آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۸

چکیده

متن

تماس و گفتگو میان دیپلماتهای آمریکایی و شخصیت‌های انقلاب اسلامی پیش از تسخیر سفارت ‏آمریکا در ایران و قطع روابط دو کشور، از موارد مورد بحث در تاریخ انقلاب است. به دنبال انتشار سندی از مذاکرات دیپلماتهای آمریکایی و دکتر بهشتی، با ‏دکتر ابراهیم یزدی که در آن زمان وزیر خارجه و مسئول رسمی تماس‌های دیپلماتیک بوده ‏است به گفتگو نشستیم.‏

‏آقای دکتر یزدی همانگونه که می‌دانید، یکی از اسناد بدست آمده از محل سفارت آمریکا در ‏تهران، پیرامون مذاکرات شهید دکتر بهشتی عضو شورای انقلاب و دبیرکل حزب جمهوری ‏اسلامی با دیپلماتهای آمریکایی، بعد از 28 سال منتشر شده است،آیا شما به عنوان وزیر ‏خارجه وقت و عضو شورای انقلاب از انجام این مذاکرات اطلاع داشته‌اید؟
اولا این سند مربوط است به مذاکرات آقای دکتر بهشتی با آقایان «هنری پرشت» و «بروس ‏لینگن» که اولی مسئول وقت میزایران در وزارت خارجه آمریکا و دومی کاردار سفارت این ‏کشور در تهران بوده است. پرشت در اکتبر سال 1979 به ایران آمد و به همراه لینگن به وزارت ‏خارجه به دیدار من آمدند. هدف وی از سفر به تهران، مطلع ساختن مقامات ایرانی از تصویب ‏روادید سفر شاه به آمریکا بود. سولیوان سفیر آمریکا در تهران و کاردار وی “فاس” در ‏گزارشهای خود به وزارت خارجه آمریکا تاکید کرده بودند که اگر به شاه اجازه سفر به آمریکا ‏داده شود، در ایران احتمال حمله مجدد به سفارت وجود دارد. واکنش دولت موقت و وزارت ‏خارجه به سفر پرشت این بود که من در دیدار با آنها با صراحت ورود شاه به آمریکا را ‏خطرناک توصیف کردم و گفتم «‌شما در “جعبه پاندورا” را باز می‌کنید» و آنها را از این اقدام ‏بر حذر داشتم. پرشت و لینگن با رعایت موازین دیپلماتیک از من پرسیدند که با چه کسانی در ‏بیرون از دولت ضروری و یا لازم است مذاکره کنند. با توجه به شرایط مفید آن ‏روزها،ضروری و مفید دانستم که آنها با آیت الله منتظری و دکتر بهشتی(که در آن زمان رییس ‏شورای انقلاب بعد از فوت آیت الله طالقانی بود)دیدار داشته باشند.‏

طرف آمریکایی از چه طریق برای این دیدار هماهنگی کرده است؟
من شخصا با آقای دکتر بهشتی تماس گرفتم و موضوع را برای ایشان توضیح دادم. و قرار بر ‏این شد که پرشت و لینگن به دیدار دکتر بهشتی بروند.بنابراین، دیدار و مذاکره مورد بحث با ‏اطلاع و هماهنگی وزارت امورخارجه و دولت صورت گرفته بود.اما هیچ گزارش کتبی و یا ‏شفاهی از این دیدار دریافت نکردم و نمی‌دانم آیا مشروح مذاکرات آن جلسه نوشته شده است یا ‏خیر؟ در وزارت امور خارجه مرسوم بود که در این نوع دیدارها،مسئول میزکشور مربوط در ‏وزارت امور خارجه در مذاکرات حضور پیدا کرده و متن آن را یادداشت می‌کرد.اما بیرون از ‏وزارت امور خارجه چنین رویه‌ای وجود نداشت و هنوز هم ندارد. شاید آقای مظفر (مدیر ‏انتشارات کویر) که در آن زمان مسئول دبیرخانه شورای انقلاب بود بتوانند کمک کنند که آیا ‏مشروح مذاکرات نوشه شده است یا خیر. البته لینگن در گزارش خود نوشته است که کسی بجز ‏دکتر بهشتی در اتاق حضور نداشته است. با توجه به اینکه طرف آمریکایی برداشت و دیدگاه ‏خود را از مذاکرات گزارش داده است که ممکن است با واقع قضیه هماهنگی نداشته ‏باشد،دسترسی به مشروح مذاکراتی که توسط طرف ایرانی تهیه شده نیز مهم است. ‏

