حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۸

چکیده

متن

  با پایان گرفتن عصر «تونی بلر» در بریتانیا تومار آن به اصطلاح نسخه امیدبخش یک سوسیال- دموکراسی نوین یا «راه سوم» نیز درهم پیچیده شد. تونی بلر یا همان پیروز سابق انتخابات سال 1997 بریتانیا پس از دوران خاکستری «مارگارت تاچر»، از این سیاست اجتماعی که مولفه‌های اقتصادی در کانون آن قرار داشت به عنوان درمانی موثر یاد می‌کرد. در کشور آلمان نیز البته با کمی تاخیر «گرهارد شرودر» رهرو این راه انگلیسی شد و با کپی‌برداری از آن، نسخه‌هایی تلخ و بیهوده برای رفع معضل بیکاری پیچید. اما حزب سوسیال- دموکرات آلمان به رهبری شرودر بابت اتخاذ این سیاست و برخلاف حزب کارگر بریتانیا که در سال‌های آغازین همواره پیروز میدان بود، گرفتار موج خردکننده شکست شد و همه وجهه سوسیال- دموکرات‌ها بر باد رفت. اما امروز نه فقط سوسیال- دموکراسی آلمانی بلکه سوسیال- دموکراسی انگلیسی نیز شکست را تجربه کرده و همچون هم مسلکان آلمانی خود بار دیگر از کمترین محبوبیت (برپایه نظرسنجی‌ها) برخوردار است.

هنگامی که تونی بلر در آخرین سال‌های دهه نود با پیروزی قاطع و شگفت‌آورش در انتخابات به حکومت هجده ساله محافظه‌کاران پایان داد، بریتانیا دورانی آکنده از تغییرات رادیکال اجتماعی را پشت سر گذاشته بود. مارگارت تاچر از زمان به قدرت رسیدنش در سال 1979 قدرت سندیکاها را (که خاستگاه آن انگلستان است) به شدت محدود کرد و مالیات‌ها را کاهش و نقش دولت را افزایش داد و در عین حال برخی موسسات دولتی را به بخش خصوصی واگذار کرد و به دستور وی حقوق بیکاری و برنامه‌های اجتماعی نظیر آن از لحاظ زمانی کوتاه شد.
 
بدین ترتیب نخست‌وزیر اسبق بریتانیا سنگ بنای مدل اجتماعی نئولیبرالی را گذاشت که کوتاه زمانی بعد «رونالد ریگان» در آمریکا آن را پیاده کرد و سال‌ها بعد در آلمان و نه از سوی دولت محافظه‌کار «هلموت کهل» بلکه به دست ائتلاف سبزها و سوسیال- دموکرات ها یا همان ائتلاف به اصطلاح چپ‌گرای سرخ و سبز به اجرا گذارده شد. با وجود آنکه برخی از ناظران سیاسی عقیده داشتند که سیاست محافظه‌کاران بریتانیا به هیچ عنوان به اصطلاح حمله‌ای مستقیم به دولت سوسیال نیست اما نه‌تنها هزینه‌های اجتماعی در سال‌های دهه هشتاد به جای کاهش به شدت افزایش پیدا کرد بلکه جمعیت فقرا از 29/11 میلیون در سال 1979 به 15 میلیون نفر در سال 1982 رسید.

در دوران تاچر استانداردهای زندگی ارتقا یافت اما ثروتمندان ثروتمندتر و فقرا فقیرتر شدند. در سال 1979 یک دهم از ثروتمندترین مردم بریتانیا 6/20 درصد از ثروت ملی را در اختیار داشتند و این رقم در سال 1991 به 1/26 درصد افزایش یافت. این در حالی بود که سهم یک دهم از فقرا از ثروت ملی در آن سال‌ها از 3/4 درصد به 9/2 درصد کاهش پیدا کرد و بدین ترتیب بود که حزب محافظه‌کار بریتانیا (که در آن زمان «جان میجر» را بر کرسی نخست‌وزیری داشت) شکستی بی‌سابقه و سنگین را تجربه کرد و حزب کارگر درخشان‌ترین پیروزی پس از سال 1945 را به دست آورد.
حزب سوسیال- دموکرات آلمان مواضعی را مورد پذیرش قرار دادند که در سال 1982 توسط حزب دمکرات آزاد فرمول بندی شده بود. سوسیال- دموکرات‌ها در طول دوران زمامداری اخیر خود در آلمان همچون همتایان بریتانیایی‌شان ندای خصوصی‌سازی، تعدیل و کاهش تصدی‌گری دولت در حوزه ارائه خدمات عمومی را سر می‌دادند.

«اتوگراف لامبسدورف» (از حزب دمکرات آزاد آلمان) در سال 1982 نامه سرگشاده‌ای منتشر کرد که بعدها به شکست سوسیال- دموکرات‌های آلمانی منجر شد. نویسنده در این نامه ضمن انتقاد شدید از «گرایش به کاهش سود سرمایه»، خواهان کاهش مالیات‌ها و در عین حال افزایش مالیات بر مصرف اضافی، تعلیق و کاهش بیمه بیکاری و کمک‌های اجتماعی و افزایش سن بازنشستگی شده بود. این سیاست اقتصادی اجتماعی نه در دولت هلموت کهل بلکه در دولت سوسیال- دموکرات شرودر و در حال حاضر در دولت راست‌گرای مرکل به اجرا در می‌آید (به عنوان مثال افزایش سن بازنشستگی به 67 سال).
 
اما حاصل و پیامد چنین سیاستی در آلمان چیزی نیست جز بالاترین رقم بیکاری پس از جنگ دوم جهانی و افزایش فقر به دلیل افزایش بی ثباتی و طبقه‌بندی‌های جدید اجتماعی. در آلمان نیز به مانند بریتانیا در آغاز قرن 21 بحث و مجادله بر سر این است که آیا اصولا پیدایش طبقه فرودست جدید واقعیت دارد یا نه؟ شرودر البته با کمی تاخیر شیفته «راه سوم» شد و به‌کارگیری این سیاست از سوی وی به معنی انصراف از مولفه‌های سنتی سوسیال- دموکرات و سوق دادن جامعه به نوعی مدل رقابتی بود که چیزی به نام تضمین موقعیت افراد جامعه در آن جایی ندارد و در عوض «برابری در شانس‌ها» را توصیه می‌کند.

به هر صورت و بر اساس منطق، شکست بلریسم در بریتانیا و پیش از آن شکست سوسیال- دموکرات‌های راست‌گرای آلمان باید به معنای پایان گرفتن راه سوم باشد اما ظاهرا دولت خانم مرکل بر آن است تا واپسین دم این رویای شکست خورده بر آن چنگ زند.

تبلیغات