مطهری و بازرگان هماهنگ بودند
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
سالگرد انقلاب فرصت مناسبی است برای واکاوی حوادث و اتفاقات انقلاب. در این میان شورای انقلاب به نسبت سهم تاثیرگذاریاش در روند انقلاب، کمتر مورد توجه قرار گرفته است و بسیاری سئوال بیپاسخ دارند. از این رو با عزتا... سحابی درباره این نهاد به گفتوگو نشستیم و مقاطع مختلف شورای انقلاب، پیش از پیروزی و پس از پیروزی انقلاب را مورد بازبینی قرار دادیم. سحابی برخی از خاطرات مربوط به آن ایام را به یاد میآورد و برخی دیگر را به دیگران ارجاع میدهد. او ابتدا از مسوولیتش از سوی شورای انقلاب در برگزاری راهپیمایی تاسوعا و عاشورا میگوید و پس از آن در تحلیل و بررسی مصوبات شورای انقلاب در دوران پس از پیروزی انقلاب به لوایح و طرحهای بحثبرانگیز اشاره میکند. عزتا... سحابی متولد خانه سیاست که این روزها از چالاکی و شادابی سیاست ایام جوانی، تنها عصایی را به ارث برده است.
پیش از هر سئوال درباره شورای انقلاب، مشروعیت و مقبولیت این نهاد محل بحث است. بنیانگذار انقلاب در این باره اظهار داشتند: ما به موجب حق شرعی و براساس اعتماد اکثریت قاطع مردم ایران که نسبت به این جانب ابراز شده است در جهت تحقق اهداف اسلامی ملت، شورایی به نام «شورای انقلاب» مرکب از افراد باصلاحیت و مسلمان و متعهد و مورد وثوق موقتا تعیین شده و شروع به کار خواهند کرد. اعضای شورای انقلاب همگی این استدلال را پذیرفته بودند یا دلایل دیگری در مشروعیت و مقبولیت شورا مطرح بود؟
تقریبا اکثر اعضای شورای انقلاب با همین استدلال عضویت در این نهاد را پذیرفته بودند اما جدای از این بحث معمولا افرادی که در شورا بودند هر کدام در زمینهای از مسائل مدیریتی و کشوری صاحبنظر و تخصص بودند به عبارتی غالب اعضای شورای انقلاب افراد شناخته شدهای بودند که عموم مردم از سوابق مبارزاتی و تخصصی آنها مطلع بودند. و تنها عضو شورا شدنشان برای مردم جدید بود یعنی افراد تازهکار و ناشناس در این نهاد حضور جدیای نداشتند وقتی عدهای در آبان 57 در پاریس بحث شورای انقلاب را برای امام مطرح کرده بودند ایشان با مشورت دیگران یک لیست ده الی بیست نفره را معرفی کرده بودند که آغاز به کار شورای انقلاب با این افراد باشد اما در مجموع درباره مشروعیت و مقبولیت شورای انقلاب باید به همان فرمان امام که اشاره داشتید رجوع کرد. این فرمان از طرفی برای اعضای شورای انقلاب و از طرفی دیگر برای عموم مردم حجیت داشت.
طرح تشکیل شورای انقلاب به ابتکار چه گروهی بود؟ برخی معتقدند جمعی از روحانیون همچون مطهری، بهشتی و... این طرح را به بنیانگذار انقلاب ارائه دادند و عدهای در مقابل ابراز میکنند شورای انقلاب ایده بازرگان بود که در پاریس مطرح شد.
تا آنجا که من در جریان هستم مطهری و بازرگان بعداز آنکه از پاریس آمدند به فکر تشکیل چنین شورایی افتادند. من خیلی از حوادث و اتفاقات مربوط به شکلگیری شورای انقلاب اطلاع ندارم اما وقتی مرحوم مطهری ایران آمد بنده را خواستند و گفتند ما با امام خمینی صحبت کردیم و قرار شده است نهادی به اسم «شورای انقلاب» شکل گیرد. ولی در حال حاضر نه متصدی و نه مسوول مشخصی دارد ولی بعد از آن مطهری و سایر بزرگان انقلاب فعالیت خود را برای تشکیل شورای انقلاب آغاز کردند. در هر صورت اینکه شورای انقلاب ایده چه کسی بود بر من معلوم نیست یا مطهری و بازرگان هر کدام به تنهایی این بحث را برای امام مطرح کردند یا تصمیم مشترک هر دو بوده است زیرا این دو بسیار با هم نزدیک بودند و خیلی از تصمیماتشان با هماهنگی و تعامل کامل صورت میگرفت.
