چکیده

اگرچه عمر نقد ادبیات داستانی به طورکلی در جهان و بهویژه در ایران، به نسبت قصه و داستان، بسیار جوانتر به نظر میرسد، امروزه یکی از مباحث جدّی و اصلی مطالعات ادبی است و پایه و اساس خوانش متون ادبی است. در ایران، کتابهای فراوانی درباره نقد ادبیات داستانی از حدود سالهای 1300تاکنون نوشته شده و در این صدسال، به قصه، رمانس، داستان کوتاه و رمان از منظرهای گوناگون یا براساس نظریههای مختلف نگاه شده است. با وجود گستردگی مطلب و اهمیت ادبیات داستانی به عنوان یکی از اصلیترین ژانرهای ادبیات معاصر در ایران و جهان، نگاه آکادمیک و دانشگاهی هنوز بیرنگ و کمفروغ است؛ در مقطع کارشناسی در رشته ادبیات فارسی دو واحد به این «علم» اختصاص یافتهاست و در مقطع کارشناسی ارشد نیز، تنها در گرایش آموزشمحور در دانشگاه پیام نور درسی با عنوان نقد ادبیات داستانی تعریف شدهاست. منبع این درس در این دانشگاه در طول هشت سال، چهار بار تغییر کردهاست. از آنجا که منابع درسی دانشگاه پیام نور بیشتر باید به گونه ای طرح شوند که بتوان آنها را در زمره منابع خودخوان تعریف کرد، این امر گویای آن است که هنوز متنی خودخوان برای درس مذکور که بتواند به تمامی پاسخگوی نیازهای آکادمیک باشد، مدوّن نشدهاست. ما در این پژوهش کوشیدهایم به برخی نواقص و نقایص دو منبع معرفی شده برای این درس یعنی کتاب هنر رمان نوشته ناصر ایرانی و هنر داستاننویسی اثر ابراهیم یونسی اشاره کنیم تا ضرورت تدوین اثری دانشگاهی در باب نقد ادبیات داستانی را گوشزد کرده باشیم.

تبلیغات