پایان سخنان خود اصالتی در تفکر نصر قائل نشد و معنویت اسلامی را به کلی از معنویت سنت‌گرایانه جدا دانست.

دفاع سنتی از فیلسوف سنت
دکتر غلامرضا اعوانی از چهره‌های فلسفه اسلامی سخنران بعدی همایش بود. وی که صحبت‌های رشاد را بر شخصیت نصر گران یافته بود، تمام سخنان خود را در دفاع از سیدحسین نصر و رد گفته‌های رشاد معطوف ساخت. اعوانی با یادآوری تلمذی خویش نزد استاد خود و همچنین ذکر این نکته که وی در ایران از همه بیشتر در خدمت درس و مباحثه نصر بوده است، گفت: «در فلسفه باید به کنه تفکر یک متفکر راه پیدا کنیم و باید به حقیقت او دستیابی داشته باشیم، در غیر این‌صورت فلسفه بی‌فایده است. نظر کردن در فلسفه باید واقع‌گرایانه باشد و این که هر فردی مواضع و رفتارهای خاص خود را دارد، بحث دیگری است.»
 
اعوانی سهم نصر را در فرهنگ و فلسفه معاصر سهم بسزایی دانست و تجلیل نصر در محافل علمی ‌دنیا را نشانه بزرگی و وسعت فکر او توصیف کرد و انسان را نیز جایزالخطا دانست و خرده‌هایی را که رشاد بر نصر گرفته بود بر بزرگانی مثل شیخ بهایی و میرداماد نیز وارد دانست. وی، رفتاری خلاف شریعت را در حوزه رفتاری نصر، امری ناممکن قلمداد کرد و افزود: «کلاس‌های او در دانشگاه تهران تنها کلاس‌هایی بود که هنگام فضیلت نماز و افطاری تعطیل می‌شد!» رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه افزود: «نصر اسلام و فلسفه اسلامی را احیا و به دنیا معرفی کرد.
 
این کار بزرگی است. این فلسفه اسلامی نظر به باطن دین و حکمت دینی دارد. حکمت الهی به حقیقت مرتبط است و حقیقت همه جا یکی است. در نتیجه الهی بودن و وحیانی بودن، مشترک همه ادیان است. نمی‌شود گفت که هدایت عیسی و موسی منسوخ شده است. کسی که دین را می‌شناسد به حقیقت دینی دست می‌یابد. این کار بزرگی است که دکتر نصر انجام داده است. حکمت خالده در نظر نصر پایه تمام ادیان است که اگر عقل الهی داشته باشیم قابل فهم است و این وحی الهی با سنت ارتباط وثیق و مداوم دارد.»

اعوانی در واکنش به سخنان رشاد مبنی بر این که سنت و اسلام دو چیز جدا از هم هستند، گفت: «سنت بیش از همه چیز دچار سوءفهم شده است، مرادی که امروزه از سنت می‌کنند صحیح نیست،‌ در نتیجه ایراداتی هم که وارد می‌کنند صحیح نیست.»

نصر به مثابه مسلمان متجدد
محسن کدیور از متفکران جریان روشنفکران دیندار و نوگرایی دینی نیز از جمله سخنران‌های روز اول همایش بود. نکته جالب این که حدود یکسال پیش هنگامی‌ که در همایش «دین و مدرنیته»، نصر در موضع‌گیری تندی نسبت به روشنفکری دینی،‌اصالتی درکار آنان نیافته بود،‌تنها محسن کدیور بود که از دیدگاه نصر پژوهش‌های قابل اعتنا در حوزه دین داشت و به نوعی مورد تمجید نصر قرار گرفته بود. کدیور نیز در ابتدای سخنان خویش به تمجید و ستایش از سید حسین نصر پرداخته و کوشش‌های وی را در جهت معرفی اسلام و تشیع در جهان قدرگذار می‌شود.

استادیار موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه با ذکر این نکته که دیدگاهی انتقادی به دستگاه فکری نصر دارد در ابتدا گونه‌بندی مسلمانان در مواجهه با مدرنیته را که از سوی نصر صورت گرفته بود به چالش‌ طلبید و گفت:«در چهار دسته‌ای که نصر برای گونه‌بندی مسلمانان از آنها یاد می‌کند، ما با مسلمانان تعددگرا، موعودگرا، ‌بنیادگرا و سنت‌گرا روبرو می‌شویم. اما این تقسیم‌بندی کامل نیست و الزاما همه مسلمانان در این چهار دسته جای نمی‌گیرند.» کدیور اکثر فقهای سنتی حوزه علمیه را به مجموعه‌ای متعلق دانست که در این تقسیم‌بندی غایب هستند و علت آن را نیز عدم تمایز «سنتی» و «سنت‌گرا» از سوی نصر دانست.
 
وی انتساب امور به مبدا آن اعم از سنتی و مدرن بودن مبنای آنها را ملاک درستی برای جذب و طرد آنها ندانست و این شیوه را قابل مناقشه جدی دانست و افزود: «آیا هر چیز سنت‌گرایانه‌ای به طور مطلق قابل دفاع است و آیا هر چیزی که متعلق به دوران مدرن باشد قابل طرد است؟» این دو سوال بستر محور نقدهای اساسی کدیور به نصر بود.
 