‏دولت موقت تا چه حد از انجام این دیدار و محتوای مذاکرات انجام شده مطلع بوده است؟
دولت موقت (هیات دولت و مهندس بازرگان) از طریق گزارش من (وزیر امور خارجه) از این ‏دیدار و خبر روادید سفر شاه به آمریکا مطلع شده بودند. تصور نمی‌کنم آقای مهندس بازرگان ‏هم از محتوای مذاکرات دکتر بهشتی و طرف آمریکایی مطلع شده بوده باشد.‏

‏شورای انقلاب چطور؟ آیا این شورا از محتوای دیدار و یا اصل آن با خبر بوده است؟‏
از طرح موضوع این دیدار و یا محتوای آن در شورای انقلاب اطلاعی ندارم. برای اطلاع باید ‏به مشروح مذاکرات شورای انقلاب و یا اعضای شورا مراجعه کنید.‏

‏آقای دکتریزدی، اگر نهضت آزادی ایران از وجود چنین مذاکراتی با آمریکاییها مطلع بوده ‏است چرا بعد ازافشاگریهای تلویزیونی دانشجویان از این مذاکرات ‏برای کم کردن فشارهای شدید وارده استفاده نکردید؟
در پاسخ به این سوال، باید مذاکرات شخصیت‌های انقلاب در دوران قبل از پیروزی انقلاب را با ‏تماسها و مذاکرات دولت موقت و یا اعضای شورای انقلاب بعد از پیروزی انقلاب و استقرار ‏دولت جدید از یکدیگر تفکیک کرد. دانشجویان خط امام در هر دو مورد بطور گزینشی و با ‏جانبداری عمل کردند. در مورد این سند که اخیرا آن را منتشر کرده‌‏اند، وزارت خارجه و دولت موقت از انجام آن اطلاع قبلی داشته‌اند و دلیلی برای اعتراض ‏وجود نداشته است.نهضت آزادی ایران و مرحوم مهندس بازرگان و دوستانشان، هم به انتشار ‏گزینشی این اسناد اعتراض داشتند و هم به اصل انتشار آنها به آن صورت که انجام شد. به ‏عنوان مثال دانشجویان خط امام برخی از اسنادمربوط به آقای مهندس عباس امیر انتظام را که ‏به عنوان معاون نخست وزیر با سفارت آمریکا و مسئولان آن مکاتبه می‌کرده است منتشر ‏کرده‌اند. ایراد این بود که اولا دولت مسئول بود و حق داشت با دیپلماتهای خارجی در تماس و ‏گفتگو باشد و ثانیا چرا دانشجویان تنها اسناد مربوط به مهندس امیرانتظام را منتشر کردند و نه ‏سایرین را. اعتراض دیگر به برداشت سطحی و ساده‌لوحانه از این اسناد بود نظیر اینکه چون ‏در نامه سفیر آمریکا به آقای امیر انتظام آمده است: «امیر انتظام عزیز»، هم دانشجویان و هم ‏دادگاه آن را حمل بر روابط نزدیک و خصوصی امیر انتظام و سفیر آمریکا کردند. در حالی که ‏این یک رسم در نامه‌نگاری است.بخش دیگر اقدام دانشجویان، انتشار برخی از اسناد مذاکرات شخصیت‌های انقلاب قبل از پیروزی انقلاب است، اعتراض و ایراد نهضت آزادی ایران به انتشار ‏این اسناد، اولا گزینشی بودن آنها بود به عنوان مثال قبل از پیروزی انقلاب آقای مهندس ‏بازرگان و آیت الله موسوی اردبیلی از طرف شورای انقلاب با سولیوان سفیر آمریکا در تهران ‏مذاکره داشته‌اند. اسناد این مذاکرات منتشر شد اما همزمان آقای بهشتی با سولیوان مذاکره می‌کرده است. اسناد این مذاکرات قاعدتا باید در سفارت آمریکا ‏نگهداری می‌شده است. اما دانشجویان آنها را منتشر نکردند. بنده در میزگردی در اردوی ‏تابستانی انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر از آقای عباس عبدی این مسئله را جویا شدم و پرسیدم ‏که آیا آمریکایی‌ها به طور گزینشی بعد از حمله به سفارت برخی از اسناد را برده‌اند و برخی ‏را جا گذاشته‌اند یا اینکه اسناد مذاکرات دکتر بهشتی در محل سفارت بوده است و شما آنها را ‏منتشر نساختید.‏
به هر شکل ایراد مهندس بازرگان و نهضت آزادی،گزینشی عمل کردن دانشجویان خط ‏امام و سوء استفاده از این اسناد در جهت تسویه حساب سیاسی با دولت موقت بوده است.

