قهرمان فرانسوی
آرشیو
چکیده
متن
مردم فرانسه، شاید «ژاندارک» را تاثیرگذارترین زن در تاریخ کشور خود بدانند؛ دختری جوان که قریب ششصد سال قبل و در اوج جنگهای صلیبی اروپا زیست، برای آزادی فرانسه جنگید و در نهایت نیز به جرم ارتداد و جادوگری توسط دادگاههای تفتیشعقاید به مرگ محکوم شد. مرگی دیگرگونه و تراژیک؛ سوختن در میان شعلههای آتش. ژاندارک به حکم دادگاه مذهبی انگلستان سوزانده شد، اگرچه باید زمان میگذشت تا کلیسای فرانسه از پس سالها جنگ انگلستان و فرانسه قدرت بگیرد و از قهرمان زن فرانسوی اعاده حیثیت کند.
ژاندارک، در میانه جنگهای صدساله انگلستان و فرانسه در منطقه اورلئان فرانسه به دنیا آمد. 13 ساله بود که دریافت شنونده صداهایی درون خویش است. ژاندارک به وضوح صدای سه تن از قدیسان مسیحی را میشنید که او را به نجات فرانسه و نبرد با نیروهای انگلستان فرامیخواندند.
اینگونه بود که ژاندارک 16ساله، لباس زنانه از تن درآورد و لباس مردانه رزم پوشید و به درگاه پادشاه مخلوع فرانسه، چارلز هفتم رفت. ژاندارک با ارتش کوچکی که پادشاه در اختیارش گذاشت، پیروزی بزرگی کسب کرد. پیروزیهای نظامی ژاندارک، روحیه سربازان فرانسوی را بالا برد و طولی نکشید که او و دیگر فرماندهان فرانسوی، پیروزیهای زنجیرهای زیادی را نیز برای خود به ارمغان آوردند.
اورلئان آزاد شد، کارل هفتم بار دیگر تاجگذاری کرد و ژاندارک 19 ساله، در قالب فرمانده نظامی به مبارزه ادامه داد. اما در اثنای یکی دیگر از نبردها بود که ژاندارک بازداشت و به نیروهای انگلستان تحویل داده شد. دادگاه تفتیشعقاید، ژاندارک را محاکمه کرد و به اتهام ارتداد و رابطه با شیاطین به مرگ محکوم شد. موهای ژاندارک را کوتاه کردند و در بازجوییها از هیچ شکنجهای دریغ نکردند.
او که در شرایط بسیار سختی قرار گرفته بود، حاضر به اعتراف و بازپسگیری گفتههایش شد اما گذشت زمانی کوتاه کافی بود تا ژاندارک از پشیمانی خویش برای اعتراف بگوید. او را به مقامات حکومتی سپردند و در حالی که تنها 19 سال داشت بر ترک چوبی و در میان شعلههای آتش سوزاندند. ژاندارک به جرم ارتداد سوزانده شد و گویی باید زمانی طولانی – 550 سال - میگذشت تا کلیسای کاتولیک رم او را یک قدیس و در زمره بزرگترین قهرمانان تاریخ فرانسه به شمار آورد. ژاندارک 19 ساله، قهرمان ملی فرانسویها نام گرفت، اگرچه سالیان سال و در تمام اروپا، نامش را به نیک میبرند و داستانهایی از قهرمانیهایش میسازند.
ژاندارک، در میانه جنگهای صدساله انگلستان و فرانسه در منطقه اورلئان فرانسه به دنیا آمد. 13 ساله بود که دریافت شنونده صداهایی درون خویش است. ژاندارک به وضوح صدای سه تن از قدیسان مسیحی را میشنید که او را به نجات فرانسه و نبرد با نیروهای انگلستان فرامیخواندند.
اینگونه بود که ژاندارک 16ساله، لباس زنانه از تن درآورد و لباس مردانه رزم پوشید و به درگاه پادشاه مخلوع فرانسه، چارلز هفتم رفت. ژاندارک با ارتش کوچکی که پادشاه در اختیارش گذاشت، پیروزی بزرگی کسب کرد. پیروزیهای نظامی ژاندارک، روحیه سربازان فرانسوی را بالا برد و طولی نکشید که او و دیگر فرماندهان فرانسوی، پیروزیهای زنجیرهای زیادی را نیز برای خود به ارمغان آوردند.
اورلئان آزاد شد، کارل هفتم بار دیگر تاجگذاری کرد و ژاندارک 19 ساله، در قالب فرمانده نظامی به مبارزه ادامه داد. اما در اثنای یکی دیگر از نبردها بود که ژاندارک بازداشت و به نیروهای انگلستان تحویل داده شد. دادگاه تفتیشعقاید، ژاندارک را محاکمه کرد و به اتهام ارتداد و رابطه با شیاطین به مرگ محکوم شد. موهای ژاندارک را کوتاه کردند و در بازجوییها از هیچ شکنجهای دریغ نکردند.
او که در شرایط بسیار سختی قرار گرفته بود، حاضر به اعتراف و بازپسگیری گفتههایش شد اما گذشت زمانی کوتاه کافی بود تا ژاندارک از پشیمانی خویش برای اعتراف بگوید. او را به مقامات حکومتی سپردند و در حالی که تنها 19 سال داشت بر ترک چوبی و در میان شعلههای آتش سوزاندند. ژاندارک به جرم ارتداد سوزانده شد و گویی باید زمانی طولانی – 550 سال - میگذشت تا کلیسای کاتولیک رم او را یک قدیس و در زمره بزرگترین قهرمانان تاریخ فرانسه به شمار آورد. ژاندارک 19 ساله، قهرمان ملی فرانسویها نام گرفت، اگرچه سالیان سال و در تمام اروپا، نامش را به نیک میبرند و داستانهایی از قهرمانیهایش میسازند.