نویسندگان: امیرحسین تیموری
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۸

چکیده

متن

مصطفی کمال نخستین رئیس‌جمهور، بنیادگذار جمهوری ترکیه و حزب جمهوریخواه خلق با علاقه به سکولاریسم فرانسوی راهگشای ترکیه نوین شد. 69 سال پس از درگذشت آتاتورک اینک اما رئیس‌جمهوری به کاخ چانکایا راه یافته است که حزب متبوعش از یکسو حاصل انشقاقات درونی و انحلال دو حزب رفاه و فضیلت و از سوی دیگر شهره به لیبرالیسم اقتصادی و محافظه‌کاری مذهبی است. اگرچه سران حزب عدالت و توسعه خود را وفادار به مبانی سکولار جمهوری ترکیه می‌دانند اما جای نگرانی برای اولتراسکولارها همچنان باقی است چراکه سوابق عبدالله گل نشانگر آن است که وی سکولاریسم از نوع فرانسوی که به تعبیر جامعه‌شناسان از نوع سکولاریسم ذهنی یا حداکثری است را بر نمی‌تابد و به دنبال آزادی مذهب است و نه آزادی از مذهب. حضور یک محافظه‌کار مدرن در چانکایا آرایش سنتی نیروهای سیاسی در ترکیه را دگرگون ساخته است. ورود گل به کاخ چانکایا را باید به تعبیر جامعه‌شناسان در ادامه ورود سه دهه اخیر مذهب به حوزه‌های زندگی سکولار در گستره گیتی و نه صرفا جهان اسلام، به نظاره و ارزیابی نشست.

گذار از کمالیسم تک‌حزبی
معاهده صلح لوزان که در24 جولای 1923 و پس از جنگ‌های سه‌ساله استقلال ترکیه- متعاقب جنگ جهانی اول- به امضا رسید موجودیت سیاسی و حاکمیت دولت نوظهور ترکیه را به رسمیت شناخت. در 29 اکتبر مجلس ملی مصطفی کمال را به عنوان نخستین رئیس‌جمهور ترکیه برگزید. اینچنین اصلاحات حدودا 14 ساله آتاتورک آغاز شد. وی که در دوران جوانی برخلاف میل مادر مذهبی وارد مدرسه نظامی شد و دل به انقلاب فرانسه بست با شکست یونانی‌ها در جنگ‌های استقلال و سپس آغاز اصلاحات 14ساله از سوی مجلس ملی پدر ترک‌ها لقب گرفت. با جدا کردن خلافت از سلطنت هر دو را واژگون و ارجاع به مذهب را در قانون اساسی جدید ممنوع ساخت. در 1928 زبان ترکی را با تزریق الفبای لاتین پالایش و ترکی عثمانی را به ترکی استانبولی این روزها بدل کرد. اصلاحاتش را با افزایش حقوق شهروندی زنان و اجباری کردن نام خانوادگی ادامه داد اما مصلح ترک‌ها با اتخاذ سیاست تک‌حزبی مطعون به دیکتاتوری نیز بود. مجلس تا زمان مرگ آتاتورک در 1938 وی را سه بار دیگر به ریاست‌جمهوری برگزید.
 
پس از مرگ آتاتورک یکی از مریدان و همرزمانش به نام مصطفی عصمت اینونو که سوابق نظامی درخشانی در جنگ‌های استقلال و پیش از آن داشت و همچون سلفش از حزب جمهوریخواه خلق برخاسته بود از نوامبر 1938 تا می 1950 رئیس‌جمهور ترکیه شد. اینونو راهگشای ترکیه به نظام چندحزبی شد. به عنوان نخستین وزیر خارجه جمهوری در کنفرانس لوزان شرکت جست و پیش از ریاست‌جمهوری هفت بار به نخست‌وزیری رسید. دوران نخست‌وزیری اینونو مقارن با توفان اصلاحات آتاتورکی بود. با چرخش ترکیه به سوی جهان آزاد در فردای جنگ جهانی دوم نظام تک‌حزبی نیز توجیه تاریخی‌اش را از دست می‌داد. برای اولین بار در انتخابات پارلمانی 1950 بود که حزب جمهوریخواه خلق به رهبری اینونو تفوق پارلمانی‌اش را از دست داد و حزب تازه‌تاسیس دموکرات به رهبری جلال بایار قدرت را به دست گرفت. اینونو ظهور نظام چندحزبی و شکست پارلمانی را دستاوردی بزرگ خواند و مقام ریاست‌جمهوری را ترک کرد.
 