وی با رجعت به فارابی و یادآوری مواجهه مسلمانان با فلسفه یونان و گزینشگری آنان از این فلسفه خواستار برخوردی گزینشی با مدرنیته و تفکر جدید شد. کدیور در پایان سخنان خود ضمن تاکید بر اصالت جریان روشنفکری دینی و تکرار مدعای این جریان گفت: «به نظر من می‌شود هم مسلمان بود و به روز جزا و خداوند و نبوت اعتقاد داشت و هم این که متجدد بود. کما این که زندگی نصر همینگونه است. نصر یک مسلمان متجدد است.»
 
دکتر حسن حسینی نیز سخنرانی خود را تحت عنوان «نصر و تکثرگرایی دینی» ارائه کرد که در آن با رجوع به دستگاه فکری نصر، پلورالیسم دینی نصر و امر قدسی مشترک در ادیان را از پلورالیسم تکثرگرایانه جان هیک مورد تحلیل قرار داد. وی با اشاره به وحدت حقه دینی گفت: «خاتمیت دین اسلام به معنای نسخ حقیقت ادیان دیگر نیست و نصر معتقد به پلورالیسم نجات‌بخش ادیان است.»

نصر و تئوری‌پردازی علم دینی
«نصر در منظومه فکری خویش یک نظام هماهنگ را پی‌ریزی کرده است». این جمله را عبدالحسین خسروپناه، سخنران پایانی روز اول همایش گفت و با اشاره به این که سنت‌گرایی را رنه‌گنون پایه‌گذاری کرده است و سید حسین نصر نماینده فعلی آن است، ویژگی‌های سنت‌گرایی را چنین توصیف کرد:«سنت‌گرایی را در شش ویژگی آن می‌توان ترسیم نمود:

1-حکمت خالده 2- وحدت متعالی ادیان 3- کثرت‌گرایی 4- گرایش به عرفان و تصوف 5- انتقاد از دنیای غرب 6- اعتقاد به علم دینی.»
خسروپناه سپس به مناقشه در مفهوم «سنت» نزد دکتر سید حسین نصر پرداخت و افزود:«اولین نقد من به اندیشه‌های نصر این است که در حکمت اسلامی و اشراق که از مصادیق حکمت خالده و اتفاقا برخاسته از سنت‌الهی است تضادهایی وجود دارد. کدام سنت مدنظر ماست در حکمت اسلامی؟ مشایی یا صدرایی یا ...»

او سپس به بحث تصوف پرداخت و گفت:«با این که نصر از شریعت نام می‌برد و مجموعه آن را از فقه تا کلام می‌پذیرد اما بر نصرشناسان پوشیده نیست که بعد صوفیانه نصر بر ابعاد دیگرش غلبه دارد. این غلبه تصوف در کنار نگاه جامع‌گرایانه به اسلام یک نکته را به ما گوشزد می‌کند و آن این که عقلانیت صوفیانه یک ضربه جدی و سهمگین به فلسفه و علم می‌زند.»

اشاره خسروپناه به دوره‌ای از تاریخ ایران اسلامی است که چیرگی مغولان،‌ رواج قشری‌گری و نگاه صوفیانه، امکان فلسفیدن و تولید علمی را از ایرانیان ستاند. این دوران ذیل نظریه زوال در پژوهشی‌های سید جواد طباطبایی نیز بررسی شده است.
 
عبدالحسین خسروپناه تولد نظریه سلطنت دینی نصر را نیز برخاسته از تعلق نصر به گفتمان صوفیانه دانست و گفت:«دکتر سیدحسین نصر معتقد است در طول تاریخ اسلام ما دو نظریه خلافت و سلطنت داشته‌ایم. نظریه خلافت که در اهل سنت پدیدار گشت، به عنوان نهادی سیاسی مورد پذیرش تشیع قرار نگرفت اما سلطنت به عنوان یک مدل حکومتی در زمان غیبت امام معصوم پذیرفته شد. این اعتقاد نصر مورد چالش‌ جدی خسروپناه قرار گرفت و نظریه ولایت فقیه را ادله‌ای در رد صحبت‌های دکتر نصر مطرح کرد.
 
وی در فرض قبول این نظریه توسط فقها را نیز در ذیل بحث «احکام ثانویه» دانست. وی در بخش دیگری از سخنان خود که تعریضی به سخنان کدیور در باب رد هر آنچه مبانی‌اش در فلسفه جدید و مدرنیته است، بود با اشاره به هستی‌‌شناسی نصر در مورد دنیای جدید و معرفت‌شناسی علم وی گفت: «نصر نمی‌گوید هر چه علوم مدرن داریم مانند فیزیک و ریاضی و شیمی را بیرون بریزیم! اما نکته‌ای که نصر بدان اشاره می‌کند معطوف به تفاوت علم مدرن و علم سنتی است.
 
