مدافع اقتصاد آزاد
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
استاد مرتضی مطهری پس از کسب تخصص لازم در علوم اسلامی از جمله تفسیر، فلسفه، کلام و فقه، به دانشگاه آمد و از نزدیک با مباحث علمی جدید تعامل پیدا کرد. به علت جاذبه سوسیالیسم در بین جوانان انقلابی و گرایش آنها به مارکسیسم، او بخش قابل توجهی از زندگی علمی خود را درمبارزه علمی با ماتریالیسم و مارکسیسم گذراند؛ از شاخصههای این مکتب تقابل آن با نظام سرمایه داری بود.
طرح نظریه بازگشت به اسلام اصیل و تغییر جامعه به الگوی اسلامی سوالات زیادی را در ارتباط با نظام اقتصادی اسلام ایجاد کرد و لازم بود از دید مکتبی به آن پاسخ داده شود. شهید صدر، قبل از مرحوم مطهری این کار را انجام داده بود، البته کیفیت طرح مباحث نظام اقتصادی متفاوت با رویکرد علوم اسلامی بود. استاد مطهری با بهرهگیری از دانش بشری در این زمینه در تلاش ناتمام خود (به علت شهادت زودهنگام) توانست برخی از ویژگیهای نظام اقتصادی اسلام را تبیین کند.
او اصول اساسی اقتصاد اسلام، همچون مثل مالکیت عمومی منابع ثروت و آزادی نسبی مردم در فعالیت اقتصادی را بیان کرد و وظیفه نظریهپردازان دینی را تبیین مکتب، نه علم اقتصاد دانست. همچنین عدالت را محور و معیار فعالیت و منبع درآمد را مصالح عمومی؛ نه تمایلات فردی میدانست و ارتباط اسلام را با اقتصاد از طریق فقه و اخلاق ذکر میکرد که این همه را با استفاده از منابع دینی و تطبیق یافتههای بشری بر آن مقدور میدانست و تبیین نظریه اسلامی را محتاج اطلاعات بیرونی جهت تطبیق با مبانی ذکر میکرد.
در طول تاریخ اندیشمندان بزرگ هیچگاه خود را بینیاز از نظریههای اقتصادی نمیدانستند و آثار به جای مانده شاهد این هست و پارهای از اختلافهای فقهی به این امر بازمیگردد؛ همانند مرحوم طالقانی، محمد باقرصدر، موسی صدر، بهشتی وعلامه طباطبایی. استاد مطهری هم میدانست که بدون طرح مکتب اقتصادی نمیتوان نظام اجتماعی را برای عمل ارایه کرد.
* عضو هیات علمی اقتصاد دانشگاه مفید قم
طرح نظریه بازگشت به اسلام اصیل و تغییر جامعه به الگوی اسلامی سوالات زیادی را در ارتباط با نظام اقتصادی اسلام ایجاد کرد و لازم بود از دید مکتبی به آن پاسخ داده شود. شهید صدر، قبل از مرحوم مطهری این کار را انجام داده بود، البته کیفیت طرح مباحث نظام اقتصادی متفاوت با رویکرد علوم اسلامی بود. استاد مطهری با بهرهگیری از دانش بشری در این زمینه در تلاش ناتمام خود (به علت شهادت زودهنگام) توانست برخی از ویژگیهای نظام اقتصادی اسلام را تبیین کند.
او اصول اساسی اقتصاد اسلام، همچون مثل مالکیت عمومی منابع ثروت و آزادی نسبی مردم در فعالیت اقتصادی را بیان کرد و وظیفه نظریهپردازان دینی را تبیین مکتب، نه علم اقتصاد دانست. همچنین عدالت را محور و معیار فعالیت و منبع درآمد را مصالح عمومی؛ نه تمایلات فردی میدانست و ارتباط اسلام را با اقتصاد از طریق فقه و اخلاق ذکر میکرد که این همه را با استفاده از منابع دینی و تطبیق یافتههای بشری بر آن مقدور میدانست و تبیین نظریه اسلامی را محتاج اطلاعات بیرونی جهت تطبیق با مبانی ذکر میکرد.
در طول تاریخ اندیشمندان بزرگ هیچگاه خود را بینیاز از نظریههای اقتصادی نمیدانستند و آثار به جای مانده شاهد این هست و پارهای از اختلافهای فقهی به این امر بازمیگردد؛ همانند مرحوم طالقانی، محمد باقرصدر، موسی صدر، بهشتی وعلامه طباطبایی. استاد مطهری هم میدانست که بدون طرح مکتب اقتصادی نمیتوان نظام اجتماعی را برای عمل ارایه کرد.
* عضو هیات علمی اقتصاد دانشگاه مفید قم