همه چیز برای ترکیه
آرشیو
چکیده
متن
«دموکراسی هنر اجماعسازی است. این هنر اما از زمان تنش بر سر انتخاب رئیسجمهور ترکیه در ماه می از سیاست حزب عدالت و توسعه به دور بوده است. انتخابات 22 جولای (31 تیر) میتواند تداومی بر این آشفتگی سیاسی باشد. نیاز به اجماع سیاسی در دموکراسی سکولار ترکیه در مقطع کنونی بیش از هر زمان دیگری است تا سد راهی شود بر بیثباتیهای سیاسی بیشتر. » (سونر جاگاپتای، مدیر برنامه ترکیه موسسه واشنگتن برای خاور نزدیک، یادداشتهای پژوهشی موسسه، شماره 14، جولای 2007، ص9)
« اگر در ترکیه کودتایی به وقوع بپیوندد جهان با پدیدهای روبهرو خواهد شد که قبل از آن هرگز شاهدش نبوده است. پس از چنین کودتایی ترکیه به سمت همکاری با روسیه و ایران خواهد رفت و بلوکی که از روسیه، ترکیه و ایران تشکیل شده باشد میتواند تعادل جهانی را بر هم زند. مثلا این بلوک میتواند کنترل کاملی بر خاورمیانه اعمال کند یا اروپا را در درون مرزهای قاره کوچکش زندانی و نیز روابط نزدیکی با جهان اسلام ایجاد کند... بنابراین شکاف فعلی در ترکیه میتواند به شکافی در سطح جهان منجر شود.» ( احمد آلتان، نویسنده ناراضی ترک، سایت ایران امروز، 20 ژوئن 2007)
ترکیه در برزخ دو ساختار
جمهوری 84 ساله ترکیه حدود چهار ماه است که در بن بست انتخاب رئیسجمهور اسلامگرا یا سکولار گیر افتاده است. به باور برخی از ناظران این بنبست که تنشهایی را میان حزب راستگرا وحاکم عدالت و توسعه با ارتش و حزب چپگرا و مخالف جمهوریخواه خلق پدید آورده است خطوط شکاف نیروهای سیاسی در ترکیه را بیش از پیش نمایان ساخته است و این کشور را به سمت تنشهای بیشتری سوق میدهد.
با توجه به نتایج انتخابات زودهنگام 31 تیر و پیروزی نسبتا قاطع حزب حاکم که توانایی تشکیل دولتی یکدست را به رجب طیب اردوغان میدهد اما هنوز این حزب تا عدد 367 کرسی در پارلمان برای انتخاب رئیسجمهوری از تبار خود 26 نماینده کم دارد. اگر مجلس تا 30 روز نتواند رئیسجمهور را برگزیند پارلمان منحل شده و راه برای انتخاباتی مجدد هموار میشود.
در این صورت این انتخابات مجدد مصادف میشود با رفراندوم 21 اکتبر که به موجب فرمان دادگاه قانون اساسی مردم باید در آن به این موضوع که آیا مایلاند رئیسجمهور را مستقیما برگزینند رای دهند. پس در این کمتر از 6 ماه مانده به پایان سال جاری مردم ترکیه در سه انتخابات شرکت کرده و میکنند؛ انتخابات 31 تیر برای برگزیدن نمایندگان پارلمان و به تبع آن رئیسجمهور و سپس رفراندوم مذکور. اما با توجه به راه یافتن نمایندگان دو حزب عمده مخالف یعنی احزاب چپگرا- سکولار جمهوریخواه خلق و راستگرا- ملیگرای حرکت ملی و نیز 28 نماینده مستقل عمدتا کرد به پارلمان 550 نفری ترکیه، به احتمال فراوان منازعات بر سر انتخاب رئیسجمهور در روزهای آتی بالا خواهد گرفت. در این صورت اگر حزب عدالت و توسعه در این خصوص با احزاب مخالف و ارتش به اجماع نرسد، مداخله ارتش دور از انتظار نخواهد بود و این مسالهای است که همگان را سرخورده خواهد کرد.