ظاهرا در آن زمان شایعاتی نیز در مورد مذاکراتی از این دست وجود داشته است، مثلا شیخ ‏علی تهرانی در نامه سرگشاده‌ای که در روزنامه جمهوری اسلامی آن زمان منتشر شده، ‏سران روحانی حزب جمهوری اسلامی را به داشتن مواردی همچون اتهامات امیرانتظام در ‏ارتباط با آمریکا متهم می‌کند اما آقای مهندس بازرگان در جوابیه‌ای به وی از اعضای ‏روحانی شورای انقلاب دفاع می‌کند. ‏
آقای مهندس بازرگان به عمل دانشجویان خط امام در انتشار این اسناد ایراد منطقی، اصولی و ‏اخلاقی داشتند و این رویه را برای انقلاب زیانبار می‌دانستند بنابراین سخن آقای شیخ علی ‏تهرانی را نوعی سوء استفاده از فضای سیاسی و تسویه حساب شخصی تلقی می‌کردند و به آن ‏واکنش نشان دادند. ‏

به نظر شما چرا دانشجویان خط امام بعد از تسخیر سفارت از انتشار این سند سرباز زده‌اند.‏
علت عدم انتشار این اسناد را باید از دانشجویان خط امام بپرسید. همانطور که گفتم آقای عبدی ‏گفتند که رهبر فقید انقلاب بعد از ملاحظه اسناد گفته‌اند لزومی ندارد آنها را منتشر کنید، من شخصا در یادداشتی از ‏آقای موسوی خوئینی‌ها درخواست کردم تمامی اسناد مربوط به من را منتشر کنند و همچنان این ‏درخواست را دارم.‏

‏شهید بهشتی در این مذاکرات ضمن انتقاد از صدور روادید برای شاه، از تمایل رهبر انقلاب ‏مبنی بر روابط دوستانه و مثبت با غرب سخن می‌گوید،در حالی که یک هفته بعد با تسخیر ‏سفارت و حمایت امام خمینی از آن شرایط به گونه دیگری جلو می‌رود، حتی حزب جمهوری ‏اسلامی هم از تسخیر سفارت حمایت می‌کند. چرا چنین تغییر موضعی دیده می‌شود؟
مرحوم دکتر بهشتی با عکس‌العمل شدید نسبت به سفر شاه به آمریکا موافق نبود.7 یا 10 روز ‏قبل از گروگانگیری راهپیمایی بزرگی در اعتراض به سفر شاه به آمریکا برگزار شد. در پایان ‏این راهپیمایی مرحوم بهشتی سخنرانی کرد و قطعنامه پایانی را خواند. لحن قطعنامه بر خلاف ‏انتظار بسیار ملایم بود و به هیچ وجه با جو سیاسی و شعارهای بعد از گروگانگیری تناسب ‏نداشت. می‌دانید که در این موارد دولت به عنوان مقام رسمی در اظهاراتش محدودیتهایی دارد ‏اما نیروهای مردمی و احزاب و یا دبیرکل یک حزب آن محدودیتها را ندارند بنابراین لحن آن ‏قطعنامه می‌توانست تندتر و شدیدتر باشد. اما حمایت رهبر فقید انقلاب از دانشجویان یک فاصله ‏‏24 ساعته یا 48 ساعته داشت. به مرور ایشان قانع شدند و حزب جمهوری اسلامی هم از آن حمایت کرد. نکته مهم در این ‏جریان این است که جریان راست افراطی از این رویداد به عنوان یک حرکت ضد امپریالیستی ‏استفاده کرد و تمامی گروههای سیاسی افراطی، جریان چپ، از حزب توده تا چریکهای فدایی ‏خلق و چپ اسلامی را به دنبال خود به حمایت از آن و تقابل با جریان روشنفکری دینی که ‏مرحوم مهندس بزرگان و نهضت آزادی آن را نمایندگی می‌کرد واداشت، قدرت خود را منسجم ‏کرد و سپس در اولین فرصت تمامی آن جریانات را نیزسرکوب نمود. بنابراین تغییر موضع را ‏باید ناشی از این تحلیل برای بهره‌برداری از فضای سیاسی پیش آمده دانست.‏