در علوم سنتی امر نامقدس و انسانی همیشه در حاشیه است و امر مقدس همواره کانونی است، اما در علم جدید امر نامقدس کانونی است. نصر معتقد به عدم استفاده از علم جدید نیست ولی معتقد است باید روح مسلط بر این علوم وابسته به متافیزیک دینی باشد. اما نصر راهکاری را ارائه نمی‌دهد. من خود به شخصه معتقد به علوم دینی هستم، اما روش‌شناسی آن و این که چگونه تحقق یابد توسط نصر بحث نمی‌شود.»

وحی در نظرگاه سنتی و نوگرا
حجت‌الاسلام قائمی‌نیا به عنوان اولین سخنران روز دوم و پایانی همایش به تفاوت نگاه سنتی و نوگرا پرداخت. به نظر وی سنت‌گرایی از چشم‌انداز حکمت خالده به دین می‌نگرد اما نوگرایی از چشم‌انداز مدرنیسم به دین می‌پردازد.

مدیر بخش پژوهش موسسه باقرالعلوم افزود: «پروژه، سنت‌گرایی احیا است اما پروژه نوگرایی بازسازی مفاهیم دینی است. کسی که از منظر اصلاح وارد مقولات دینی می‌شود محکوم به شکست است چرا که مدرنیسم مبانی محکمی برای بازسازی اندیشه دینی در خود ندارد، ‌اما سنت‌گرایی نقد عقل جدید را سرلوحه کار خود قرار داده است». او سپس به مفهوم وحی در نگرش سنتی و نونگرا پرداخت و ضمن تاکید بر این نکته که در هر دو نگرش کاستی‌هایی وجود دارد، گفت: «در سنت‌گرایی یکی از زبان‌های عقل شهودی، وحی است.
 
ظاهر وحی در سنت‌گرایی اهمیتی ندارد، اما سنت‌گرایی به مفهوم وحی نزدیک‌تر است تا نوگرایی! البته فقدان تحلیل‌های قرآنی در هر دو جریان آشکار است. اما نکته مهم آن است که نگاه پدیدارشناسی نسبت به دین نزد نوگرایان وجود ندارد و در نتیجه بعد هنری و عرفانی و ذوقی دین از نگاه نوگرایان می‌گریزند. اما سنت‌گرایی به این امور متوجه است.» او در پایان ضعف سنت‌گرایی را عدم استفاده از نگاه‌های جدید در معرفت‌شناسی دانست.

دکتر محمدرضا عیوضی سردبیر نشریه زمانه نیز به وجوه سیاسی اندیشه نصر پرداخت و نظریه سلطنت دینی را رد کرد. او با بیان این نکته که اندیشه سیاسی سید حسین نصر برخاسته از گفتمان فلسفی سنت‌گرایی نصر است، گفت: «دکتر نصر با برداشت غلط به نظریه سلطنت دینی متوجه می‌شود و به معایب آن بی‌توجه است. نصر معتقد است که دیدگاه سنت‌گرایی در عرصه سیاست همواره مبتنی بر واقع‌گرایی همراه با معیارهای اسلامی است.
 
اما مشخص نیست چگونه ما با معیارهای اسلامی به حکومت سلطنتی می‌رسیم؟» از دیگر انتقادات عیوضی به دیدگاه نصر در سیاست مربوط به نظریه ولایت فقیه بود که نصر آن را نظری و رویکردی تازه در اسلام می‌دانست، اما عیوضی ریشه ولایت فقیه را در کلام و فقه شیعه ارزیابی کرد. عدم تطبیق نهاد سلطنت با الزامات دنیای مدرن و عدم توجه به تاریخ اندیشه سیاسی نیز از دیگر ایرادات او به اندیشه سیاسی دکتر سیدحسین نصر بود که می‌توان ذکر کرد.

نصر، تصوف، عقلانیت
آخرین برنامه‌ همایش میزگردی در باب تصوف و عقلانیت در اندیشه سنت‌گرایی با تاکید بر اندیشه سیدحسین نصر بود که با حضور دکتر اعوانی، دکتر پازوکی و حجت‌الاسلام قائمی‌نیا برگزار شد. در این میزگرد اندیشه نصر و مفاهیم تصوف و عقلانیت مورد چالش و مناقشه طرف‌های حاضر در مباحثه قرار گرفت و هر یک از دیدگاه خود به بررسی آرای نصر و اندیشه وی در باب تصوف پرداختند.

بررسی آرا و اندیشه‌های پروفسور سیدحسین نصر در زمانه‌ای که مهمترین بحث نظری جامعه معاصر ما تطبیق دیانت و مدرنیته است شاید کمی عجیب به نظر آید اما امری لازم و بایسته حیطه اندیشگی است. تفکر سنت‌گرای نصر امروزه اگر چه راهکاری نزدیک به واقع برای جامعه معاصر ما ندارد اما این دلیلی برای عدم توجه به تفکر وی نیست. امید آن‌که روزی دکتر نصر در سرزمین اجدادی خویش سنت‌گرایی را از سر گیرد.

تبلیغات