شورای انقلاب با فرمان بنیانگذار انقلاب در 14 آبان 57 شروع به کار کرد. اما براساس خاطراتهاشمی رفسنجانی تمام اقدامات شورا و اعضای آن تا پیش از پیروزی انقلاب مخفیانه بوده است. الزام مخفیانه بودن این نهاد چه بود و تا چه میزان مخفیانه بود؟
من در جریان همه اتفاقات و حوادث شورای انقلاب در پیش از پیروزی انقلاب نبودم زیرا هشت دی ماه از کشور خارج شدم و همزمان با پیروزی انقلاب بازگشتم. پیش از بهمن 57 تا زمان خروجم از کشور در جریان برخی از تصمیمات شورای انقلاب بودم. در آن سطح افرادی چون دکتر پیمان به شورا پیوسته بودند. قطبزاده و حبیبی نیز در خارج از کشور بودند. پس از آن خود امام چهار نفر را که خارج از کشور بودند جهت عضویت در شورا معرفی کردند که عبارت بودند از آقایان حبیبی، قطبزاده، بنیصدر و یزدی. غیر از این افراد، بقیه اعضای شورای انقلاب در ایران بودند. در آغاز، مباحث مفصلی راجع به تشکیلات و مسائل داخلی این نهاد مطرح شد و تصمیم گرفته شد فعالیتهای شورا به صورت موقت مخفیانه باشد تا خطری اعضا را تهدید نکند.
ظاهرا یکی از کار ویژههای شورای انقلاب پیش از پیروزی انقلاب، گفتوگو با برخی مسوولان رژیم، هدف کاهش هزینههای انقلاب بود. به طوریکه با بعضی از نظامیان نیز این رابطه برقرار شد نمونه آن قرار دیدار با ژنرال قرهباغی رئیس ستاد ارتش موقت بود. این نوع قرارها و تصمیمات به اطلاع همه اعضای شورا میرسید یا محدود به برخی مسوولان و تصمیمگیرندگان بود؟
کلیت این موضوع، ملاقاتها و گفتوگوها مطرح میشد و با اجازه تمام اعضای شورای انقلاب صورت میگرفت اما افراد خاصی مامور میشدند تا این ارتباطات را برقرار کنند. پس از آن نیز افرادی که با مسوولان کشوری و نظامی گفتوگو کرده بودند لزوما گزارشی در شورا ارائه نمیدادند. به عنوان مثال بنده به همراه آیتالله موسوی اردبیلی مسوول راهاندازی راهپیمایی تاسوعا و عاشورا بودیم البته آقای لاهیجی نیز خارج از شورا به عنوان عضو کمیته حقوق بشر در این زمینه با ما همکاری میکردند. جمع سه نفره مذکور به عنوان کمیته رهبری راهپیمایی تاسوعا و عاشورا مسوول فراهم کردن مقدمات این برنامه شد. امام نیز در پاریس از این جریان مطلع بودند و خبرها و پیشنهادهایی از ایشان به ما میرسید. به موازات اقدامات ما، افرادی مامور شدند که با سران نظامی وقت صحبت کنند تا راهپیمایی تاسوعا و عاشورا با حداقل خسارات مالی و جانی برگزار شود و نیروهای مسلح به مردم حاضر در راهپیمایی حمله نکنند از این رو مذاکراتی با فرمانده قرهباغی صورت گرفت تا مشکلات و موانع برطرف شود البته در این ماجرا با سالیوان، سفیر آمریکا در ایران صحبت و کلیات برنامه ارائه شد.
