همایش معیار
آرشیو
چکیده
متن
در دنیای امروز برخی آدمها، پارهای حوادث، بعضی نواحی جغرافیایی، تعدادی از مصنوعات و ... معیار و سنگ محک هستند و معمولا به گونهای در حافظه افراد جای میگیرند که در مواقع ضروری به عنوان راهنما وارد اذهان و افکار میشوند و امکان داوری منصفانه و فوری را برای آدمیان فراهم میسازند. طفره نمیروم و مثالی می زنم. اگر جلسهای ازاصلاح طلبان در تهران درباره موضوع مهمی برگزار شود و در آن جلسه فحول و صاحب نظران ارشد حوزه اصلاحطلبی شرکت داشته باشند، اما مثلا از جمع آقایان و خانمها محمد رضا خاتمی، محسن میردامادی، محمد نعیمیپور، مصطفی تاجزاده، سعید حجاریان، الهه کولایی، علی مزروعی، عبدالله رمضانزاده، سید صفدر حسینی، احمد شیرزاد، محمود حجتی، هادی خانیکی هیچ یک در جلسه نباشند خواهند گفت جبهه مشارکت در این جلسه غایب و بلافاصله نتیجهگیری میشود جلسه نماد کامل اصلاح طلبی نیست.
افراد سابق الذکر معیار هستند و مشارکت تنها یک نفرشان مشارکت جبهه مشارکت را معنا میکند. این مهم برای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به آقایان بهزاد نبوی، محمد سلامتی، محسن آرمین، صادق نوروزی، ابوالفضل قدیانی، محسن ترکاشوند و احمد هاشمی ختم میشود و در باب کارگزاران باید ازآقایان غلامحسین کرباسچی، حسین مرعشی، محمد عطریان فر، علی هاشمی، محمد علی نجفی، اسحاق جهانگیری و محمد هاشمی سراغ گرفت. بنابراین اگر جلسهای برگزار شد و صد نفراز افراد و شخصیتهای متنوع الفکر دور هم جمع شدند و در کنار این صد نفر از جبهه مشارکت، مجاهدین انقلاب، کارگزاران سازندگی، مجمع روحانیون، حزب اسلامی کار و خانه کارگر، اعتماد ملی، همبستگی، مجمع مدرسین و محققین، انجمن اسلامی پزشکان، مجمع نیروهای خط امام، انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها، ملی مذهبیها و نهضت آزادی هریک تنها و تنها یک نفر مثلا آقایان نعیمیپور، آرمین، عطریانفر، موسوی لاری، حسین کمالی، جواد اطاعت، علی صالحآبادی، فاضل میبدی، محمدرضا ظفرقندی، هادی خامنهای، علی محمد حاضری، علیرضا رجایی و محمد توسلی شرکت داشته باشند داوری خواهد شد که در نشست همه احزاب و گروههای اصلاحطلب حاضر هستند. به بیان دیگر برخی افراد نماد و معیار یک جریان، فکر و اندیشه و مجموعه هستند و علیالقاعده خود میدانند که حضورشان در محافل و مجامع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شخصیِ محض قلمداد نمیشود و ناظران بر اساس وابستگی ایشان قضاوت و داوری خواهند کرد.
این که چگونه فردی به نمادو معیار تبدیل میشود البته ناگهانی و خلقالساعه نیست، بلکه مجموعهای از حوادث و رویدادها و اظهار نظرها و رفتارها، جامعه را به این داوری می کشاند تا کسی را معیار بخواند.در تابستان امسال مجموعه اصلاح طلبان، نمادهای خود را گرد هم نشاندند تا همایشی را برگزار کنند که قبل از هر چیز نشانه ائتلاف و اجتماع اصلاح طلبان در موضوعی غیر انتخاباتی باشد و آن همایش دو روزه “ایران، یکصد سال پس از مشروطیت، تجارب گذشته، چشمانداز آینده” بود. اظهار نظرها، واکنشها، برخوردها و داوریها از فردای پایان همایش تا امروز وضعیتی را شکل داده که شاید بتوان گفت همایش مشروطیت، به همایش معیار تبدیل شده است. شاید به نظر برخی این داوری زود هنگام و نیز ناشی از “خوبینیِ جمعی و گروهی” باشد اما اگر به دلایلی که برخواهم شمرد توجهی شود احتمالا از همراهی دریغ نگردد:
1- همایش مؤثر و نافذ بود. از آن رو میگویم نافذ که بلافاصله بازتاب یافت. میزان تاثیرگذاری و دایره نفوذی که بر بستر قا بل شناسایی و تمیز از سوی عموم شکل میگیرد از عواملی است که رویداد یا حادثهای را معیار و سنگ محک میکند.
