نویسندگان: محمدحسین باقی
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۸

چکیده

متن

  در 17 سپتامبر 2006، طبق بخش 8‏A‏ قانون دولتی 2001، دولت اسرائیل تصمیم به انتخاب کمیسیون بررسی دولتی گرفت تا درباره عملکرد بخش‌های امنیتی و سیاسی در مورد جنگ 34 روزه که در 12 جولای 2006 آغاز شد به تحقیق بپردازد. این گزارش که به نام الیاهو وینوگراد به «گزارش کمیسیون ونوگراد» معروف شد، گزارش‌های موقتی طبقه‌بندی شده‌ای را به نخست‌وزیر و وزیر دفاع تقدیم کرد که پس از چندی این گزارش از حالت محرمانه به در آمد و انتشار عمومی یافت. گزارش کمیسیون موسوم به «ونوگراد» منجر به گمانه‌زنی‌هایی در مورد آینده سیاسی نخست‌وزیر اسرائیل شده است. این گزارش اختلافاتی را در هیات حاکمه اسرائیل، حزب حاکم، مطبوعات و سیاستمداران برانگیخته است. لذا در ذیل به گزارشی درباره انعکاس این گزارش می‌پردازیم.‏

مطبوعات و مردم: گزارش ونوگراد تقریبا در تمام مطبوعات اسرائیلی انعکاس یافت. روزنامه‌های آرتص، یدیعوت آحارانوت، معاریو و غیره در گزارش‌هایی به شرح آن پرداخته‌اند. در این گزارش‌ها به بررسی وضعیت سیاسی اولمرت پرداخته شده است. برخی از روزنامه‌ها نارضایتی از اولمرت در حزب متبوع وی را به «شورشی آشکار» تشبیه کرده‌اند. اعضای ارشد حزب «کادیما» - از جمله خانم تزیپو لیونی - خواستار خروج وی از حزب و به تبع آن استعفا از مقام نخست‌وزیری شده‌اند.
 
بحران و فشار سیاسی منجر به این شد که اولمرت جلسه فوق‌العاده کابینه را برای بررسی گزارش کمیسیون مذکور تشکیل دهد. وی در مصاحبه‌ای «به تمام کسانی که درصدد سوء‌استفاده سیاسی از این گزارش هستند هشدار داد» اما در عین حال پذیرفت که «ناکامی‌هایی جدی در عملکرد دولت و حتی خود وی وجود داشته است». نظرخواهی‌های انجام شده نشان می‌دهد که بین 65 تا 69 درصد مردم خواهان استعفای اولمرت هستند و تنها 6 درصد مردم معتقدند که وی توان انجام وظیفه‌اش را داراست. این در حالی است که تنها 2 درصد مردم به وی اطمینان دارند.

اولمرت خود بر این باور است که «درست نیست» استعفا دهد و از این رو به سرعت بر تصحیح اشتباهاتش متمرکز خواهد شد. گزارش کمیسیون مذکور اولمرت را به «ناکامی جدی در اجرای مسوولیت و دور‌اندیشی و اقدام سریع متهم کرده که با این کار به اهداف غیرجنگی یاری رسانده است». در جنگ 34 روزه بیش از 1200 لبنانی که عمدتا غیرنظامیان بودند و 160 سرباز اسرائیلی کشته شدند. مردم نیز با به راه انداختن تظاهراتی در تل‌آویو خواهان کناره‌گیری اولمرت شده‌اند.
موافقت‌ها و مخالفت‌ها: در میان مقامات حکومتی و اعضای کادیما، خانم لیونی - وزیر خارجه - عالی‌ترین مقامی است که خواستار استعفای اولمرت شده است.
 