پیش از به ثمر رسیدن انقلاب 57، شورای انقلاب به جایگاه قابل قبولی در مناسبات سیاسی آن زمان دست یافت تا حدی که نقل میکنند بختیار پیشنهاد داد تا وزرای کابینهاش با نظر شورای انقلاب معرفی شوند. به نظر جنابعالی شورای انقلاب تا چه میزان از این فرصتها بهره جست؟
بعد از آنکه ازهاری عزل شد و شاه خارج بود بحث بر سر تعیین نخستوزیر جدیتر شد. شاه جهت آرامتر شدن اوضاع به چند نفر از اعضای جبهه ملی از جمله مرحوم دکتر صدیقی و بازرگان رجوع کرد که هیچکدام نپذیرفتند. بالاخره بختیار پیشنهاد شاه را قبول کرد. بختیار روابطش با بعضی از اعضای شورای انقلاب خصمانه نبود و با برخی از افراد شورا ارتباط داشت. اکثر اعضای شورای انقلاب در مورد پیشنهاد بختیار که عنوان کردید به این نتیجه رسیدند که بختیار استعفا دهد و نزد امام به فرانسه برود و مجددا امام او را مامور کند تا دولت خود را با هماهنگی اعضای شورای انقلاب تشکیل دهد. افرادی چون مرحوم بازرگان و آقایهاشمی رفسنجانی موافق این طرح بودند اما در خارج از شورای انقلاب مخالفینی همچون علی بابایی (از نزدیکان به اعضای نهضت آزادی) و خلخالی با این طرح موافق نبودند. پس از این اتفاقات عدهای از اعضای شورای انقلاب به فرانسه رفتند و با امام درباره کلیات تصمیمگیریهای شورا و شرایط و مسائل مختلف انقلاب صحبت کردند که یکی از نتایج آن اضافه شدن آیتالله طالقانی به جمع اعضای شورای انقلاب بود. امام تلفنی پیغام دادند ایشان به عنوان ریاست شورای انقلاب وارد مجموعه شوند.
با عبور از تصمیمات و حوادث مربوط به شورای انقلاب در مقطع پیش از پیروزی انقلاب، به بررسی تصمیمات این نهاد بعد از پیروزی انقلاب میرسیم. تقریبا در نزدیک به دو سال عمر شورای انقلاب، بیش از دو هزار لایحه تصویب شده است. تا چه میزان کار کارشناسی درباره لوایح تصویب شده صورت میگرفت؟
بسیاری از لوایح پس از تشکیل دولت موقت به شورای انقلاب اجراع شد. لازم به ذکر است با تشکیل دولت موقت مهندس بازرگان، دکتر یزدی و مهندس کتیرایی از شورای انقلاب به واسطه حضور در دولت بیرون رفتند. خب بسیاری از لوایح در ابتدا تا آنجا که خاطرم هست درباره مباحث مدیریتی و دستگاههای اجرایی بود.
از بین مصوبات مختلف شورای انقلاب اعم از تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ملی شدن بانکها، برگزاری همهپرسی نظام و انتخابات مجلس و ریاست جمهوری و... کدامیک بیشتر از همه بحثبرانگیز بود؟
دولت در خرداد 58 لایحهای را با عنوان تشکیل مجلس موسسان به شورای انقلاب ارائه داد. در این باره مباحث فراوانی مطرح شد. دولت که پیشنویس قانون اساسی تهیه کرده بود که خود این پیشنویس دارای تاریخچهای است. به هر حال شورای انقلاب این پیشنویس را با تنقیح کرد و سخنرانی از آن را نیز برای امام فرستاد، ایشان نیز گفتند برای سایر آقایان ارسال شود. منظور ایشان راجع به آن زمان آیتالله شریعتمداری، مرعشی و گلپایگانی بود. در حاشیه همان نسخهامام و سایرین نظرات خود را درباره هر اصلی نوشتند، ایشان تقریبا ایراد خاصی را مطرح نکردند. اما نکته بحثبرانگیز این پیشنویس همانطور که ارائه شد در مورد مجلس موسسان بود. دولت معتقد بود درباره قانون اساسی باید مجلس موسسان تصمیمگیری کند اما در مقابل عدهای اظهار میکردند همین پیشنویس به صورت انبوه چاپ و بین مردم، صاحبنظران، حقوقدانان و نمایندگان احزاب پخش شود و کمیتهای مسوول جمعآوری انتقادات و پیشنهادات باشد و بعد از اصلاح و تغییرات لازم قانون یکجا به رفراندوم گذاشته شود. این گروه روش اول را به دلیل طولانی بودن روند تصویب قانون اساسی مردود میدانستند و ابراز میداشتند که یک مجلس پانصدنفره (مجلس موسسان) بخواهد راجع به اصل قانون تصمیمگیری کند دو، سه سال طول میکشد.
