روشنفکر یا سیاستمدار؟ (ماموریت در84 سالگی)
آرشیو
چکیده
متن
نخستین پیمان صلح اسرائیل با یک کشور عربی، آن هم قدرتمندترین و با نفوذترین آنها – مصر- با کمک جیمی کارتر عملی شده است. پس از او، سایر روسای جمهور آمریکا به رغم تمرکز سیاست خارجی دولت خود بر حل بحران خاورمیانه، تنها توانستهاند اردن را وارد صف مصر کنند بدون آنکه قادر به حل حساسترین جنبههای بحران بخصوص در جبهه فلسطین و سوریه باشند.
کارتر اکنون در سن 84 سالگی بار دیگر به هوس افتاده است تا شانس خود را برای حل بحران خاورمیانه بیازماید آن هم نه در هیئت رئیس یک دولت یا حتی مقامی رسمی بلکه در مقام روشنفکر انساندوستی که با کلام و عمل خود سبب رنجش عمیق دولتهای آمریکا و اسرائیل از خود شده است. کارتر در کتاب معروف خود «فلسطین: صلح، نه آپارتاید» رفتار اسرائیل با فلسطینیها را در کرانه باختری رود اردن و نوار غزه با رفتار دولت نژادپرست آفریقای جنوبی مقایسه کرده و در مواردی، رفتار اسرائیل را بدتر از رژیم منله آپارتاید دانسته است.
این نوع مقایسهها حتی اگر از طرف نویسندگان گمنام و معمولی هم صورت گیرد، باعث خشم محافل اسرائیلی و لابیهای یهودی در جهان غرب میشود، چه برسد به اینکه از قلم رئیس جمهور سابق آمریکا تراوش کند آن هم رئیس جمهوری که دغدغه خود در دفاع از امنیت اسرائیل را پنهان نمیکند. محافل یهودی انتقادهای شدیدی را متوجه آقای کارتر کردند، اما او به رغم همه فشارها از موضع خود عقب ننشست و از مضامین کتاب خود با صراحت دفاع کرد.
همین نکته سبب شد تا برخی محافل اسرائیلی آقای کارتر را به نفرتپراکنی علیه یهودیان متهم کنند، اتهامی که آقای کارتر آن را به کلی مردود میداند. به هر حال، مردی با این پیشینه، دو هفته پیش تصمیم گرفت تا به قول دفترش «سفری مطالعاتی» و در واقع «اکتشافی» به خاورمیانه کند تا از نیات واقعی طرفهای درگیر در خاورمیانه درک دست اولی پیدا کند. پیش از آغاز سفر 9 روزه آقای کارتر به خاورمیانه، احتمال دیدار او با رهبران حماس از جمله خالد مشعل رهبر تبعیدی این گروه در رسانهها مطرح شد و به تدریج مورد تایید رسمی آقای کارتر قرار گرفت.
انتشار خبر دیدار آقای کارتر با رهبران حماس باعث واکنش رسمی کاندولیزا رایس وزیر خارجه آمریکا شد. او ضمن بیهوده دانستن چنین دیداری اعلام کرد که وزارت خارجه آمریکا دو بار به جیمی کارتر توصیه کرده است که از دیدار با رهبران حماس بپرهیزد. اهود اولمرت نخست وزیر اسرائیل و وزیران برجسته کابینه او نیز برای نشان دادن مخالفت سرسختانه خود با دیدار رئیس جمهور سابق آمریکا و خالد مشعل، خود را از او پنهان داشتند و حاضر به دیدارش نشدند. با این حال، شیمون پرز رئیس جمهور تشریفاتی اسرائیل با آقای کارتر دیدار کرد و در این دیدار به او گفت که مواضع و عملکردش جز زیان، ثمر دیگری برای صلح خاورمیانه ندارد.
ایلی یشایی وزیر بازرگانی اسرائیل که در عین حال رهبر حزب مذهبی شاس نیز هست، تنها مقام مهم اسرائیلی بود که ملاقات با جیمی کارتر را پذیرفت. آقای یشایی عمده محور مذاکرات خود با آقای کارتر را به مساله آزادی گلعاد شالیط سرجوخه ربوده شده اسرائیلی اختصاص داد و برای کمک به این مساله، از آمادگی خود برای دیدار با آقای مشعل پرده برداشت. به هر حال، جیمی کارتر در میان بیاعتنایی و خشم مقامهای اسرائیلی در ادامه ماموریت شخصی خود، به شهرک سیدروت هم رفت، همان شهرکی که بیش از هر نقطه دیگر هدف موشکهای قسام رزمندگان حماس از خاک نوار غزه قرار میگیرد.
