آخرین سوسیال دموکرات در لندن
آرشیو
چکیده
متن
سه مطلبی که در صفحات بعدی میخوانید سه یادداشت مهم از گیدنز در نقاط عطف حکومتداری آنتونی بلر است. یادداشت اول مدتی کوتاه پس از به قدرت رسیدن بلر نوشته شده، دومی در زمانی که انگلستان و آمریکا به عراق حمله کردند و زمزمه اعتراض به بلر تازه برخاسته بود و سومی یکی از آخرین یادداشتهای گیدنز است که در آوریل 2007 به نگارش درآمده است. هر سه این یادداشتها در مجله نیواستیتزمن به چاپ رسیده است و در آنها گیدنز در مقام یک بلری پروپاقرص از بلر، پروژه سیاسی او و تصمیمات حکومتی وی دفاع کرده است.
آنتونی گیدنز که ژانویه امسال دارد 70ساله میشود، شناختهشدهترین جامعهشناس بریتانیایی و حتی شاید بتوان ادعا کرد شناختهشدهترین جامعهشناس جهان - البته در میان زندهها - است. گیدنز در محافل علمی و آکادمیک و برای اهل جامعهشناسی بیش از همه به نظریه ساختاربندیاش شناخته میشود و بهخاطر نگاه کلنگرانهاش به جامعههای مدرن بهدرستی او را به عنوان برجستهترین و شناختهشدهترین کسی از میان زندهها میشناسند که به علم جامعهشناسی چیزهایی افزوده است. منتشرات او که دستکم به 34 کتاب و بیش از 200 مقاله میرسد، به عنوان کتابهای درسی در دانشگاهها و دانشکدههای سرتاسر جهان آموزش داده میشوند.
این شاید به خاطر لحن و ادبیات ساده و همهفهم گیدنز است که بنا دارد پیچیدهترین مفاهیم را به سادهترین شکل بیان کند. او به همینخاطر عنوان بهترین سخنران یا بهترین استاد دانشگاه سال را هم در سابقهاش دارد. این نظریهپرداز مطرح و موثر در جامعه امروز بریتانیا، در ادمونتون لندن به دنیا آمد؛ در خانوادهای پایینتر از یک خانواده طبقهمتوسط. او پسر یک کارمند اداره حملونقل عمومی لندن بود. گیدنز اولین فرد خانوادهاش بود که به دانشگاه راه پیدا کرد. او نخستین مدرک دانشگاهیاش را از دانشگاه هال، مدرک کارشناسی ارشدش را از مدرسه علوم اقتصادی و سیاسی لندن LSE و دکترایش را از کمبریج گرفته است. گیدنز از بنیانگذاران انتشارات پولیتی (یکی از عمدهترین انتشاراتیهای علوماجتماعی) در سال 1985 بوده است.
او در فاصله سالهای 1997 تا 2003 ریاست LSE را بر عهده داشت و عضو شورای مشورتی بنیاد تحقیقات خطمشی عمومی بوده است. او همچنین در دوره نخستوزیری تونی بلر، مشاور او بوده و از قرار معلوم همچنان هم مشاور نخستوزیری بریتانیاست. به باور خیلی از تحلیلگران، نظریه راه سوم گیدنز بوده که جهتگیری سیاسی و اقتصادی تونی بلر و همچنین بیل کلینتون را رقم زده است. او در این نظریه، در پی جُستن راهی میانه بین اندیشههای اقتصادی چپ و راست است؛ راهی که شاید به نظر دستنیافتنی برسد اما راهگشای سیاستهای معاصر دو تا از موثرترین دولتهای معاصر جهان بوده است. آنتونی گیدنز فعالیتهای دیگری هم داشته که چهره او را به یک آکادمیسین علوماجتماعی فعال و کنشگر در عرصههای اجتماعی و سیاسی تبدیل کرده است؛ برخلاف خیلی از همکاران معاصر یا فقید خود در عرصه مطالعات اجتماعی. گیدنز یک چهره مطرح و صاحبصدا در سیاست بریتانیاست.