این موضوع اختلافات درونی شورای انقلاب را شدت بخشید تا اینکه تصمیم گرفته شد برویم قم و مشکل را با امام در میان بگذاریم. طرفین استدلالات خود را مطرح کردند، باز حل نشد تا اینکه با پیشنهاد مرحوم آیتالله طالقانی قرار شد حد وسط هر دو طرح در نظر گرفته شود و به جای مجلس پانصدنفره موسسان یک مجلس کوچک به ازای هر دو میلیون، یک نماینده تشکیل شود که وظیفه بررسی و تصویب قانون اساسی را به عهده گیرد. این مجلس که به مجلس خبرنگان معروف شد در 28 مرداد 58 تشکیل شد تا مسائل مربوط به تصویب قانون اساسی را بررسی کند.
پیش از هر سئوال درباره شورای انقلاب، مشروعیت و مقبولیت این نهاد محل بحث است. بنیانگذار انقلاب در این باره اظهار داشتند: ما به موجب حق شرعی و براساس اعتماد اکثریت قاطع مردم ایران که نسبت به این جانب ابراز شده است در جهت تحقق اهداف اسلامی ملت، شورایی به نام «شورای انقلاب» مرکب از افراد باصلاحیت و مسلمان و متعهد و مورد وثوق موقتا تعیین شده و شروع به کار خواهند کرد. اعضای شورای انقلاب همگی این استدلال را پذیرفته بودند یا دلایل دیگری در مشروعیت و مقبولیت شورا مطرح بود؟
تقریبا اکثر اعضای شورای انقلاب با همین استدلال عضویت در این نهاد را پذیرفته بودند اما جدای از این بحث معمولا افرادی که در شورا بودند هر کدام در زمینهای از مسائل مدیریتی و کشوری صاحبنظر و تخصص بودند به عبارتی غالب اعضای شورای انقلاب افراد شناخته شدهای بودند که عموم مردم از سوابق مبارزاتی و تخصصی آنها مطلع بودند. و تنها عضو شورا شدنشان برای مردم جدید بود یعنی افراد تازهکار و ناشناس در این نهاد حضور جدیای نداشتند وقتی عدهای در آبان 57 در پاریس بحث شورای انقلاب را برای امام مطرح کرده بودند ایشان با مشورت دیگران یک لیست ده الی بیست نفره را معرفی کرده بودند که آغاز به کار شورای انقلاب با این افراد باشد اما در مجموع درباره مشروعیت و مقبولیت شورای انقلاب باید به همان فرمان امام که اشاره داشتید رجوع کرد. این فرمان از طرفی برای اعضای شورای انقلاب و از طرفی دیگر برای عموم مردم حجیت داشت.
طرح تشکیل شورای انقلاب به ابتکار چه گروهی بود؟ برخی معتقدند جمعی از روحانیون همچون مطهری، بهشتی و... این طرح را به بنیانگذار انقلاب ارائه دادند و عدهای در مقابل ابراز میکنند شورای انقلاب ایده بازرگان بود که در پاریس مطرح شد.
تا آنجا که من در جریان هستم مطهری و بازرگان بعداز آنکه از پاریس آمدند به فکر تشکیل چنین شورایی افتادند. من خیلی از حوادث و اتفاقات مربوط به شکلگیری شورای انقلاب اطلاع ندارم اما وقتی مرحوم مطهری ایران آمد بنده را خواستند و گفتند ما با امام خمینی صحبت کردیم و قرار شده است نهادی به اسم «شورای انقلاب» شکل گیرد. ولی در حال حاضر نه متصدی و نه مسوول مشخصی دارد ولی بعد از آن مطهری و سایر بزرگان انقلاب فعالیت خود را برای تشکیل شورای انقلاب آغاز کردند. در هر صورت اینکه شورای انقلاب ایده چه کسی بود بر من معلوم نیست یا مطهری و بازرگان هر کدام به تنهایی این بحث را برای امام مطرح کردند یا تصمیم مشترک هر دو بوده است زیرا این دو بسیار با هم نزدیک بودند و خیلی از تصمیماتشان با هماهنگی و تعامل کامل صورت میگرفت.