‏آقای دکتر بهشتی تا چه حد با افشاگری‌های تلویزیونی اسناد موافق بوده‌اند‏؟
ایشان در جلسات خصوصی با این مسئله مخالفت می‌کرد.‏

آیا موارد مطرح شده توسط دکتر بهشتی در مورد سفر شاه، قراردادهای تجاری و قطعات یدکی ‏نظامی، مسایلی بوده که وزارت خارجه هم بر آنان تاکید داشته است؟ یا مثلا وزارت خارجه از ‏ایشان درخواست طرح این مسایل را داشته؟
بله همین طور است. شورای انقلاب در جریان مذاکرات وزارت امورخارجه و آمریکا پیرامون ‏مسائل مورد اختلاف قرار داشت، بنابراین طرح این مسائل توسط دکتر بهشتی مسبوق به این ‏سابقه بوده است.‏

‏‏‏اینگونه برمی‌آید که طرف آمریکایی از انجام این مذاکرات راضی و خرسند است. چرا؟‏
بله. به موجب گزارشی که آقای لینگن از مذاکرات خود و پرشت با آقای بهشتی تنظیم کرده است ‏آنها از نتایج گفت‌وگو راضی و خشنود بوده‌اند. ‏

به اعتقاد شما چرا این سند در حال حاضر منتشر شده است؟
اتفاقا نکته اساسی در این جاست که چرا در حال حاضر این سند منتشر می‌شود؟ آیا این یک ‏تصادف است؟ و یا برخی افراد تصمیم‌گیرنده که آماده مذاکره رسمی با آمریکا هستند، برای ‏توجیه و تقویت موضع خود در افکار عمومی چنین سندی را منتشر ساخته‌اند.

متن مذاکرات بهشتی با پرشت و لینگن

سند شماره 359 / محرمانه / 29 اکتبر 1979 (7 آبان 1358)
از سفارت آمریکا، تهران / به وزارت خارجه، واشنگتن دی. سی
رونوشت برای سفارتخانه‌های آمریکا در آنکارا، جده، اسلام‌آباد، کابل، کویت، بغداد، دمشق
موضوع: ملاقات با بهشتی

1ـ (محرمانه ـ تمام متن)

2ـ خلاصه: هنری پرشت و من، 27 اکتبر با دکتر محمد بهشتی، نایب رئیس مجلس خبرگان و دبیرکل حزب جمهوری اسلامی، یک گروه سیاسی که با [امام] خمینی پیوستگی نزدیکی دارد، ملاقات کردیم. بهشتی به ما یادآوری نمود که احساسات عمومی شدیدی در مورد هرگونه پشتیبانی از شاه سابق وجود دارد.
 
