آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۸

چکیده

متن

کارلوس سانتانا یک مکزیکی است که راک‌اندرول کار می‌کند، اما همواره المان‌های لاتین را در آثارش رعایت می‌کند. چه در نوع لباس‌هایی که می‌پوشد چه در استفاده از عناصری که در طراحی صحنه‌ها به‌کار می‌گیرد و از همه مهم‌تر، ریتم‌های لاتین که در موسیقی مخملین او به وفور یافت می‌شود. سانتانا، یک مکزیکی کاملا لاتین است...
تنها سه سال از فعالیت‌های جدی‌اش در عرصه موسیقی می‌گذشت که فرم اجرا در مراسم ووداستاک را پر کرد. او در کنار بزرگان راک‌اندرول جهان در اعتراض به جنگ ویتنام روی صحنه رفت و قطعاتی از جیمی هندریکس را دوباره نواخت. اجرای قدرتمند این جوان مکزیکی، در روز اول این فستیوال، ولوله‌ای در میان نیم میلیون جمعیت حاضر در ووداستاک ایجاد کرد. آنهایی که برنامه او را ندیده بودند، از مسوولان خواستند تا وقت دیگری برای اجرای کارلوس سانتانا در نظر بگیرند. سانتانا سورپرایز بزرگ ووداستاک بود. او دیگر وارد عرصه موسیقی مهم و جدی دنیا شده بود.

یک شروع رویایی
وقتی در سال 1961 به ایالات‌متحده مهاجرت کرد، تنها 14 سال سن داشت. برای شنیدن گیتارنوازی اسطوره‌های بلوز، جان‌لی‌هوکر، بی‌بی‌کینگ و تی‌بون‌واکر، مدت‌ها پای رادیو می‌نشست. او در مرز مکزیک و ایالات‌متحده به ایستگاه‌های رادیویی موسیقی دسترسی داشت و به این ترتیب، به یک متخصص موسیقی بلوز تبدیل شده بود. در سال 1966 پس از فارغ‌التحصیل شدن از دبیرستان، به گروهی پیوست که تام فریزر آن را تشکیل داده بود، اما کم کم سانتانا به لیدر گروه تبدیل شد. آنها در حالی در ووداستاک شرکت کردند که هنوز آلبومی منتشر نکرده بودند. با موفقیت برنامه 11 دقیقه‌ای ‌آنها در ووداستاک، کمپانی کلمبیا، انتشار اولین آلبوم ‌آنها را بر عهده گرفت. آلبومی به نام «سانتانا». استعداد غریب او در گیتارنوازی و تکنیک بالایش با ریتم‌هایی که انگار در خونش بود، خیلی زود با استقبال عامه مواجه شد.
 
آلبوم سانتانا با فروش بسیار بالاتر از حد انتظارش در رده چهارم بیلبورد ایالات متحده قرار گرفت. یک سال بعد، سانتانا موفق شد با آلبوم Abraxas با فروش 5 میلیون نسخه، در رده نخست بیلبورد قرار بگیرد. موسیقی نوآورانه و خلاقانه سانتانا کار خودش را کرده بود. او با دو آلبوم به جایگاه سلاطین موسیقی دنیا وارد شده بود. اوج کار او سال‌ها بعد مشخص شد. وقتی آلبوم Abraxas در لیست بهترین آلبوم‌های همه دوران‌ها قرار گرفت. او با تلفیق موسیقی آمریکای لاتین و راک‌اندرول و گریزی به ژانر همیشه مطرح جز، به سبک ویژه‌ای دست یافته بود. مهارت تکنیکی بی‌نظیر او همراه با ملودی‌هایی که می‌ساخت، خیلی زود او را به یک چهره مطرح بین‌المللی تبدیل کرد، تا جایی که اریک کلپتن از او درخواست کرد تا به او بپیوندد و تور بزرگ مشترکی را در کنار او برگزار کند. این همکاری در آلبوم سانتانا III ادامه پیدا کرد و موفقیت دیگری برای کارلوس سانتانا رقم زد. دو میلیون نسخه از این آلبوم به فروش رفت و یک بار دیگر نام سانتانا را در صدر آرتیست‌های جداول فروش قرار داد. او با سه آلبوم به مرز فروش 10 میلیون نسخه فقط در آمریکا نزدیک می‌شد. این موفقیت بی‌نظیری بود.