لنگر ثبات در خاورمیانه بیثبات
چرا ترکیه باید کانون توجهات آمریکا، اروپا و همچنین کشورهای اسلامی باشد؟ ترکیه حدود دو سال است که پس از کش وقوسهای فراوان درگیر مذاکرات مربوط به ورود این کشور به اتحادیه اروپا شده است. اردوغان پس از رسیدن به قدرت ورود به اتحادیه اروپا را اصلیترین اولویت خود معرفی کرد و برنامه اصلاحاتی در این راستا ارائه داد که مسیر شروع گفتوگوهای عضویت ترکیه را در اکتبر 2005 باز کرد. بسترساز حرکت ترکیه به سمت جامعهای باز، منطبق بر معیارهای دموکراتیک و شاهد توسعه چشمگیر اقتصادی اینبار نه نخستوزیر لائیکی چون بولنت اجویت که اسلامگرای میانهرو و نوگرایی چون اردوغان بوده است.
در خاورمیانهای که از فلسطین و لبنان تا عراق و افغانستان و پاکستان یکسره درگیریهای قومی مسلمانان را مستاصل ساخته و غربیان را بیمناک، ترکیه به تعبیر اولی راین، کمیسیونر گسترش اتحادیه اروپا لنگر ثبات و دموکراسی است که غرب نباید آن را از دست بدهد. از این منظر اروپا باید زمینههای پیوستن گام به گام ترکیه به اتحادیه را فراهم آورد تا از رشد ملیگرایان افراطی ترک جلوگیری کند. اما از سوی دیگر ترکیه که در ایام جنگ سرد متحد کلیدی آمریکا علیه شوروی محسوب میشد این روزها بنابر تحقیق موسسه نظرسنجی معتبر پیو، ضدآمریکاییترین کشور جهان شده است .
سونر جاگاپتای در این خصوص سیاست خارجی حزب عدالت و توسعه مبتنی بر تئوری عمق استرتژیک را نیز دخیل میداند. به تعبیر وی این حزب به دنبال آرمان خاورمیانه اسلامی است و از اینرو انتقاد از آمریکا و توجه به جهان اسلام را در کشور نهادینه کرده است. نمونه ترکیه این پیش فرض طرح خاورمیانه بزرگ که هرچه کشورهای منطقه دموکراتیکتر باشند آمریکاییترند را با چالشی سخت مواجه کرده است و بر کولهبار مشکلات غرب به خصوص آمریکا در منطقه افزوده است. اظهاراتی که بر سر مداخله یا عدم مداخله ارتش ترکیه در شمال عراق در چند هفته اخیر به وقوع پیوست و نیز ابراز علاقه ترکیه به میانجیگری در مذاکرات میان سوریه و اسرائیل باید آمریکاییها را بیش از گذشته متوجه مسائل ترکیه کرده باشد.
با تمام انتقادات به حزب عدالت و توسعه در خصوص داشتن یک برنامه پنهانی برای اسلامیزهکردن ترکیه اینک اما پیشرفتهای سیاسی ، اجتماعی و به ویژه اقتصادی این کشور در ذیل حکومت اسلامگرایان میانهرو و به تعبیری لیبرال، ترکیه را به نمونه موفق جمع اسلام و دستاوردهای معرفتی و عینی مدرنیسم بدل کرده است. اگرچه مبانی اسلامی حزب عدالت و توسعه با شعار انتخاباتی به شدت رادیکال- لائیک این حزب یعنی؛« همه چیز برای ترکیه» تناقضی را به اذهان متبادر میسازد اما غرب احتمالا درصدد خواهد بود تا با انواع مشوقها اسباب تداوم حیات این مولود خجسته را فراهم کند تا اسلامگرایان میانهرو به محاق نروند و افراطگرایان در خاورمیانه بیش از این قدرت نیابند.
اگر در ترکیه تنشها به بحران بدل شوند- که یک مصداقش وقوع کودتاست- و غرب فقط به نظاره بنشیند باید شاهد گسترش و درونیتر شدن بیشتر منازعات در جهان اسلام باشیم. چندی پیش نومحافظهکار معروف و از معماران جنگ عراق یعنی ریچارد پرل سیاستهای اتحادیه اروپا را تضعیفکننده ارتش و قدرت ترکیه علیه تروریسم خوانده بود. اگرچه شاید تهدید ارتش لائیک ترکیه تروریستهای پ.ک.ک را جریتر کند که در آن نیز باید تشکیک روا داشت اما افزایش دامنه نفوذ ارتش در سیاست ترکیه در بلندمدت موجب تقویت افراطیون اسلامی، اینبار نه از جنس اعراب که از تبار ترکها خواهد شد.