او از مشکلات در حمل قطعات یدکی نظامی و قراردادهای تجاری جویا شد و به شایعات گسترده در مورد دخالت «سیا» در کردستان اشاره کرد. اظهار حمایت دولت آمریکا از انقلاب کفایت نمی‌کند. به جای حرف عمل لازم است. او گفت که انقلاب پشتوانه لازم را در اکثریت مردم ایران دارد و اگر لازم باشد می‌تواند طبقه متوسط و اقلیت متخصصین را نادیده بگیرد. بهشتی اعتماد به نفس فوق‌العاده‌ای از خود بروز می‌دهد، خصومت ظاهری نشان نمی‌دهد، ولی در امر بهبود روابط آمریکا و ایران، او بار اصلی را به دوش آمریکا می‌گذارد. پایان خلاصه.


3ـ بهشتی ما را در اطاق انتظار ساختمان سنا پذیرفت. او تنها بود، رفتار او دوستانه و آرام به نظر می‌رسید ولی از حجم زیاد کار، شکایت داشت.

4ـ ما سلام‌ها و آرزوهای دولت و ملت آمریکا را ابلاغ نمودیم و بر نظر خویش که پیشرفت دولت موقت در ساختن نهادهای جدید دولتی که در خدمت منافع آمریکا و همچنین ایران باشد، تأکید کردیم. پرشت که دیدگاه واشنگتن را ابراز می‌داشت، گفت که مشکل دوجانبه‌ای برای هر دو کشور وجود دارد که عبارتست از درک ناکافی و تا حدی نادرست از انقلاب در میان مردم آمریکا و ایران. او گفت که از دیدگاههای بهشتی در زمینه این‌که روابطمان را چگونه می‌بیند و چه اقداماتی می‌توان در جهت بهبود آن انجام داد، استقبال می‌‌کند.

5ـ بهشتی در پاسخ اول بر لزوم این‌که آمریکا حسن‌نیت خود را همراه حرف در عمل نیز نشان دهد تأکید نمود. اظهار حسن‌نیت تنها کفایت نمی‌‌کند. او سه زمینه اصلی مشکلات را برشمرد. اول مسئله شاه بود. او پنجاه سال تباهی را بر ملت ایران تحمیل نموده و هم‌ اکنون احساسات عمومی علیه او خیلی شدید می‌باشد. لذا ایران نمی‌تواند تحمل کند که آمریکا و یا هر کشور دیگری از او حمایت کند. (نظرات بهشتی، در این مورد مانند بقیه موارد گفتگو صریح، کنترل شده و عاری از احساسات بودند.)

6ـ انتقاد دوم او در زمینه قراردادهای تجاری بود. نظر او بر این دلالت داشت که با توجه به انقلاب، برخورد با مسایل تجاری نباید فقط در جنبه‌های عادی تجاری محدود شود، بلکه دیدگاه سیاسی نیز باید در نظر گرفته شود. او شنیده بود که مقدار زیادی از وجوه ایران در آمریکا توسط دادگاه‌ها مسدود شده‌اند. ضرورت دارد که دولت آمریکا با کمک برای حل این مشکلات حمایت خود را از ایران نشان دهد.

7ـ نگرانی سوم او در زمینه قطعات یدکی نظامی و تجاری بود. واضح بود که او اطلاعات کمی در مورد جزییات این قضیه دارد، ولی می‌دانست که قطعات یدکی به مقدار و سرعت لازم توسط آمریکا فراهم نمی‌شود.

8ـ من گفتم در مورد شاه، پاسخ خواهم گفت و از پرشت خواستم تا نظرات واشنگتن را در زمینه‌های دیگر بیان دارد. من بر آنچه که به هنگام طرح مسئله سفر شاه به آمریکا به منظور انجام معالجات پزشکی برای نخست‌وزیر و یزدی گفته بودم به عنوان موضع خودمان در قبال شاه تأکید کردم. ما شاه را به عنوان یک مقام مسئول در ایران به رسمیت نمی‌شناسیم و از دولت موقت به رهبری بازرگان حمایت می‌کنیم. ما اهمیت زیادی برای تمامیت و استقلال ایران قائل هستیم و به شاه تأکید کرده‌ایم که به هنگام اقامت در آمریکا هیچ‌گونه فعالیت سیاسی نباید داشته باشد.