2- به اذعان ناظران بیطرف، دستاندرکاران همایش نشان دادند که با دست خالی و انگیزه بالا میتوان از کیسه دولت هزینه نکرد و همایشی آبرومند، پر محتوا و با مستمعین فعال و کارشناس برگزار کرد و به همین علت اگر سمینار پای کوه برگزار شود و به جای شام و ناهار چرب و شیرین، ساندویچ سرد و نوشابه گرم سرو گردد باز هم شرکت کنندگان با اشتیاق در سالن همایش برروی زمین مینشینند و غذای بیجان سمینار را مانند نیمروی کوکب خانم با اشتهای تمام می خورند و به به میگویند زیرا به منظوری آمدهاند که برآورده شده است.
شاید باور آن دشوار باشد پولی که دستاندرکاران برگزاری همایش مشروطیت بابت دو وعده ناهار جمعا برای هزار و ششصد نفر، چای و آب و شیرینی ساعات استراحت، آراستن محل سمینار و سایر هزینههای اجرایی پرداختند حدود سه میلیون تومان شد که آن را نیز بزرگواری به شرط حفظ نامش تأمین کرد، البته روزنامه شرق از هر کمکی که مقدور بود کوتاهی نکرد و هزینههای دبیرخانه همایش را که درمحل روزنامه مستقر بود و نیز کلیه کارهای چاپی همایش اعم از پوستر و کارتهای دعوت را پرداخت کرد. مسئولان مکرم دائرةالمعارف بزرگ اسلامی و در صدر آن دکتر محمدکاظم بجنوردی با سخاوتمندی تمام از همه حقوق مشروع و قانونی خویش برای واگذاری تالارهای مورد نیاز همایش و نمایشگاههای جنبی در گذشتند و به علاوه مساعدتهای متعددی نیز برای برگزاری مطلوب همایش به عمل آوردند. طراحان صاحب نام یعنی آقایان محترم محمد احصائی و آیدین آغداشلو نیز برای آثار هنریای که آفریدند حتی از جیب خود مایه گذاشتند .
در کنار همه اینها ناشران بزرگ کشور نیز با برگزاری نمایشگاه معتبر کتاب با تخفیف بیسابقه سی درصد هم بر رونق همایش افزودند و کار را برای دست اندرکاران همایشهای بعدی دشوار کردند. این ها همه موجب شده با نیان همایشهای بعدی وقتی از جزییات همایش مشروطیت با خبر شدند، مسئولان اجرایی را به جای ریخت و پاش و هزینه کردنهای بیتوقف، به سمت اقدامات مشابه و افزایش مشارکتها و معاضدتها سوق دهند و این چیزی جز الگو و معیار شدن معنا نمیدهد .
3- در همان زمان همایش دیگری که مجلس شورای اسلامی و بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی بانیان آن بودند در محل ساختمان تاریخی مجلس در بهارستان برپا شد و برای اهل فضل و مستمعین همایشهای فرهنگی، سیاسی و علمی امکان آن به وجود آمد که بتوانند درباره 2 همایش به مناسبت سده مشروطه تفکر کنند و همه صداها را بشنوند .
4- شنیده ام از مرداد 85 تا امروز بازار گردانندگان اجرایی همایش مشروطیت سکه باقی مانده است و مراجعات مکرری برای برپایی سمینارهای مختلف بدانها شده است اما ظاهرا مراجعین معزز نمیدانند به قول حضرت هگل رویدادها دو بار در تاریخ رخ میدهند بار اول تراژیک و بار دوم مضحک. با توجه به تعطیلی روزنامه شرق بعد از اتمام کار همایش مشروطیت که بخش تراژیک آن بود علی القاعده اگر کسی در صدد برپایی همایش طنز و شوخی است باید سراغ دستاندرکاران سمینار آید. باری، از شوخی گذشته همین اقبال چیزی جز معیار شدن همایش مشروطیت در اذهان عمومی معنا نمیدهد.