« اگر در ترکیه کودتایی به وقوع بپیوندد جهان با پدیدهای روبهرو خواهد شد که قبل از آن هرگز شاهدش نبوده است. پس از چنین کودتایی ترکیه به سمت همکاری با روسیه و ایران خواهد رفت و بلوکی که از روسیه، ترکیه و ایران تشکیل شده باشد میتواند تعادل جهانی را بر هم زند. مثلا این بلوک میتواند کنترل کاملی بر خاورمیانه اعمال کند یا اروپا را در درون مرزهای قاره کوچکش زندانی و نیز روابط نزدیکی با جهان اسلام ایجاد کند... بنابراین شکاف فعلی در ترکیه میتواند به شکافی در سطح جهان منجر شود.» ( احمد آلتان، نویسنده ناراضی ترک، سایت ایران امروز، 20 ژوئن 2007)
ترکیه در برزخ دو ساختار
جمهوری 84 ساله ترکیه حدود چهار ماه است که در بن بست انتخاب رئیسجمهور اسلامگرا یا سکولار گیر افتاده است. به باور برخی از ناظران این بنبست که تنشهایی را میان حزب راستگرا وحاکم عدالت و توسعه با ارتش و حزب چپگرا و مخالف جمهوریخواه خلق پدید آورده است خطوط شکاف نیروهای سیاسی در ترکیه را بیش از پیش نمایان ساخته است و این کشور را به سمت تنشهای بیشتری سوق میدهد.
با توجه به نتایج انتخابات زودهنگام 31 تیر و پیروزی نسبتا قاطع حزب حاکم که توانایی تشکیل دولتی یکدست را به رجب طیب اردوغان میدهد اما هنوز این حزب تا عدد 367 کرسی در پارلمان برای انتخاب رئیسجمهوری از تبار خود 26 نماینده کم دارد. اگر مجلس تا 30 روز نتواند رئیسجمهور را برگزیند پارلمان منحل شده و راه برای انتخاباتی مجدد هموار میشود.
در این صورت این انتخابات مجدد مصادف میشود با رفراندوم 21 اکتبر که به موجب فرمان دادگاه قانون اساسی مردم باید در آن به این موضوع که آیا مایلاند رئیسجمهور را مستقیما برگزینند رای دهند. پس در این کمتر از 6 ماه مانده به پایان سال جاری مردم ترکیه در سه انتخابات شرکت کرده و میکنند؛ انتخابات 31 تیر برای برگزیدن نمایندگان پارلمان و به تبع آن رئیسجمهور و سپس رفراندوم مذکور. اما با توجه به راه یافتن نمایندگان دو حزب عمده مخالف یعنی احزاب چپگرا- سکولار جمهوریخواه خلق و راستگرا- ملیگرای حرکت ملی و نیز 28 نماینده مستقل عمدتا کرد به پارلمان 550 نفری ترکیه، به احتمال فراوان منازعات بر سر انتخاب رئیسجمهور در روزهای آتی بالا خواهد گرفت. در این صورت اگر حزب عدالت و توسعه در این خصوص با احزاب مخالف و ارتش به اجماع نرسد، مداخله ارتش دور از انتظار نخواهد بود و این مسالهای است که همگان را سرخورده خواهد کرد.
لنگر ثبات در خاورمیانه بیثبات
چرا ترکیه باید کانون توجهات آمریکا، اروپا و همچنین کشورهای اسلامی باشد؟ ترکیه حدود دو سال است که پس از کش وقوسهای فراوان درگیر مذاکرات مربوط به ورود این کشور به اتحادیه اروپا شده است. اردوغان پس از رسیدن به قدرت ورود به اتحادیه اروپا را اصلیترین اولویت خود معرفی کرد و برنامه اصلاحاتی در این راستا ارائه داد که مسیر شروع گفتوگوهای عضویت ترکیه را در اکتبر 2005 باز کرد. بسترساز حرکت ترکیه به سمت جامعهای باز، منطبق بر معیارهای دموکراتیک و شاهد توسعه چشمگیر اقتصادی اینبار نه نخستوزیر لائیکی چون بولنت اجویت که اسلامگرای میانهرو و نوگرایی چون اردوغان بوده است.