9ـ بهشتی اعتراضی به این مسئله نکرد، ولی بعد پرسید که پاسخ من در برابر شایعات مربوط به فعالیت سیا در کردستان و مناطق دیگر ایران چیست. من گفتم که این شایعات مطلقاً بی‌اساس می‌باشند. نه سیا و نه هیچ نهادی از دولت آمریکا به هیچ شکلی در هیچیک از فعالیتهایی که به تمامیت ایران لطمه بزند، شرکت نداشته‌اند. من بر اساس اطلاع کامل از فعالیتهای دولت آمریکا در ایران چنین تضمینی به او دادم، در هر حال ایجاد آشوب در کردستان از هر طریقی که باشد کاملاً برخلاف منافع ملی خودمان خواهد بود.

10ـ پرشت گفت که متوجه مشکلات متعدد در زمینه تجارت هستیم ولی این مسائل به هر دو طرف قضیه مربوط می‌شوند. دولت آمریکا فعالانه در جهت حل مشکلات تلاش می‌کند و در واقع در چند مورد مطالبی در جهت حمایت از ایران به دادگاهها داده است. ایران در خیلی از این موارد دادگاه موفق گشته است. ما می‌خواستیم دولت موقت بداند که دولت آمریکا هر کاری بتواند انجام خواهد داد تا این مشکلات در جهت استحکام بیشتر روابط اقتصادی ـ تجاری با ایران حل شود. ولی دولت موقت باید توجه داشته باشد که دولت آمریکا هم جوانب سیاسی را باید در نظر داشته باشد و محدودیت‌هایی وجود دارد، هم قانونی و هم محدودیت‌های دیگر که بر نقشی که ما می‌توانیم ایفا کنیم اثر می‌گذارد.

11ـ در مورد قطعات نظامی، پرشت اقداماتی را که ما برای تضمین حل مسئله سپرده‌های ارزی اتخاذ نموده بودیم برشمرد و گفت که این تضمین از ژوئیه به مورد اجرا گذاشته شده و از آن وقت هیچ مانعی از سوی دولت آمریکا بر ارسال قطعات ایجاد نشده است. موارد مجردی وجود دارد که مشکلاتی در آن بروز خواهد کرد، ولی دولت آمریکا در منافع خود می‌داند که ارسال قطعات را تسهیل نماید تا روند تأمین قطعات نظامی برای ایران استمرار داشته باشد. ما همچنین می‌خواستیم در زمینه قطعات یدکی و تجهیزات شرکتهای تجاری نیز کمک کنیم. برای کمک در این امر اطلاعات مشخصی لازم است.

12ـ بهشتی مدتی را صرف توضیح و تأکید بر حمایت توده‌ای مردم از انقلاب ایران نمود. این حمایت هنوز کاملاً مشهور و یا از لحاظ تشکیلاتی و حزبی سازماندهی نشده است. ولی حمایت عظیمی بوده و این توده شرکت کننده انقلاب برای اثبات حقانیت و حمایت از اهداف انقلاب در ایران کافی است. رهبری انقلاب بر چنین حمایت عظیمی اتکا دارد و این حمایت از انقلاب قدرت و پیروزی انقلاب را علیرغم گزارشات و شایعات در مورد توطئه‌های وسیع منجمله امکان توطئه‌هایی از جانب نظامیان، تضمین می‌کند.
 
اقدام برای کودتا بسیار محتمل است، او گفت که اگر چنین امری پیش آید آمریکا مسئول شناخته خواهد شد، چون آمریکا دارای نقش گسترده‌ای در رابطه با ارتش ایران بوده است. بهشتی در رابطه با این موضوع به گونه‌ای صحبت نکرد که نشان دهد تصور می‌کند تلاش برای انجام یک کودتا موفق خواهد بود بلکه می‌گفت چنین اقدامی به هیچ‌وجه موفق نخواهد شد و هرگونه اقدام مشابه، مشکلات جدی برای آمریکا در ایران ایجاد خواهد کرد. رهبری انقلاب تصمیم گرفته است که با آمریکا و غرب به صورت دوستانه و مثبت برخورد کند ولی آنها عمیقاً ظنین باقی می‌ماندند.