شورای انقلاب با فرمان بنیانگذار انقلاب در 14 آبان 57 شروع به کار کرد. اما براساس خاطراتهاشمی رفسنجانی تمام اقدامات شورا و اعضای آن تا پیش از پیروزی انقلاب مخفیانه بوده است. الزام مخفیانه بودن این نهاد چه بود و تا چه میزان مخفیانه بود؟
من در جریان همه اتفاقات و حوادث شورای انقلاب در پیش از پیروزی انقلاب نبودم زیرا هشت دی ماه از کشور خارج شدم و همزمان با پیروزی انقلاب بازگشتم. پیش از بهمن 57 تا زمان خروجم از کشور در جریان برخی از تصمیمات شورای انقلاب بودم. در آن سطح افرادی چون دکتر پیمان به شورا پیوسته بودند. قطبزاده و حبیبی نیز در خارج از کشور بودند. پس از آن خود امام چهار نفر را که خارج از کشور بودند جهت عضویت در شورا معرفی کردند که عبارت بودند از آقایان حبیبی، قطبزاده، بنیصدر و یزدی. غیر از این افراد، بقیه اعضای شورای انقلاب در ایران بودند. در آغاز، مباحث مفصلی راجع به تشکیلات و مسائل داخلی این نهاد مطرح شد و تصمیم گرفته شد فعالیتهای شورا به صورت موقت مخفیانه باشد تا خطری اعضا را تهدید نکند.
ظاهرا یکی از کار ویژههای شورای انقلاب پیش از پیروزی انقلاب، گفتوگو با برخی مسوولان رژیم، هدف کاهش هزینههای انقلاب بود. به طوریکه با بعضی از نظامیان نیز این رابطه برقرار شد نمونه آن قرار دیدار با ژنرال قرهباغی رئیس ستاد ارتش موقت بود. این نوع قرارها و تصمیمات به اطلاع همه اعضای شورا میرسید یا محدود به برخی مسوولان و تصمیمگیرندگان بود؟
کلیت این موضوع، ملاقاتها و گفتوگوها مطرح میشد و با اجازه تمام اعضای شورای انقلاب صورت میگرفت اما افراد خاصی مامور میشدند تا این ارتباطات را برقرار کنند. پس از آن نیز افرادی که با مسوولان کشوری و نظامی گفتوگو کرده بودند لزوما گزارشی در شورا ارائه نمیدادند. به عنوان مثال بنده به همراه آیتالله موسوی اردبیلی مسوول راهاندازی راهپیمایی تاسوعا و عاشورا بودیم البته آقای لاهیجی نیز خارج از شورا به عنوان عضو کمیته حقوق بشر در این زمینه با ما همکاری میکردند. جمع سه نفره مذکور به عنوان کمیته رهبری راهپیمایی تاسوعا و عاشورا مسوول فراهم کردن مقدمات این برنامه شد. امام نیز در پاریس از این جریان مطلع بودند و خبرها و پیشنهادهایی از ایشان به ما میرسید. به موازات اقدامات ما، افرادی مامور شدند که با سران نظامی وقت صحبت کنند تا راهپیمایی تاسوعا و عاشورا با حداقل خسارات مالی و جانی برگزار شود و نیروهای مسلح به مردم حاضر در راهپیمایی حمله نکنند از این رو مذاکراتی با فرمانده قرهباغی صورت گرفت تا مشکلات و موانع برطرف شود البته در این ماجرا با سالیوان، سفیر آمریکا در ایران صحبت و کلیات برنامه ارائه شد.
پیش از به ثمر رسیدن انقلاب 57، شورای انقلاب به جایگاه قابل قبولی در مناسبات سیاسی آن زمان دست یافت تا حدی که نقل میکنند بختیار پیشنهاد داد تا وزرای کابینهاش با نظر شورای انقلاب معرفی شوند. به نظر جنابعالی شورای انقلاب تا چه میزان از این فرصتها بهره جست؟
بعد از آنکه ازهاری عزل شد و شاه خارج بود بحث بر سر تعیین نخستوزیر جدیتر شد. شاه جهت آرامتر شدن اوضاع به چند نفر از اعضای جبهه ملی از جمله مرحوم دکتر صدیقی و بازرگان رجوع کرد که هیچکدام نپذیرفتند. بالاخره بختیار پیشنهاد شاه را قبول کرد. بختیار روابطش با بعضی از اعضای شورای انقلاب خصمانه نبود و با برخی از افراد شورا ارتباط داشت. اکثر اعضای شورای انقلاب در مورد پیشنهاد بختیار که عنوان کردید به این نتیجه رسیدند که بختیار استعفا دهد و نزد امام به فرانسه برود و مجددا امام او را مامور کند تا دولت خود را با هماهنگی اعضای شورای انقلاب تشکیل دهد. افرادی چون مرحوم بازرگان و آقایهاشمی رفسنجانی موافق این طرح بودند اما در خارج از شورای انقلاب مخالفینی همچون علی بابایی (از نزدیکان به اعضای نهضت آزادی) و خلخالی با این طرح موافق نبودند. پس از این اتفاقات عدهای از اعضای شورای انقلاب به فرانسه رفتند و با امام درباره کلیات تصمیمگیریهای شورا و شرایط و مسائل مختلف انقلاب صحبت کردند که یکی از نتایج آن اضافه شدن آیتالله طالقانی به جمع اعضای شورای انقلاب بود. امام تلفنی پیغام دادند ایشان به عنوان ریاست شورای انقلاب وارد مجموعه شوند.