آقای کارتر حملات موشکی به شهرک سیدروت را «جنایت پست» نامید و برای اینکه تعادل را رعایت کرده باشد، محاصره نوار غزه را نیز «بیرحمی و قساوت» توصیف کرد. ظاهرا او بیمیل نبود که به نوار غزه هم سفر کند، اما اسرائیل اجازه این کار را به وی نداد. بنابراین آقای کارتر پس از دیدار از رامالله، مقر محمود عباس، در سفر به مصر با دو تن از رهبران بلندپایه حماس مستقر در غزه دیدار و گفتگو کرد. این دو رهبر محمود الزهار و سعید صیام بودند، یعنی همان دو نفری که به داشتن مواضع تند علیه اسرائیل و جنبش فتح شهرت دارند و مسبب اصلی جنگهای داخلی منجر به تسخیر نوار غزه توسط نیروهای حماس شناخته میشوند.
پس از مصر آقای کارتر راهی سوریه شد و در آنجا ضمن دیدار با بشار اسد رئیس جمهور این کشور به مدت چهار ساعت نیز با خالد مشعل بحث و مذاکره کرد. کارتر سپس به عربستان و اردن رفت و بعد از آن به سوریه بازگشت و در آخر هم وارد بیتالمقدس شد. او در بیتالمقدس نتیجه مذاکرات خود را با رهبران حماس افشاء کرد. سخنانی که او به نقل از رهبران حماس نقل کرد هم میتواند به عنوان نرمش حماس در مواضع سنتی خود در برابر اسرائیل و پیمان صلح با آن تحلیل و تاویل شود و هم میتواند تاکید حماس بر مواضع سنتی خود با الفاظی متفاوت مورد تفسیر قرار گیرد. با این حال، اسرائیل و آمریکا ترجیح دادند که تفسیر مضیقی از مواضع حماس داشته باشند و از همین رو، ماموریت کارتر را شکست خورده اعلام کردند.
کارتر خود نیز از اینکه حماس حاضر نشده است پیشنهاد او را مبنی بر اعلام آتشبس یکجانبه کوتاهمدت با اسرائیل بپذیرد، اظهار ناخرسندی کرد اما همچنان به اصرار خود بر لزوم وارد کردن حماس در روند مذاکرات صلح ادامه داد. در هر صورت، به نظر نمیرسد که معضل خاورمیانه با ابتکار آقای کارتر حل شود، آن هم معضلی که دولت آمریکا و مجموعه متحدانش تاکنون نتوانستهاند در جهت حل نهایی آن گام موثر بردارند. با این همه سفر آقای کارتر به خاورمیانه ممکن است زمینهساز نگارش کتاب دیگری از سوی وی درباره بحران خاورمیانه شود، کتابی که اگر پیرمرد حوصله نوشتنش را داشته باشد، احتمالا کمتر از کتاب نخستش، جنجالآفرین نخواهد بود.
کارتر اکنون در سن 84 سالگی بار دیگر به هوس افتاده است تا شانس خود را برای حل بحران خاورمیانه بیازماید آن هم نه در هیئت رئیس یک دولت یا حتی مقامی رسمی بلکه در مقام روشنفکر انساندوستی که با کلام و عمل خود سبب رنجش عمیق دولتهای آمریکا و اسرائیل از خود شده است. کارتر در کتاب معروف خود «فلسطین: صلح، نه آپارتاید» رفتار اسرائیل با فلسطینیها را در کرانه باختری رود اردن و نوار غزه با رفتار دولت نژادپرست آفریقای جنوبی مقایسه کرده و در مواردی، رفتار اسرائیل را بدتر از رژیم منله آپارتاید دانسته است.
این نوع مقایسهها حتی اگر از طرف نویسندگان گمنام و معمولی هم صورت گیرد، باعث خشم محافل اسرائیلی و لابیهای یهودی در جهان غرب میشود، چه برسد به اینکه از قلم رئیس جمهور سابق آمریکا تراوش کند آن هم رئیس جمهوری که دغدغه خود در دفاع از امنیت اسرائیل را پنهان نمیکند. محافل یهودی انتقادهای شدیدی را متوجه آقای کارتر کردند، اما او به رغم همه فشارها از موضع خود عقب ننشست و از مضامین کتاب خود با صراحت دفاع کرد.
همین نکته سبب شد تا برخی محافل اسرائیلی آقای کارتر را به نفرتپراکنی علیه یهودیان متهم کنند، اتهامی که آقای کارتر آن را به کلی مردود میداند. به هر حال، مردی با این پیشینه، دو هفته پیش تصمیم گرفت تا به قول دفترش «سفری مطالعاتی» و در واقع «اکتشافی» به خاورمیانه کند تا از نیات واقعی طرفهای درگیر در خاورمیانه درک دست اولی پیدا کند. پیش از آغاز سفر 9 روزه آقای کارتر به خاورمیانه، احتمال دیدار او با رهبران حماس از جمله خالد مشعل رهبر تبعیدی این گروه در رسانهها مطرح شد و به تدریج مورد تایید رسمی آقای کارتر قرار گرفت.