5- همراهی و مساعدت نخبگان و اساتید و فضلا و دانشمندان در تدارک و تولید مقالاتِ همایش در زمانی کوتاهتر از همایشهای مشابه، بدون آنکه به لحاظ محتوایی لنگی بزند و بدون کمترین توقع مالی از دیگر دلایل الگو شدن همایش مشروطیت است .
6- شنیدهام دست اندرکاران همایش مشروطیت نقدا قصد ندارند همایش دیگری برگزار کنند مبادا معیارها بر هم خورد!
افراد سابق الذکر معیار هستند و مشارکت تنها یک نفرشان مشارکت جبهه مشارکت را معنا میکند. این مهم برای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به آقایان بهزاد نبوی، محمد سلامتی، محسن آرمین، صادق نوروزی، ابوالفضل قدیانی، محسن ترکاشوند و احمد هاشمی ختم میشود و در باب کارگزاران باید ازآقایان غلامحسین کرباسچی، حسین مرعشی، محمد عطریان فر، علی هاشمی، محمد علی نجفی، اسحاق جهانگیری و محمد هاشمی سراغ گرفت. بنابراین اگر جلسهای برگزار شد و صد نفراز افراد و شخصیتهای متنوع الفکر دور هم جمع شدند و در کنار این صد نفر از جبهه مشارکت، مجاهدین انقلاب، کارگزاران سازندگی، مجمع روحانیون، حزب اسلامی کار و خانه کارگر، اعتماد ملی، همبستگی، مجمع مدرسین و محققین، انجمن اسلامی پزشکان، مجمع نیروهای خط امام، انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها، ملی مذهبیها و نهضت آزادی هریک تنها و تنها یک نفر مثلا آقایان نعیمیپور، آرمین، عطریانفر، موسوی لاری، حسین کمالی، جواد اطاعت، علی صالحآبادی، فاضل میبدی، محمدرضا ظفرقندی، هادی خامنهای، علی محمد حاضری، علیرضا رجایی و محمد توسلی شرکت داشته باشند داوری خواهد شد که در نشست همه احزاب و گروههای اصلاحطلب حاضر هستند. به بیان دیگر برخی افراد نماد و معیار یک جریان، فکر و اندیشه و مجموعه هستند و علیالقاعده خود میدانند که حضورشان در محافل و مجامع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شخصیِ محض قلمداد نمیشود و ناظران بر اساس وابستگی ایشان قضاوت و داوری خواهند کرد.
این که چگونه فردی به نمادو معیار تبدیل میشود البته ناگهانی و خلقالساعه نیست، بلکه مجموعهای از حوادث و رویدادها و اظهار نظرها و رفتارها، جامعه را به این داوری می کشاند تا کسی را معیار بخواند.در تابستان امسال مجموعه اصلاح طلبان، نمادهای خود را گرد هم نشاندند تا همایشی را برگزار کنند که قبل از هر چیز نشانه ائتلاف و اجتماع اصلاح طلبان در موضوعی غیر انتخاباتی باشد و آن همایش دو روزه “ایران، یکصد سال پس از مشروطیت، تجارب گذشته، چشمانداز آینده” بود. اظهار نظرها، واکنشها، برخوردها و داوریها از فردای پایان همایش تا امروز وضعیتی را شکل داده که شاید بتوان گفت همایش مشروطیت، به همایش معیار تبدیل شده است. شاید به نظر برخی این داوری زود هنگام و نیز ناشی از “خوبینیِ جمعی و گروهی” باشد اما اگر به دلایلی که برخواهم شمرد توجهی شود احتمالا از همراهی دریغ نگردد:
1- همایش مؤثر و نافذ بود. از آن رو میگویم نافذ که بلافاصله بازتاب یافت. میزان تاثیرگذاری و دایره نفوذی که بر بستر قا بل شناسایی و تمیز از سوی عموم شکل میگیرد از عواملی است که رویداد یا حادثهای را معیار و سنگ محک میکند.