برخی اعضای کادیما ادامه فعالیت این حزب با وجود اولمرت را به «خودکشی» تشبیه کرده‌اند در عین حال با استعفای دو وزیر از کابینه و فشار چند تن از اعضای پارلمانی کادیما به‌نظر می‌رسد فشار بر نخست‌وزیر بیشتر شود. «ایتان کابل» اولین عضو کابینه بود که استعفا داد و اعلام کرد در دولتی که اولمرت مسوول آن است حاضر به ادامه کار نیست. عمیر پرتز نیز به‌دلیل فشارهای وارده بر او مجبور به استعفا شده است. خانم «مارینا سولودکین» نیز اولین عضو حزب میانه‌روی کادیما بود که خواستار استعفای اولمرت است.
در حالی که 74 درصد مردم معتقدند که عمیر پرتز - وزیر دفاع - «باید برود» اما وی مدعی است که «مورد طعن و آزار مطبوعات قرار می‌گیرد» و بر این باور است که «روزی حقایق افشا خواهد شد». گزارش کمیسیون ونوگراد حاکی از این است که وی از «دانش و تجربه کافی» در اداره و مدیریت جنگ برخوردار نبوده است.‏

روزنامه «یدیعوت آحارانوت» مخالفت خود با اولمرت را با این جملات بیان داشته: «او باید برود»، «ماشه روی سرش» و «معاریو» نیز تیتر خود را «اولمرت در مسیر استعفا» انتخاب کرده است. برآیند مطبوعات، نظرات سیاستمداران و کمیسیون ونوگراد حاکی است که اولمرت و وزیر دفاعش در اداره جنگ «ناکام جدی» بوده و نتوانستند در مدیریت جنگ از تدبیر صحیح استفاده کنند. مخالفت خانم لیونی نیز به‌نظر از این جهت است که با استعفای اولمرت وی احتمالا از فرصت رهبری کادیما و بنا بر تحلیلی دیگر از شانس نخست‌وزیری برخوردار می‌شود.

در میان اظهارنظرها و گزارش‌ها آنچه که ظاهرا مغفول مانده اشاره کمیسیون مذکور به نقش وزارت خارجه است. این گزارش از نقش دیپلماتیک وزارت خارجه قدردانی کرده و بیان داشته که این وزارت خارجه بود که با اقدامات دیپلماتیک خود زمینه قطعنامه 1701 شورای امنیت را فراهم کرد. در واقع، وزارت دفاع در این نبرد نقش غالب داشته و وزارت خارجه را در مشورت‌های خود مداخله نمی‌داد. وزارت دفاع نقش تصمیم‌ساز داشت. وزارت خارجه هم از موقعیت استفاده کرده و مدعی است که در هیچ‌یک از جلسات امنیتی حضور نداشته است.

واکنش ها در لبنان
در واکنش به «گزارش کمیسیون ونوگراد»، سیدحسن نصرالله از اولین کسانی بود که به اظهارنظر پرداخت. وی به همراه علامه سیدمحمد‌حسین فضل‌الله این گزارش را نشانگر شکست اسرائیل و «پیروزی الهی» حزب‌الله دانستند. یکی از اعضای حزب‌الله در مصاحبه با المنار چنین گفت: «این گزارش اثبات‌کننده پیروزی الهی ما و شکست طرف اسرائیلی است. آنچه اتفاق افتاد ثابت می‌کند که همانگونه که همیشه گفتیم این دشمن را می‌توان شکست داد و گزینه مقاومت پیروزی آفرین است.» روزنامه انگلیسی‌زبان «یا لبنان» چاپ بیروت به نقل از سیدحسن نصرالله در حالی این گزارش را «پیروزی الهی» می‌داند و می‌گوید: «به نظر دشمن در مورد شکست از چریک‌های حزب‌الله احترام می‌گذارم.»
 
این روزنامه معتقد است که این داستان در لبنان به‌جای اینکه با زندانی ساختن رهبران حزب‌الله که آغازگر جنگ بودند مواجه شود، وارونه جلوه داده شده است به‌گونه‌ای که با نادیده‌گرفتن خسارات وارده به لبنان، آن را پیروزی برای حزب‌الله تلقی می‌کند. تحلیل‌هایی چند در مورد نبرد 33 روزه و این گزارش در لبنان به چشم می‌خورد. در حالی که برخی تحلیلگران سیاسی لبنان خواهان تشکیل چنین کمیسیونی در لبنان هستند تا اقدام حزب‌الله در آغاز به جنگ و ربودن دو سرباز اسرائیلی و خسارات وارده بر لبنان را به بررسی بنشیند اما تحلیل دیگر ایران و سوریه را برنده این جنگ می‌داند در حالی که حزب‌الله نظاره‌گری بیش نبود.

تبلیغات