چکیده

پژوهش حاضر درباره بررسی میزان و نحوه به کارگیری عوامل انسجامی در کتاب درسی دوره کارشناسی فیزیک(1) دانشگاه پیام نور است. در زبان فارسی پژوهش های متنوعی درباره متون ادبی و داستانی صورت گرفته است، ولی بررسی میزان بهره بری از عوامل انسجامی در متن های آموزشی(مانند: فیزیک، زیست شناسی، ریاضی و....) زمینه ای است که کم تر به آن توجه شده است. در این جستار سعی بر این است که، از طریق روش های علمی آماری و از طریق آزمون فریدمن عوامل انسجام در متن های فیزیک از داده های کیفی به داده-های کمّی تبدیل شود و از این رهگذر باب بررسی های آماری و رایانه ای در سیاق علمی گشوده شود. در این پژوهش از شیوه تحلیل محتوا و شیوه نظری استفاده شده است. مباحثی مانند زبان علم، گفتمان کاوی، انسجام، زبان شناسی آموزشی، کتاب درسی با استفاده از روش نظری و تجزیه و تحلیل متن های فیزیک با الگوی معرفی شده توسط مایکل هالیدی و رقیه حسن مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته اند: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها حاکی از آن است که در نگارش متن های فیزیک از ابزارهای مختلفی برای انسجام بخشیدن به متن استفاده شده و بین سبک و سیاق علمی و نحوه استفاده از ابزارهای انسجامی رابطه ای وجود دارد. از میان این ابزارها، عامل انسجام واژگانی با دو انسجام واژگانی در جمله بیش ترین بسامد وقوع (9/28%) از اساسی ترین عوامل انسجامی در تهیه متون فیزیک (1) دانشگاه پیام نور بوده و عامل انسجامی جانشینی در جملات بدون جانشینی با کم ترین بسامد وقوع (70%) نشان دهنده استفاده کم تر نویسندگان متن فیزیک(1) از این ابزار انسجامی است. در این مقاله ابتدا مقدمه، پایگاه نظری و پیشینه تحقیق بررسی شده و در بخش دوم مباحث مربوط به روش تحقیق فرضیه های تحقیق، جامعه آماری، حجم نمونه و محدودیت های تحقیق عنوان شده است. در بخش سوم مقاله، نتایج تحقیق همراه با جدول ها، نمودارها، تحلیل نتایج و پیشنهاد تحقیق بیان شده است.

تبلیغات