او با حضورش در رسانههای دیداری و شنیداری و همچنین با مقالههایی که عمدتا در New Statesman نوشته، همواره به عنوان حامی جناح چپ میانه حزب کارگر انگلستان شناخته شده است. در سال 2004 به گیدنز مقام اشرافی مادامالعمر بارون داده شد و از آن پس بارون گیدنز از جانب حزب کارگر در مجلس لردها (اعیان) بریتانیا نشسته است.
آنتونی گیدنز که ژانویه امسال دارد 70ساله میشود، شناختهشدهترین جامعهشناس بریتانیایی و حتی شاید بتوان ادعا کرد شناختهشدهترین جامعهشناس جهان - البته در میان زندهها - است. گیدنز در محافل علمی و آکادمیک و برای اهل جامعهشناسی بیش از همه به نظریه ساختاربندیاش شناخته میشود و بهخاطر نگاه کلنگرانهاش به جامعههای مدرن بهدرستی او را به عنوان برجستهترین و شناختهشدهترین کسی از میان زندهها میشناسند که به علم جامعهشناسی چیزهایی افزوده است. منتشرات او که دستکم به 34 کتاب و بیش از 200 مقاله میرسد، به عنوان کتابهای درسی در دانشگاهها و دانشکدههای سرتاسر جهان آموزش داده میشوند.
این شاید به خاطر لحن و ادبیات ساده و همهفهم گیدنز است که بنا دارد پیچیدهترین مفاهیم را به سادهترین شکل بیان کند. او به همینخاطر عنوان بهترین سخنران یا بهترین استاد دانشگاه سال را هم در سابقهاش دارد. این نظریهپرداز مطرح و موثر در جامعه امروز بریتانیا، در ادمونتون لندن به دنیا آمد؛ در خانوادهای پایینتر از یک خانواده طبقهمتوسط. او پسر یک کارمند اداره حملونقل عمومی لندن بود. گیدنز اولین فرد خانوادهاش بود که به دانشگاه راه پیدا کرد. او نخستین مدرک دانشگاهیاش را از دانشگاه هال، مدرک کارشناسی ارشدش را از مدرسه علوم اقتصادی و سیاسی لندن LSE و دکترایش را از کمبریج گرفته است. گیدنز از بنیانگذاران انتشارات پولیتی (یکی از عمدهترین انتشاراتیهای علوماجتماعی) در سال 1985 بوده است.
او در فاصله سالهای 1997 تا 2003 ریاست LSE را بر عهده داشت و عضو شورای مشورتی بنیاد تحقیقات خطمشی عمومی بوده است. او همچنین در دوره نخستوزیری تونی بلر، مشاور او بوده و از قرار معلوم همچنان هم مشاور نخستوزیری بریتانیاست. به باور خیلی از تحلیلگران، نظریه راه سوم گیدنز بوده که جهتگیری سیاسی و اقتصادی تونی بلر و همچنین بیل کلینتون را رقم زده است. او در این نظریه، در پی جُستن راهی میانه بین اندیشههای اقتصادی چپ و راست است؛ راهی که شاید به نظر دستنیافتنی برسد اما راهگشای سیاستهای معاصر دو تا از موثرترین دولتهای معاصر جهان بوده است. آنتونی گیدنز فعالیتهای دیگری هم داشته که چهره او را به یک آکادمیسین علوماجتماعی فعال و کنشگر در عرصههای اجتماعی و سیاسی تبدیل کرده است؛ برخلاف خیلی از همکاران معاصر یا فقید خود در عرصه مطالعات اجتماعی. گیدنز یک چهره مطرح و صاحبصدا در سیاست بریتانیاست.
او با حضورش در رسانههای دیداری و شنیداری و همچنین با مقالههایی که عمدتا در New Statesman نوشته، همواره به عنوان حامی جناح چپ میانه حزب کارگر انگلستان شناخته شده است. در سال 2004 به گیدنز مقام اشرافی مادامالعمر بارون داده شد و از آن پس بارون گیدنز از جانب حزب کارگر در مجلس لردها (اعیان) بریتانیا نشسته است.