اینونو اما 11 سال بعد و در زمان ریاست‌جمهوری جمال گورسل، در سن 77 سالگی به عرصه سیاست بازگشت و نخست‌وزیر اولین دولت ائتلافی جمهوری شد. اما با خداحافظی اینونو از چانکایا این بار نوبت بنیانگذار حزب دموکرات، جلال بایار بود که برای 10 سال ساکن کاخ چانکایا شود. بایارکه نماینده آخرین پارلمان عثمانی و مشاور هیات ترک در کنفرانس لوزان بود در جنگ‌های استقلال نیز مشارکتی فعال اما نه بسان دو سلفش داشت. وی و برخی از همقطارانش با خروج از حزب جمهوریخواه خلق در پایان جنگ جهانی اول حزب دموکرات را درسال 1946 بنا نهادند. حزب دموکرات که حامی لیبرالیسم سیاسی و اقتصادی بود تا آنجا پیش رفت که برخی از نمایندگانش در پارلمان خواهان تعطیلی حزب جمهوریخواه خلق شدند. این راست‌روی‌ها راهگشای کودتای 27 می 1960 جمال گورسل علیه دولت حزب دموکرات، انحلال این حزب و سقوط جلال بایار از ریاست‌جمهوری شد. متعاقب این کودتا سومین رئیس‌جمهور به مرگ محکوم شد اما سپس مجازاتش به حبس تقلیل یافت و سرانجام در 1964 به خاطر شرایط بد جسمی از زندان آزاد شد.

ریاست‌جمهوری جمال گورسل آغاز تسلط نظامیان کودتاگرا بر کاخ ریاست‌جمهوری بود. متعاقب کودتای 1960 قانون اساسی جدید که برای اولین بار در آن سیستم موازنه و تعادل تعبیه شده بود در 1961 به رفراندوم گذاشته شد و دوران ریاست‌جمهوری کمتر از پنج‌ساله گورسل در اکتبر 1961 آغاز شد. گورسل اما همچون آتاتورک و اینونو تجربه جنگ جهانی اول و جنگ‌های استقلال را داشت. در خلال جنگ جهانی اول در جبهه‌های داردانل، سوریه و فلسطین خدمت کرد و در تمام جبهه‌های غربی در طول جنگ‌های سه‌ساله استقلال با یونان جنگید. در 1958 فرمانده نیروی زمینی شد. گورسل در سپتامبر 1966 و دو سال زودتر از موعد قانونی اتمام ریاست‌جمهوری‌اش درگذشت.

پنجمین رئیس‌جمهور ترکیه یعنی سودت سونای که وی نیز از تبار نظامیان بود و از مارس 1966 تا مارس 1973 این پست را اشغال کرد آخرین بازمانده از نسل سربازان و یاران آتاتورک در جنگ جهانی اول و جنگ استقلال بود. در 18 سالگی به کمپ آموزشی در جبهه فلسطین رفت اما توسط نیروهای بریتانیا در مصر به اسارت درآمد. پس از تحصیل و خدمت در سطوح گوناگون ارتش در سال 1960 رئیس ستاد مشترک ارتش ترکیه شد. پس از ترک این سمت در 1966 عضو سنای جمهوریخواهان شد و در فرجام زندگی سیاسی در 28 مارس 1966 از سوی مجلس ملی ترکیه به ریاست‌جمهوری برگزیده شد.

عصر تکنوکرات‌های لیبرال
تا ظهور تورگوت اوزال به عنوان اولین رئیس‌جمهور تکنوکرات و لیبرال ترکیه و هشتمین رئیس‌جمهور این کشور بیش از 16 سال راه مانده بود؛ شانزده سالی که دو رئیس‌جمهور برخاسته از ارتش را به خود دید. پس از سودت سونای اول فهری کروتورک به چانکایا راه یافت که تا آوریل 1980 رئیس‌جمهور بود و سپس کنان اورن با کودتای 1980 علیه دولت سلیمان دمیرل و بازنگری در قانون اساسی، در نوامبر 1982 هفتمین رئیس‌جمهور لقب گرفت. دوران هفت‌ساله کنان اورن خود پایانی بود بر سیادت مستقیم نظامیان بر کاخ چانکایا که تا امروز ادامه دارد.