در خاورمیانهای که از فلسطین و لبنان تا عراق و افغانستان و پاکستان یکسره درگیریهای قومی مسلمانان را مستاصل ساخته و غربیان را بیمناک، ترکیه به تعبیر اولی راین، کمیسیونر گسترش اتحادیه اروپا لنگر ثبات و دموکراسی است که غرب نباید آن را از دست بدهد. از این منظر اروپا باید زمینههای پیوستن گام به گام ترکیه به اتحادیه را فراهم آورد تا از رشد ملیگرایان افراطی ترک جلوگیری کند. اما از سوی دیگر ترکیه که در ایام جنگ سرد متحد کلیدی آمریکا علیه شوروی محسوب میشد این روزها بنابر تحقیق موسسه نظرسنجی معتبر پیو، ضدآمریکاییترین کشور جهان شده است .
سونر جاگاپتای در این خصوص سیاست خارجی حزب عدالت و توسعه مبتنی بر تئوری عمق استرتژیک را نیز دخیل میداند. به تعبیر وی این حزب به دنبال آرمان خاورمیانه اسلامی است و از اینرو انتقاد از آمریکا و توجه به جهان اسلام را در کشور نهادینه کرده است. نمونه ترکیه این پیش فرض طرح خاورمیانه بزرگ که هرچه کشورهای منطقه دموکراتیکتر باشند آمریکاییترند را با چالشی سخت مواجه کرده است و بر کولهبار مشکلات غرب به خصوص آمریکا در منطقه افزوده است. اظهاراتی که بر سر مداخله یا عدم مداخله ارتش ترکیه در شمال عراق در چند هفته اخیر به وقوع پیوست و نیز ابراز علاقه ترکیه به میانجیگری در مذاکرات میان سوریه و اسرائیل باید آمریکاییها را بیش از گذشته متوجه مسائل ترکیه کرده باشد.
با تمام انتقادات به حزب عدالت و توسعه در خصوص داشتن یک برنامه پنهانی برای اسلامیزهکردن ترکیه اینک اما پیشرفتهای سیاسی ، اجتماعی و به ویژه اقتصادی این کشور در ذیل حکومت اسلامگرایان میانهرو و به تعبیری لیبرال، ترکیه را به نمونه موفق جمع اسلام و دستاوردهای معرفتی و عینی مدرنیسم بدل کرده است. اگرچه مبانی اسلامی حزب عدالت و توسعه با شعار انتخاباتی به شدت رادیکال- لائیک این حزب یعنی؛« همه چیز برای ترکیه» تناقضی را به اذهان متبادر میسازد اما غرب احتمالا درصدد خواهد بود تا با انواع مشوقها اسباب تداوم حیات این مولود خجسته را فراهم کند تا اسلامگرایان میانهرو به محاق نروند و افراطگرایان در خاورمیانه بیش از این قدرت نیابند.
اگر در ترکیه تنشها به بحران بدل شوند- که یک مصداقش وقوع کودتاست- و غرب فقط به نظاره بنشیند باید شاهد گسترش و درونیتر شدن بیشتر منازعات در جهان اسلام باشیم. چندی پیش نومحافظهکار معروف و از معماران جنگ عراق یعنی ریچارد پرل سیاستهای اتحادیه اروپا را تضعیفکننده ارتش و قدرت ترکیه علیه تروریسم خوانده بود. اگرچه شاید تهدید ارتش لائیک ترکیه تروریستهای پ.ک.ک را جریتر کند که در آن نیز باید تشکیک روا داشت اما افزایش دامنه نفوذ ارتش در سیاست ترکیه در بلندمدت موجب تقویت افراطیون اسلامی، اینبار نه از جنس اعراب که از تبار ترکها خواهد شد.