انتشار خبر دیدار آقای کارتر با رهبران حماس باعث واکنش رسمی کاندولیزا رایس وزیر خارجه آمریکا شد. او ضمن بیهوده دانستن چنین دیداری اعلام کرد که وزارت خارجه آمریکا دو بار به جیمی کارتر توصیه کرده است که از دیدار با رهبران حماس بپرهیزد. اهود اولمرت نخست وزیر اسرائیل و وزیران برجسته کابینه او نیز برای نشان دادن مخالفت سرسختانه خود با دیدار رئیس جمهور سابق آمریکا و خالد مشعل، خود را از او پنهان داشتند و حاضر به دیدارش نشدند. با این حال، شیمون پرز رئیس جمهور تشریفاتی اسرائیل با آقای کارتر دیدار کرد و در این دیدار به او گفت که مواضع و عملکردش جز زیان، ثمر دیگری برای صلح خاورمیانه ندارد.
ایلی یشایی وزیر بازرگانی اسرائیل که در عین حال رهبر حزب مذهبی شاس نیز هست، تنها مقام مهم اسرائیلی بود که ملاقات با جیمی کارتر را پذیرفت. آقای یشایی عمده محور مذاکرات خود با آقای کارتر را به مساله آزادی گلعاد شالیط سرجوخه ربوده شده اسرائیلی اختصاص داد و برای کمک به این مساله، از آمادگی خود برای دیدار با آقای مشعل پرده برداشت. به هر حال، جیمی کارتر در میان بیاعتنایی و خشم مقامهای اسرائیلی در ادامه ماموریت شخصی خود، به شهرک سیدروت هم رفت، همان شهرکی که بیش از هر نقطه دیگر هدف موشکهای قسام رزمندگان حماس از خاک نوار غزه قرار میگیرد.
آقای کارتر حملات موشکی به شهرک سیدروت را «جنایت پست» نامید و برای اینکه تعادل را رعایت کرده باشد، محاصره نوار غزه را نیز «بیرحمی و قساوت» توصیف کرد. ظاهرا او بیمیل نبود که به نوار غزه هم سفر کند، اما اسرائیل اجازه این کار را به وی نداد. بنابراین آقای کارتر پس از دیدار از رامالله، مقر محمود عباس، در سفر به مصر با دو تن از رهبران بلندپایه حماس مستقر در غزه دیدار و گفتگو کرد. این دو رهبر محمود الزهار و سعید صیام بودند، یعنی همان دو نفری که به داشتن مواضع تند علیه اسرائیل و جنبش فتح شهرت دارند و مسبب اصلی جنگهای داخلی منجر به تسخیر نوار غزه توسط نیروهای حماس شناخته میشوند.
پس از مصر آقای کارتر راهی سوریه شد و در آنجا ضمن دیدار با بشار اسد رئیس جمهور این کشور به مدت چهار ساعت نیز با خالد مشعل بحث و مذاکره کرد. کارتر سپس به عربستان و اردن رفت و بعد از آن به سوریه بازگشت و در آخر هم وارد بیتالمقدس شد. او در بیتالمقدس نتیجه مذاکرات خود را با رهبران حماس افشاء کرد. سخنانی که او به نقل از رهبران حماس نقل کرد هم میتواند به عنوان نرمش حماس در مواضع سنتی خود در برابر اسرائیل و پیمان صلح با آن تحلیل و تاویل شود و هم میتواند تاکید حماس بر مواضع سنتی خود با الفاظی متفاوت مورد تفسیر قرار گیرد. با این حال، اسرائیل و آمریکا ترجیح دادند که تفسیر مضیقی از مواضع حماس داشته باشند و از همین رو، ماموریت کارتر را شکست خورده اعلام کردند.
کارتر خود نیز از اینکه حماس حاضر نشده است پیشنهاد او را مبنی بر اعلام آتشبس یکجانبه کوتاهمدت با اسرائیل بپذیرد، اظهار ناخرسندی کرد اما همچنان به اصرار خود بر لزوم وارد کردن حماس در روند مذاکرات صلح ادامه داد. در هر صورت، به نظر نمیرسد که معضل خاورمیانه با ابتکار آقای کارتر حل شود، آن هم معضلی که دولت آمریکا و مجموعه متحدانش تاکنون نتوانستهاند در جهت حل نهایی آن گام موثر بردارند. با این همه سفر آقای کارتر به خاورمیانه ممکن است زمینهساز نگارش کتاب دیگری از سوی وی درباره بحران خاورمیانه شود، کتابی که اگر پیرمرد حوصله نوشتنش را داشته باشد، احتمالا کمتر از کتاب نخستش، جنجالآفرین نخواهد بود.