اما ورود تورگوت اوزال به چانکایا در نهم نوامبر 1989 را بسیاری سرآغاز آزادسازی اقتصادی این کشور می‌دانند. وی که مهندسی و اقتصاد خوانده بود تا پیش از ریاست‌جمهوری سمت‌های مختلفی را در بخش‌های اقتصادی و خصوصی داشت و پس از کودتای 1980 معاون اقتصادی نخست‌وزیر وقت شد. وی با خصوصی‌سازی بسیاری از بخش‌های دولتی، اقتصاد ترکیه را در مسیر تحول قرار داد و به تعبیری کاپیتالیسم سوغات دوره کمتر از چهارساله ریاست‌جمهوری وی برای ترکیه بود. اوزال با گرایش شدید به آمریکا ترکیه را «آمریکای کوچک» خواند و یک سال بعد از خروج از دولت، در سال 1983 حزب مام میهن را بنا نهاد. با پیروزی در انتخابات پارلمانی همان سال نوزدهمین نخست‌وزیر ترکیه شد. وی در حالی در آوریل 1993 درگذشت که چهار سال پیش از آن از تروری جان سالم به در برده بود.

پس از درگذشت ناگهانی اوزال این‌بار نوبت تکنوکرات دیگری به نام سلیمان دمیرل که در میان ترک‌ها به «چوپان سلیمان» مشهور است بود که در می 1993 به عنوان نهمین رئیس‌جمهور وارد چانکایا شود. وی پیش از این هفت بار به نخست‌وزیری رسیده بود، عنوان جوان‌ترین نخست‌وزیر ترکیه را به یدک می‌کشید و یک‌بار نیز طعم تلخ کودتا را چشیده بود. دمیرل در 1964 رئیس حزب عدالت شد که جانشین حزب منحله دموکرات شده بود. از 1964 تا 1980که رهبر حزب عدالت بود شش بار به نخست‌وزیری رسید. پس از ممنوعیت هفت‌ساله از فعالیت‌های سیاسی متعاقب کودتای 1980، در 1987 به ریاست حزب راه راست رسید و با این حزب نیز به دنبال پیروزی در انتخابات پارلمانی 1991 طعم نخست‌وزیری را در کابینه‌ای ائتلافی چشید. دمیرل تا زمان ورود به کاخ چانکایا در ماه می 1993 همچنان رهبر حزب راه راست بود.

اما 77 سال پس از تسلط بنیانگذاران جمهوری ترکیه، نظامیان و تکنوکرات‌ها بر کرسی ریاست‌جمهوری این‌بار نوبت حقوقدانی مومن به مبانی سکولاریسم کمالیستی بود که به عنوان دهمین رئیس‌جمهور در می 2000 کاخ چانکایا را فتح کند. احمد نجدت سزر که فارغ‌التحصیل حقوق از دانشگاه آنکارا بود کار قضاوت را از سال 1962 آغاز کرد. در مارس 1983 به عضویت دادگاه عالی استیناف و در سپتامبر 1988 از سوی سلیمان دمیرل به عضویت دادگاه قانون اساسی درآمد. در ژوئن 1998 رئیس دادگاه قانون اساسی شد. به تعبیر یوسف کانلی، سردبیر روزنامه ترکیش‌دیلی‌نیوز، نقش کنترلی که قانون اساسی 1982 برای رئیس‌جمهور معین کرده بود در دوره سزر معنایی نوین یافت. در فوریه 2001 و در آغاز کار سزر بحران اقتصادی «چهارشنبه سیاه» برای ترکیه خلق شد. وی در بسیاری از مسائل با دولت حزب عدالت و توسعه هم‌رای نبود و اعمال این حزب را تهدیدی برای رژیم سکولار ترکیه می‌دانست. سزر حجاب را سمبل اسلام سیاسی می‌پنداشت.