2- به اذعان ناظران بیطرف، دستاندرکاران همایش نشان دادند که با دست خالی و انگیزه بالا میتوان از کیسه دولت هزینه نکرد و همایشی آبرومند، پر محتوا و با مستمعین فعال و کارشناس برگزار کرد و به همین علت اگر سمینار پای کوه برگزار شود و به جای شام و ناهار چرب و شیرین، ساندویچ سرد و نوشابه گرم سرو گردد باز هم شرکت کنندگان با اشتیاق در سالن همایش برروی زمین مینشینند و غذای بیجان سمینار را مانند نیمروی کوکب خانم با اشتهای تمام می خورند و به به میگویند زیرا به منظوری آمدهاند که برآورده شده است.
شاید باور آن دشوار باشد پولی که دستاندرکاران برگزاری همایش مشروطیت بابت دو وعده ناهار جمعا برای هزار و ششصد نفر، چای و آب و شیرینی ساعات استراحت، آراستن محل سمینار و سایر هزینههای اجرایی پرداختند حدود سه میلیون تومان شد که آن را نیز بزرگواری به شرط حفظ نامش تأمین کرد، البته روزنامه شرق از هر کمکی که مقدور بود کوتاهی نکرد و هزینههای دبیرخانه همایش را که درمحل روزنامه مستقر بود و نیز کلیه کارهای چاپی همایش اعم از پوستر و کارتهای دعوت را پرداخت کرد. مسئولان مکرم دائرةالمعارف بزرگ اسلامی و در صدر آن دکتر محمدکاظم بجنوردی با سخاوتمندی تمام از همه حقوق مشروع و قانونی خویش برای واگذاری تالارهای مورد نیاز همایش و نمایشگاههای جنبی در گذشتند و به علاوه مساعدتهای متعددی نیز برای برگزاری مطلوب همایش به عمل آوردند. طراحان صاحب نام یعنی آقایان محترم محمد احصائی و آیدین آغداشلو نیز برای آثار هنریای که آفریدند حتی از جیب خود مایه گذاشتند .
در کنار همه اینها ناشران بزرگ کشور نیز با برگزاری نمایشگاه معتبر کتاب با تخفیف بیسابقه سی درصد هم بر رونق همایش افزودند و کار را برای دست اندرکاران همایشهای بعدی دشوار کردند. این ها همه موجب شده با نیان همایشهای بعدی وقتی از جزییات همایش مشروطیت با خبر شدند، مسئولان اجرایی را به جای ریخت و پاش و هزینه کردنهای بیتوقف، به سمت اقدامات مشابه و افزایش مشارکتها و معاضدتها سوق دهند و این چیزی جز الگو و معیار شدن معنا نمیدهد .
3- در همان زمان همایش دیگری که مجلس شورای اسلامی و بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی بانیان آن بودند در محل ساختمان تاریخی مجلس در بهارستان برپا شد و برای اهل فضل و مستمعین همایشهای فرهنگی، سیاسی و علمی امکان آن به وجود آمد که بتوانند درباره 2 همایش به مناسبت سده مشروطه تفکر کنند و همه صداها را بشنوند .
4- شنیده ام از مرداد 85 تا امروز بازار گردانندگان اجرایی همایش مشروطیت سکه باقی مانده است و مراجعات مکرری برای برپایی سمینارهای مختلف بدانها شده است اما ظاهرا مراجعین معزز نمیدانند به قول حضرت هگل رویدادها دو بار در تاریخ رخ میدهند بار اول تراژیک و بار دوم مضحک. با توجه به تعطیلی روزنامه شرق بعد از اتمام کار همایش مشروطیت که بخش تراژیک آن بود علی القاعده اگر کسی در صدد برپایی همایش طنز و شوخی است باید سراغ دستاندرکاران سمینار آید. باری، از شوخی گذشته همین اقبال چیزی جز معیار شدن همایش مشروطیت در اذهان عمومی معنا نمیدهد.
5- همراهی و مساعدت نخبگان و اساتید و فضلا و دانشمندان در تدارک و تولید مقالاتِ همایش در زمانی کوتاهتر از همایشهای مشابه، بدون آنکه به لحاظ محتوایی لنگی بزند و بدون کمترین توقع مالی از دیگر دلایل الگو شدن همایش مشروطیت است .
6- شنیدهام دست اندرکاران همایش مشروطیت نقدا قصد ندارند همایش دیگری برگزار کنند مبادا معیارها بر هم خورد!