چکیده

پروراندن مهارت ها و نگرش ها همراه با آموختن اندیشه های فراگیران، رسالت مشترک نظام های آموزشی است که از طریق کتاب های درسی انجام می گیرد. برای ایفای این رسالت، کتاب درسی علاوه بر کیفیت و نحوه ارائه مطلوب، باید بتواند یادگیرنده را برای یادگیری و توسعه آن در یادگیری های بعدی یاری رساند. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی کیفیت یک نمونه از کتاب های تألیفی مطرح و پرکاربرد در حوزه اصول و مقدمات مدیریت آموزشی با استفاده از شاخص های ده گانه منصوریان (1392) است. برای رسیدن به این هدف از آمار توصیفی و آزمون آماری «خی دو تک نمونه ای» استفاده شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع پیمایشی-مقطعی است. جامعه آماری مورد بررسی شامل کلیه دانشجویان شاغل به تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری رشته مدیریت آموزشی شهر تهران به تعداد 230 نفر است. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان شامل 91 دانشجوی کارشناسی ارشد و 49 دانشجوی دکتری است که از 6 دانشگاه در تهران از طریق نمونه گیری در دسترس پیمایش شدند، می باشد. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های این پژوهش به نوبه خود قابل تأمل است و نشان می دهد اگرچه که کتاب های مورد ارزیابی در عوامل تخصص گرایی و هدفمندی، توان نظری و دلالت های کاربردی، توان استنادی و ماهیت میان رشته ای، صلاحیت و کارنامه پدیدآورندگان، انسجام محتوایی و ساختاری و ویژگی های فیزیکی و ظاهری وضعیت خوبی داشتند، اما از منظر دانشجویان تحصیلات تکمیلی در برخی از عوامل مانند جامعیت و روزآمدی، پاکیزگی نگارشی و ادبی، همخوانی با نظریه های یادگیری و ماهیت تعاملی و توان انگیزشی وضعیت رضایت بخش نیست.

تبلیغات