با عبور از تصمیمات و حوادث مربوط به شورای انقلاب در مقطع پیش از پیروزی انقلاب، به بررسی تصمیمات این نهاد بعد از پیروزی انقلاب میرسیم. تقریبا در نزدیک به دو سال عمر شورای انقلاب، بیش از دو هزار لایحه تصویب شده است. تا چه میزان کار کارشناسی درباره لوایح تصویب شده صورت میگرفت؟
بسیاری از لوایح پس از تشکیل دولت موقت به شورای انقلاب اجراع شد. لازم به ذکر است با تشکیل دولت موقت مهندس بازرگان، دکتر یزدی و مهندس کتیرایی از شورای انقلاب به واسطه حضور در دولت بیرون رفتند. خب بسیاری از لوایح در ابتدا تا آنجا که خاطرم هست درباره مباحث مدیریتی و دستگاههای اجرایی بود.
از بین مصوبات مختلف شورای انقلاب اعم از تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ملی شدن بانکها، برگزاری همهپرسی نظام و انتخابات مجلس و ریاست جمهوری و... کدامیک بیشتر از همه بحثبرانگیز بود؟
دولت در خرداد 58 لایحهای را با عنوان تشکیل مجلس موسسان به شورای انقلاب ارائه داد. در این باره مباحث فراوانی مطرح شد. دولت که پیشنویس قانون اساسی تهیه کرده بود که خود این پیشنویس دارای تاریخچهای است. به هر حال شورای انقلاب این پیشنویس را با تنقیح کرد و سخنرانی از آن را نیز برای امام فرستاد، ایشان نیز گفتند برای سایر آقایان ارسال شود. منظور ایشان راجع به آن زمان آیتالله شریعتمداری، مرعشی و گلپایگانی بود. در حاشیه همان نسخهامام و سایرین نظرات خود را درباره هر اصلی نوشتند، ایشان تقریبا ایراد خاصی را مطرح نکردند. اما نکته بحثبرانگیز این پیشنویس همانطور که ارائه شد در مورد مجلس موسسان بود. دولت معتقد بود درباره قانون اساسی باید مجلس موسسان تصمیمگیری کند اما در مقابل عدهای اظهار میکردند همین پیشنویس به صورت انبوه چاپ و بین مردم، صاحبنظران، حقوقدانان و نمایندگان احزاب پخش شود و کمیتهای مسوول جمعآوری انتقادات و پیشنهادات باشد و بعد از اصلاح و تغییرات لازم قانون یکجا به رفراندوم گذاشته شود. این گروه روش اول را به دلیل طولانی بودن روند تصویب قانون اساسی مردود میدانستند و ابراز میداشتند که یک مجلس پانصدنفره (مجلس موسسان) بخواهد راجع به اصل قانون تصمیمگیری کند دو، سه سال طول میکشد.
این موضوع اختلافات درونی شورای انقلاب را شدت بخشید تا اینکه تصمیم گرفته شد برویم قم و مشکل را با امام در میان بگذاریم. طرفین استدلالات خود را مطرح کردند، باز حل نشد تا اینکه با پیشنهاد مرحوم آیتالله طالقانی قرار شد حد وسط هر دو طرح در نظر گرفته شود و به جای مجلس پانصدنفره موسسان یک مجلس کوچک به ازای هر دو میلیون، یک نماینده تشکیل شود که وظیفه بررسی و تصویب قانون اساسی را به عهده گیرد. این مجلس که به مجلس خبرنگان معروف شد در 28 مرداد 58 تشکیل شد تا مسائل مربوط به تصویب قانون اساسی را بررسی کند.