دوباره روزهای آفتابی
موفقیت‌های تجاری و هنری سانتانا در دهه 70 همچنان تداوم داشت. با این حال در دهه 80، او فقط یک آلبوم پلاتینوم به بازار عرضه کرد. آلبوم Zebop! در سال 1981. پس از آن، او بیشتر به سمت علایق شخصی‌اش گرایش پیدا کرد و سعی کرد المان‌های لاتین را بیشتر وارد موسیقی‌اش کند. بدین ترتیب استقبال مردم از آلبوم‌های او کمتر شد. ضمن اینکه او خواننده نبود و اغلب آثارش، به صورت اینسترومنتال منتشر می‌شدند. این روند در دهه 90 هم ادامه پیدا کرد و سانتانا همچنان ترجیح می‌دهد سراغ پروژه‌های شخصی‌اش برود. فروش آلبوم‌های او به شدت افت کرده بود و او در اواخر دهه 90 با هیچ کمپانی معتبری قرارداد نداشت. کلایو دیویس، مدیر کمپانی آریستا رکوردز اما همه چیز را تغییر داد. او قرارداد جدیدی با کارلوس سانتانا امضا کرد و روند جدیدی در حرکت موسیقایی او ایجاد کرد. مقرر شد سانتانا در آلبوم جدید، با آرتیست‌های جوان عرصه خوانندگی همکاری و خلاء خواندن را در آهنگ‌هایش پر کند.
 
بدین ترتیب آلبوم Supernatural در سال 1999 منتشر شد در حالی که در کنار نام کارلوس سانتانا، اسامی بابی مارتین، راب توماس، اریک کلپتن، وایکلیف جین، اورلست و بسیاری دیگر از خواننده‌های سبک‌های پاپ و لاتین به چشم می‌خورد. در ابتدا تک آهنگ Smooth با صدای راب‌توماس و آهنگسازی و گیتارنوازی مسحورکننده سانتانا منتشر شد. یک آهنگ بسیار دینامیک در سبک چاچا که به مدت 20 هفته عنوان شماره یک بیلبورد را در اختیار داشت؛ آهنگی که در مراسم اهدای جوایز گرمی به تنهایی سه جایزه برای سانتانا و راب‌توماس همراه داشت. پس از موفقیت این تک‌آهنگ، آ‌لبوم Supernatural منتشر شد و با فروش 15 میلیون نسخه، رکورد جدیدی برای سانتانا به جای گذاشت. همچنین تک‌آهنگ «ماریا، ماریا» از این آلبوم که تلفیقی از سبک‌های آراندبی و راک‌اندرول بود، 10 هفته در صدر بیلبورد تابستان 2000 قرار گرفت. بدین‌ترتیب سانتانا اولین آرتیستی بود که در دو سده مختلف، آهنگ شماره یک داشت.

آلبوم Supernatural در مجموع 9 جایزه گرمی برای کارلوس سانتانا به ارمغان آورد و همچنین باعث شهرت فزون‌تر راب توماس، وایکلیف جین و سایر همکاران سانتانا در این آلبوم شد. پس از این موفقیت بی‌نظیر در سال 2001 مایکل جکسون از سانتانا درخواست کرد تا در آهنگ «هر چیزی که رخ دهد» گیتار بنوازد. سانتانا همچنین آلبوم Shaman را با تکیه بر موسیقی عرفانی لاتین منتشر کرد که با فروش دو میلیون نسخه‌ای‌اش، یک نوع موفقیت برای او به حساب می‌آمد. آهنگ «بازی عشق» از او که با همراهی میشله برانش اجرا شد، موفق‌ترین آهنگ آلبوم بود که در بیلبورد سال 2002، در رده پنجم قرار گرفت و همچنین دو جایزه گرمی برای سانتانا به ارمغان آورد.

در آگوست سال 2003، مجله معتبر رلینگ استون نام سانتانا را در رده پانزدهم لیست 100 گیتاریست بزرگ جهان قرار داد و در سال 2004، او به عنوان نودمین هنرمند بزرگ تمام دوران‌ها از سوی همین مجله انتخاب شد.
آلبوم All that Iam در سال 2005 به سبک ‌آلبوم Supernatural تولید شد که نتوانست موفقیت آن آلبوم را تکرار کند. او در این آلبوم با کرک همت، گیتاریست گروه متالیکا، شان پاول، خواننده هیپ‌هاپ، میشله برانش و رابرت راندولف همکاری کرد. او در سال 2006 تور بزرگ اروپایی‌اش را برگزار کرد که با استقبال بسیار خوبی مواجه شد. او در این تور، سالوادور سانتانا پسرش را نیز وارد گروهش کرده بود.

تبلیغات