13ـ در پاسخ، من نکاتی که قبلاً توسط پرشت مطرح شده بود مبنی بر ضعف در شناخت ابعاد انقلاب در آمریکا را پیش کشیدم ولی گفتم یک جنبه انقلاب برای افکار عمومی آمریکا کاملاً روشن است و آن وسعت حمایت مردمی از انقلاب است. با توجه به روابط ما با نظامیان در ایران من از فرصت استفاده نمودم تا بهشتی را از ترکیب و اندازه واحدهای مستشاری مطلع سازم. گروه مشورتی مستشاری نظامی که از تعداد زیادی افراد متشکل شده بود در حال حاضر به گروه شش نفری کوچکی تبدیل شده که تنها هدف آن حفظ ارتباط با طرفین ایرانی برای تسهیل دریافت تجهیزات نظامی آمریکا توسط دولت موقت ایران می‌باشد.

14ـ پرشت گفت که در واشنگتن ایرانیانی با دفتر او تماس می‌گیرند که از طبقات متوسط و متخصصین ایران بوده و با شاه نیز مخالفت می‌کردند، ولی اکنون از ایران فرار کرده‌اند چون احساس می‌‌کنند برای آنها در جوّ سیاسی جدید جایی وجود ندارد. او از بهشتی خواست تا موضع رهبری انقلاب را در برابر این افراد و ایرانیانی که به طور فزاینده نسبت به پیشرفت انقلاب سرخورده و ناامید شده‌‌اند، روشن کند.

15ـ بهشتی در پاسخ قبول کرد که انقلاب اشتباهاتی مرتکب شده است؛ اما گفت در یک انقلاب با وسعت و سرعتی که در ایران داشت، بروز اشتباهات اجتناب‌ناپذیر است. رهبری متوجه است که نمی‌تواند به دور ایران حصاری بکشد و آن را از تأثیرات خارجی و منافع تجارتی و تخصصی که به آنها احتیاج دارد، منزوی سازد. رهبری انقلاب خواهان مرزهای باز با دنیای خارج می‌باشد نه مرزهای بسته. در مورد یک میلیون اقلیتی که او مشخص نمود از انقلاب حمایت کامل نمی‌‌کنند هم همین موضع اتخاذ می‌شود. ولی به این اقلیت اجازه داده نخواهد شد که نظرات خود را به اکثریت 35میلیون ایرانی که از انقلاب و اهداف آن حمایت می‌‌کنند، دیکته کنند.
 
اگر لازم باشد این توده‌های میلیونی جمعیت ایران راه خود را به تنهایی طی خواهند نمود و در مدت 20 سال می‌‌توانند آنچه را که با رفتن این طبقه از دست داده‌اند و منافعی که این یک میلیون اقلیت برای کشور داشته جبران کنند. در پاسخ این سئوال که آیا بهتر نیست سعی کنند حمایت این اقلیت را جلب نمایند، بهشتی تأکید کرد که هدف رهبری هم همین بوده و در جهت آن کوشش می‌‌کند ولی به هیچ‌ صورتی اکثریت به این اقلیت کوچک اجازه نخواهند داد تا اهداف انقلاب اسلامی که ملت ایران خواهان آن هستند را تباه سازند. همانطور که قبلاً گفته بود این اهداف شامل جامعه‌ای می‌شود که آزاد، مترقی و پیرو اصول اسلامی باشد.

16ـ نظریه: بهشتی شخصیت مؤثر و گیرایی می‌باشد. مطمئناً در ظاهر و اگر بتوان بر اساس این گفتگو قضاوت کرد، از لحاظ فکری و عقلی هم مؤثر و گیرا است. او با اعتماد به نفس فوق‌العاده و به طور آرام و شمرده و انگلیسی خوب، صحبت می‌کند. رفتار او در تمام مدت آرام و غیراحساسی بود. به نظر می‌رسید که او سعی داشت به ما بفهماند که بهبود روابط بیشتر به نفع آمریکا بوده تا به نفع ایران. ایران انقلابی از حمایت و تفاهم آمریکا استقبال خواهد نمود ولی به هیچ‌وجه به آمریکا وابسته نخواهد بود. لینگن

تبلیغات