عبدالله گل و جامعه‌شناسی سیاسی جدید در ترکیه
اینک اما 84 سال پس از ظهور ترکیه مدرن و پنج ماه پس از آغاز تنش بر سر انتخاب یازدهمین رئیس‌جمهور ترکیه، شخصی به کاخ چانکایا راه یافته است که مراسم تحلیفش در پارلمان توسط رئیس ستاد مشترک ارتش و اعضای حزبی که آتاتورک بنا نهاد تحریم می‌شود و همسرش را به خاطر حجاب اسلامی نمی‌تواند به کاخ چانکایا ببرد. عبدالله گل 57 ساله در خانواده‌ای محافظه‌کار در قیصریه رشد کرد. در سال‌های حضور در دبیرستان با سیاست‌های دست راستی آشنا شد. در دانشگاه استانبول و چند صباحی هم در انگلستان اقتصاد خواند. به زبان‌های انگلیسی و عربی مسلط است. قبل از راه یافتن به پارلمان هشت سال در بانک توسعه اسلامی فعالیت کرد. در سال‌های 1991 و 1995 از حزب اسلام‌گرای رفاه وارد پارلمان شد. پس از کودتای نرم ارتش علیه دولت اربکان و انحلال حزب رفاه از دامن حزب تازه‌تاسیس فضیلت در سال 1999 دوباره به پارلمان راه یافت. پس از انحلال حزب فضیلت با جمعی از اعضای دو حزب منحله رفاه و فضیلت در سال 2002 حزب عدالت و توسعه را بنیان نهاد. رستاخیز عدالت و توسعه تازه آغاز شده بود.
 
با پیروزی این حزب و تشکیل دولت تک‌حزبی، اسلام‌گرایان دیروز به عمل‌گرایان و محافظه‌کاران امروز تبدیل شدند. گل در اوایل به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه در سال2002 پنج ماهی را نخست‌وزیر ترکیه بود و سپس وزیر خارجه شد. به این ترتیب عبدالله گل پس از عصمت اینونو دومین فردی است که در عمر 84 ساله جمهوری، هم به ریاست‌جمهوری رسیده، هم وزیر خارجه و چند ماهی هم نخست‌وزیر بوده است. کاخ چانکایا اینک در تسخیر شخصی است که مطعون و متهم به اسلام‌گرایی و برخاستن از دامن نجم‌الدین اربکان است.
 
با همه دستاوردهای اقتصادی حزب عبدالله گل برای ترکیه منتقدان سرسخت، ظهور این حزب و به خصوص راه یافتن فردی با عقبه اسلام‌گرایانه به کاخ خیابان چانکایا را بر هم‌زننده آرایش سنتی نیروهای سیاسی در ترکیه می‌دانند. شکاف دوقطبی‌ای که میان اقلیت بنیادگرا با اکثریت محافظه‌کار مسلمان و لیبرال- سکولارهای غیرمذهبی از 1946 به این سو وجود داشت هم اینک با مرزبندی‌ای که میان لیبرال-سکولارهای غیرمذهبی و محافظه‌کاران مسلمان پیدا شده است به شکاف دو قطبی لیبرال- سکولارهای غیرمذهبی در مقابل اکثریت مسلمان حامی عدالت و توسعه تبدیل شده است. (سونر جاگاپتای،نیوزویک، 3 سپتامبر 2007) اما از سوی دیگر مدافعان حزب عدالت و توسعه بر این نظرند که این حزب مدافع سکولاریسمی حداقلی-عینی، یعنی صرف تفکیک نهاد دین از دولت (مدل آمریکا) در مقابل سکولاریسم حداکثری- ذهنی کمالیست‌ها، یعنی حذف دین از عمده ساحت‌های حیات (مدل فرانسه) است و از این رو نباید آنها را اسلام‌گرا نام نهاد. این مدافعان اما نباید احتمال ریزش و رویش آتی در نیروهای حزب عدالت و توسعه و امکان رشد اسلام‌گرایان تمامیت‌خواه در بستر سکولاریسم حداقلی گل و اردوغان را دست‌کم بگیرند.
 
هفت سال ریاست‌جمهوری عبدالله گل آغاز شده است. او و حزب متبوعش نباید فراموش کنند که 53 درصد واجدین شریط به آنها رای نداده‌اند. آیا گل رئیس‌جمهور همه مردم ترکیه است یا آنگونه که روزنامه‌نگار روزنامه جمهوریت گفت فقط رئیس‌جمهور آنهایی که به عدالت و توسعه رای داده‌اند؟ آیا عبدالله گل و حزب متبوعش می‌توانند الگویی کامیاب از محافظه‌کاری مدرن توام با سکولاریسم و لیبرالیسم اسلامی را برای جهان اسلام و به ویژه خاورمیانه نوظهور به ارمغان بیاورند؟

تبلیغات